حسین پاینده

حسین پاینده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۶۴ مورد.
۵۰.

"قرائتی نقادانه از رمان کودک در زمان ایان مک اوان "(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زنانگی خانواده کلان شهر هجو ناخودآگاه اجتماعی تربیت فرزند تاچریسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 820
"مقاله حاصر قرائتی از رمان کودک در زمان 1987 ارائه میدهد که سومین رمان نویسنده معاصر انگلیسی ایان مکیوئین است. با این استدلال که داستهای مکیوئین حکم کالبد شکافی و نقد فرهنگ معاصر را دارند. در این مقاله، رمان کودک درزمان به منزله مداخله ای ادبی درمباحثهای فرهنگی قرائت میشود. در این قرائت، متن رمان نوعی رویا درباره شخصیتها و رودادهایی تلقی گردیده است که بازنمایی های استعاری یک ساختار روانی هستند. ساختار مذکور بیش از آن که به روان نویسنده به منزله یک فرد مربوط باشد، به جامعه معاصر و فرهنگ غالب در آن مربوط است. به همین سبب، هدف نگارنده از قرائت رمان مکیوئین معلوم کردن امیال سرکوب شده یا خیال پردازیهای شخصی مکیویین نیست. بلکه نگارنده میکوشد که از راه تحلیل این روایت به منزله برساختاری ادبی، ناخودآگاه اجتماعی را مورد بررسی قرار دهد. به بیان دیگر، در این مقاله دنیای کابوس گونهای، که مکیوئین در داستانهایش ترسیم میکند زمینه ای اجتماعی محسوب گردیده است که نفس فرد در بطن آن شکل می گیرد. "
۵۵.

برخی موانع فرهنگی در تدریس نقد ادبی به دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نظریه ادبی قرائت نقادانه اقتدار استاد ابتکار دانشجو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 894 تعداد دانلود : 93
نقد ادبی یکی از چالش انگیزترین درس ها، در مجموعه دروس رشته های ادبیات در دانشگاه های ایران است. بنا به سرفصلی که برای «نقد ادبی» نوشته شده است، هدف این درس عبارت است آشناسازی دانشجویان با طیفی از رویکردهای نقادانه. همچنین استاد می بایست نظریه هایی را تدریس کند که غالبا یا یکدیگر را نفی می کنند و یا این که به مفهومی دیالکتیکی مکمل یکدیگر هستند. هر یک از این نظریه ها، امکانات بالقوه ای را برای نقد متن، در اختیار منتقد قرار می دهد، اما همچنین هر یک واجد محدودیت هایی نیز هست. در این مقاله استدلال می شود که در دانشگاه های ایران، نظریه و نقد ادبی را معمولا نمی توان آن گونه که در سر فصل این درس معین شده است به دانشجویان تدریس کرد و دلیل اصلی عدم توفیق استادان در این زمینه آن است که دانشجویان از درک این نکته ناتوان اند که قرائت نقادانه متون، کنشی است برحسب گفتمان های متفاوت و متناقضی که می تواند صورت بگیرد. مخاطبان درس نقد ادبی در دانشگاه ها غالبا به دنبال نقدهای قطعی و «حرف آخر» در نقد ادبی هستند. به سخن دیگر، آنان مایل اند رویکردی را بیاموزند که روش راهبردی بی نقصی را برای رمزگشایی از همه جوانب متون ادبی در اختیارشان قرار دهد. حتی زمانی که رویکردی کاملا کاربردی و نسبتا آسان برای نقد ادبی به دانشجویان آموخته می شود، آنان غالبا شور و شوقی برای درگیر شدن در عمل نقد از خود نشان نمی دهند و بیشتر ترجیح می دهند که استاد «رمز و راز» متن یا «پیام» آن را خود شخصا بیان کند. در این مقاله استدلال می شود که دشواری تدریس نقد ادبی در دانشگاه های ایران از ذهنیتی ناشی می شود که صدای استاد را یگانه مرجع اقتدار در کلاس تلقی می کند و لذا دانشجویان نمی توانند تکثرگرایی ذاتی نقد ادبی را دریابند. در نتیجه، تغییر وضعیت تدریس نقد ادبی در دانشگاه های ما، منوط به تغییر ذهنیت دانشجویان و استادان درباره ماهیت نقد و تکثر فرهنگی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان