احمد عبادی

احمد عبادی

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۶ مورد.
۲۱.

تبیین و الگوهای آن در دین پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تبیین علمی دلیل کاوی طبیعت گرایی کثرت گرایی روش شناختی دین پژوهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۲۵۰
هدف نهایی علم، پیش بینیِ آینده است و پیش بینی بدون تبیین ممکن نیست. تبیین علمی، بیان علت یک پدیدار در پرتو یک قانون علمی است. تبیین در علوم انسانی یک مسئله دامنه دار و پرچالش است و نظریه های متعددی در این باره مطرح شده است. عمد ه ترین راهبردهای تبیین در علوم انسانی، طبیعت گرایی و ضدطبیعت گرایی است که سه الگوی علّی (علت کاو)، استدلالی (دلیل کاو) و تفسیری را به میان آورده اند. مسئله نوشتار حاضر، مطالعه و نقد اخذ هر یک از این الگوها در دین پژوهی است و تلاشی در راستای طراحی و بازتعریف الگویی جدید برای تبیین در مطالعات دینی است. راهبرد اساسی در تبیین پدیدارهای دینی، کثرت گرایی روش شناختی است که بر اساس آن، لازم است میان سه مفهوم پارادایم، رهیافت و روش در دین پژوهی تمایز قائل شد. ارتباط میان این سه، به نحو همکُنشانه است. تبیین، روشی است که به مثابه یک ابزار در مقام سنجش و ارزیابیِ فرضیه ها، به کارِ دین پژوه می آید. تبیین پدیدارهای دینی، بسته به نوع رهیافتِ ما تغییر می کند. رهیافتِ ما در مطالعه دینی، الگوی ما در تبیین را تعیین می کند. بر اساس این، رهیافت های دین پژوهی به سه دسته تقسیم می شوند: تبیین خواه، دلیل خواه و تفسیرخواه. در همکُنشیِ پارادایم، رهیافت و روش است که باید الگوی مناسب را برگزید و به بیان چرایی پرداخت.
۲۲.

کوهن و گذار از تمایز گردآوری/داوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مقام گردآوری مقام داوری بازسازی عقلانی نسبی گرایی تامس کوهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۲۲۸
در این نوشتار با مرور مؤلفه های اصلی فلسفه تامس کوهن خواهیم دید که او منتقد تمایز میان مقام گردآوری/داوری در روش شناسیِ علم است. دلایل کوهن عبارتند از: 1. موافقان صرفاً به تبیین جایگاه تمایز گردآوری/داوری در بستر آموزشی آن پرداخته اند که بر اساس آن تنها شواهد در جهت داوری یک فرضیه مؤثر تلقی می شوند. و در دیگر زمینه های مهمِ داوری مورد غفلت قرار می گیرد. 2. تمایز دو مقام مبتنی بر نگاه ساده انگارانه به روند تولید علم است که صرفاً به بیان نقاط قوت و نه ضعف نظریه ها می پردازد. 3. هیچ گونه تعیین کنندگیِ تجربی در مقام داوری وجود ندارد. 4. در فرآیند تولید علم، جنبه های توصیفی و تجویزی فرضیه ها انفکاک ناپذیر و درهم تنیده اند. 5. برخلاف موافقان این تمایز، واژگان ساختاریافته در مقام داوری، دارای پیامدهای ثابت و قطعی نیست بلکه، تحت تأثیر اصول پیشینِ نسبیت شده کانتی، همواره دچار تغییر، تعدیل و اصلاح قرار می گیرند. کوهن پس از بیان این اِشکالات، از سوی موافقان تمایز گردآوری/داوری از چند جهت مورد نقد قرار گرفت: 1. اخذ تعمدی سبک مبهم نویسی در آثارش. 2. کاربست رویکرد دُورگونه در ارائه فهرستی از معیارهای معرفتی-واقع گرایانه و بازگشت دوباره به معیارهای غیرمعرفتی. 3. خلط میان «مقام تصمیم» و «مقام داوری» و توجه به «علت» به جای «دلیل». او برای فرار از این نقدها به دو نکته اشاره می کند: نخست، فهم نادرست دیدگاه هایش توسط این موافقان. دوم، ارائه معیارهایی در جهت حفظ عینیت علم متفاوت با موافقان این تمایز. هدف این نوشتار، تحلیل، تکمیل و نقد اندیشه های کوهن درباره ی تمایز گردآوری/داوری است.
۲۳.

نقش تمایز گردآوری/داوری در تبیین وظایف چهارگانه ی فلسفه از نظر رایشنباخ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مقام گردآوری ر مقام داوری ر وظیفه ی مشاوره ای ر وظیفه ی توصیفی ر وظیفه ی انتقادی رهاینینگن هیون ر رایشنباخ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۳۰۷
هانس رایشنباخ نخستین فلسفه دانی است که در فلسفه ی علم دوره ی معاصر به طور مدوّن به ارائه ی تمایز میان مقام گردآوری و مقام داوری پرداخته است. تفکیک فلسفه ی علم از دیگر حوزه های مطالعاتی و انکار هرگونه منطق برای مقام کشف دو هدف اصلی وی از بیان این تمایز بوده است. پاسخ به ادعاهای اتو نوراث و چپ گرایان حلقه وین، ساختار سیاسی آلمان در دهه ی 1930 و تأسیس فلسفه ی علمیِ مستقل؛ انگیزه هایی برای طرح تمایز از سوی رایشنباخ شد. پس از رایشنباخ، خوانش های متفاوتی نسبت به این تمایز مطرح گشت. برخی قرائت ها از این تمایز، با دیدگاه نخستین و اولیه ی رایشنباخ هم سویی ندارد. او برای توضیح تمایز دو مقام، به چهار وظیفه و تکلیف اشاره می کند که یک وظیفه، خاصِ حوزه ی «روان شناسی» و وظایف «توصیفی»، «انتقادی» و «مشاوره ای» متعلق به قلمرو معرفت شناسی است. از دیدگاه رایشنباخ، مقام گردآوری ذیلِ وظیفه ی روان شناسی و مقام داوری در وظایف انتقادی و بخش دوم مشاوره ای نقش ایفا می کند و وظایف توصیفی و بخش نخست مشاوره ای بیرون از گستره ی مقام داوری هستند. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل تمایز مقام گردآوری/داوری است که از سوی رایشنباخ مطرح شده تا تحلیلی درست از جایگاه نخستین این تمایز داشته و نیز از طریق این تمایز به تبیین و توصیف وظایف چهارگانه ی فلسفه بپردازیم.
۲۴.

تمایز گردآوری/داوری از نظر رایشنباخ و پوپر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مقام گردآوری مقام داوری پوپر رایشنباخ عینیت نسبی گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۲۴۷
یکی از نظریه های مهم در فلسفهی علم، تمایز میان مقام گردآوری و مقام داوری است که هنوز دربارهی ابعاد و لوازم آن بحث و گفتگو می شود. رایشنباخ و پوپر هریک با هدفی متفاوت در باب این مسأله اندیشیده و قلم زده اند. رایشنباخ با طرح این تمایز، می توانست نقدهای وارد بر استقراء را پاسخ گوید. پوپر نیز به منظور حل مسألهی زمینه مندیِ معرفت به بحث از تمایز گردآوری/داوری پرداخت. از نگاه هر دو فیلسوف، مقام گردآوری را نمی توان منحصر به روش و معیار خاصی نمود و روش مندی صرفاً در مقام داوری متعیّن است، اما هر کدام مؤلفه ای خاص برای این روش مندی، به خصوص در مفهوم سازی بازسازی عقلانی برشمرده اند. کاربست تمایز گردآوری/داوری از جانب رایشنباخ و پوپر در فلسفهی علم از چند جهت قابل نقد و تأمل است: نخست، تبدیل تمایز گردآوری/داوری از تمایزی بی ضرر، بهیک دوگانگی متافیزیکی مطلق، که با ایجاد نسخه پیچی و چارچوب سازی در روند پژوهش علمی، تحرّک و پویایی را از محقق می ستاند. دوم، تفکیک مقام گردآوری و داوری برخاسته از نگاهی ساده انگارانه به جریان تولید علم است، لذا این دو مقام را باید درهم تنیده دانست. سوم، نقش آفرینی پیش فرض ها در ردّ/قبول فرضیه ها در مقام داوری که بیانگر تأثیر مؤلفه های تاریخی، روان شناختی و جامعه شناختی بر فرآیند شکل گیری علم است. چهارم، هم کنشی ساختار درونی و بیرونی علم به منظور فهم درست جنبه های اصلی و مهمِ تحولات علمی.
۲۵.

آگاهی، ویژگی نوخاسته یا برخاسته از جوهر نفس؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آگاهی نوخاسته گرایی ذهن نفس تجرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸ تعداد دانلود : ۳۸۳
در نگاه نوخاسته گرایان ویژگی ها، آگاهیْ صرفاً ویژگی ای است که از فرایندها و همسازی های ریزترین اتم ها، مولکول ها، پروتئین ها، پلیمر ها، سلول ها تا بافت ها، ارگان ها و اندام ها، براثر تعامل با کل جهان هستی و گذر از مراحل تکامل نوخاسته شده است و به این زیرلایه ها فروکاسته نمی شود؛ بلکه تمایز وجودی با اجزا و ساختار سیستمِ زیرلایه فیزیکی، شیمیایی و عصبی خود دارد؛ درعین حال، خصوصیتی نیست که حاکی از جوهر ذهن/نفس باشد. درمقابل، نوخاسته گرایی جوهری، بر تحقق جوهر مجردِ نفس/ذهن استدلال کرده است. تجزیه، تحلیل و تکمیل فلسفی استدلالی این دو مدعا، مسئله اصلی است. نوخاسته گرایان ویژگی ها، به دلیلِ نگاه سیستمی و وابستگیِ آگاهی به حالات عصبی و نواحی مغزی و نیز مشاهده اختلالات عصبی روان شناختی، حالت آگاهی را به زیرلایه عصبی نسبت می دهند و وجود جوهر ذهن/نفس را نمی پذیرند؛ ولی براساسِ خصوصیات آگاهی ازجمله منظر اول شخص، ارجاع، وحدت ذهنی، کیفیات ذهنی (کوالیا)، علّیت ذهنی آگاهی، وضع نداشتن و محال بودن انطباع آن بر ماده، اتمی و انفعالی نبودن، بلکه ارتباطی، تفسیری و استنباطی و ابداعی بودنِ آگاهی، می توان بر تحقق جوهر مجرد ذهن/نفس استدلال کرد. منشأ اختلالات اعصاب و روان، تعلق ذاتی نفس به بدن در مرتبه گیاهی و تعلق عارضی آن در مرتبه جوهری است.
۲۶.

نوخاستگی زبان و جوهریت ذهن/ نفس(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: زبان نوخاسته گرایی فطری گرایی تعامل گرایی اجتماعی ذهن نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۶ تعداد دانلود : ۲۸۱
در دهه های اخیر موج فکری جدیدی در نظریه پردازی های فلسفی-علمی با غلبه بر ماده انگاری فروکاهش گرا و حتی فیزیکالیسم غیرفروکاهش گرا به نام نوخاسته گرایی ایجاد شده است. نوخاسته گرایی، دیدگاهی تکامل گرایانه، سیستمی و سلسله مراتبی است و بر اساس آن، کل واجد ویژگی ها و خصوصیاتی می گردد که اجزا فاقد آن هستند. نوخاسته گرایی طیف های متعددی دارد که رایج ترین آن در مسائل ذهن و بدن، نوخاسته گرایی ویژگی هاست. در این نگاه پدیده هایی- همچون ادراک، آگاهی، اراده، زبان- گرچه غیرقابل فروکاهش به اجزای بدن و سیستم شبکه ای اعصاب محسوب می شوند، ولی چیزی جز ویژگی هایی نوخاسته از کل سیستم فیزیکی و عصبی بدن نیستند و وجود جوهر ذهن/ نفس نفی می شود. در این مقاله با طرح این نگاه به زبان، با روشی تطبیقی تحلیلی، انتقادی و میان رشته ای (علمی-فلسفی) به نوخاستگی جوهر ذهن/ نفس از راه زبان (نوخاسته گرایی جوهری) پرداخته شد. از راه مطالعه زبان ثابت شد، گر چه نظریه نوخاسته گرایی از نظریه های رقیب –یعنی فطری گرایی و تعامل گرایی اجتماعی- مقبولیت بیشتری دارد، ولی نوخاسته گرایی ویژگی ها نیز خلأ تبیینی دارد؛ چراکه در سیر تکاملی و سیستمی، در سطحی فراتر از فیزیک و تعاملات سیستمی عصبی موجودی خودآیین نوخاسته می شود که فعالانه، آگاهانه و از روی قصد و اراده از زبان بهره می گیرد.
۲۷.

کاربردشناسی زبانی؛ زمینه ها و لوازم آن نزد اندیشمندان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کاربردشناسی معناشناسی جمله خبری پارادوکس دروغگو دلالت تصدیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۲۷۷
پراگماتیک یا کاربردشناسی مطالعه معنا با توجه به مؤلّف یا گوینده است که به نقش عوامل برون زبانی و موقعیت و شرایط حاکم بر گوینده و مخاطب می پردازد و تحلیل رابطه دوسویه میان معنای درون زبانی و عوامل برون زبانی را به عهده دارد. هدف دانش کاربردشناسی تعیین معنای مراد گوینده یا مؤلّف است. پراگماتیک، کاربرد زبان از جانب انسان ها را یکی از اَشکال رفتار و کُنش اجتماعی می داند و آن را از این حیث مورد مطالعه قرار می دهد. هدف مقاله حاضر، احیای بخشی از میراث علمیِ منطق دوره اسلامی با جُستاری تطبیقی است و فرضیه آن، این است که اندیشمندان مسلمان نه به طور مستقل بلکه در ضمن برخی دیدگاه های منطقی خویش، به زمینه ها و لوازم پراگماتیک توجه نشان داده اند. از این رهگذر، می توان به خوانش دیگری از مباحث اندیشمندان مسلمان بر مبنای پراگماتیک دست یافت. آراء اندیشمندان مسلمان در این باب، در پنج مسأله قابل بحث و تحلیل است: تحلیل پراگماتیکیِ خبر، مشهورات صِرف، دلالت تصدیقی، پارادوکس دروغگو و اِنشاء اِخبارنُما (فعل گفتاری). اندیشمندان مسلمان در هر یک از این مسائل به رهیافت پراگماتیکی نزدیک شده اند. تأکید و تأمّل بیشتر بر این رهیافت، شاید می توانست پراگماتیک را به قامت بحثی مستقل و مبسوط نزد اندیشمندان دوره اسلامی درآوَرد. امروزه اهمیت بحث های زبانی، سودمندیِ اخذ رهیافت تطبیقی در فهم و کاوش مسائل و لزوم بازخوانیِ آراء پیشینیان، ضرورت چنین پژوهش هایی را دوچندان می کند.
۲۸.

نقش هستی شناسی شهودی، ساخت مندی و تمثیل در تخیل خلاق علمی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: هستی شناسی شهودی تمثیل خلاقیت تخیل علمی تخیل ساخت مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۳۳۳
این مقاله تحلیلی بر تخیل خلاق علمی به عنوان مهم ترین عامل پیشرفت علم بر مبنای الگوهای نظری و نتایج تجربی علوم شناختی ارا ئه می دهد. بیشتر استنتاج های استقرایی انسان با مناسبات هستی شناسی شهودی عجین است؛ یعنی از راه استدلال به دست نیامده اند. هستی شناسی شهودی یک مجموعه محدود مقوله بنیاد است که چارچوب های نظری را شکل می دهد. خلاقیت علمی با انتظارات هستی شناختیِ پیشین ساخت مند شده است و بنابراین پیشرفت علم در گرو جدایی مسیر از هستی شناسی شهودی است. تمثیل ها ابزار معرفتیِ قدرتمندی جهت غلبه دانشمندان بر محدودیت های یادشده است، اما تمثیل ها نیز تحت تأثیر هستی شناسی شهودی اند؛ زیرا دانشمندان در محدوده ذهن خود از تمثیل استفاده می کنند. استفاده از دانش موجود در خلاقیت، تخیل ساخت مند است، پس پیشرفت علم براساس معرفت های موجود است و عملِ تولید انگاره های خلاقانه به یک شیوه است: ایجاد خلاقانه اکتشاف یا اختراع جدید از بعضی مفاهیم آشنا. رابطه مشاهده و نظریه در علم برمبنای ساختار فوق از طریق تخیل خلاق برقرار می شود، نه تعمیم الگوهای موجود.
۲۹.

دلالت سمانتیکی و دلالت تصوّری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پراگماتیک دلالت تصدیقی دلالت تصوری سمانتیک علم اصول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۷ تعداد دانلود : ۳۴۰
نظریه دلالت تصوّریِ اصول دانان از یک سو و دیدگاه فیلسوفان زبان در باب معناداریِ سمانتیکی از سوی دیگر، قابل مطالعه تطبیقی است. دلالت تصوّری، انتقال ذهن از لفظ به معنای آن به محض صدور لفظ از گوینده بدون توجّه به قصد و اراده اوست. دلالت تصدیقی، دلالت لفظ بر معنای مقصود گوینده است. سمانتیک تقریباً به نظریه دلالت تصوّری نزدیک است؛ زیرا سمانتیک، مطالعه معنا به نحو مستقل از متکلّم یا مؤلّف است و پراگماتیک نیز تقریباً به نظریه دلالت تصدیقی قرابت دارد؛ زیرا پراگماتیک، مطالعه معنا بر مبنای قصد متکلّم یا مؤلّف است. از میان نظریه های معناداریِ سمانتیکی، دیدگاه کاربردیِ معنا به نظریه دلالت تصوّری گویا نزدیک تر است؛ زیرا از منظر هر دو دیدگاه، زبان و کاربرد الفاظ یک فعالیت قانونمند اجتماعی بوده و الفاظ و عبارات معنای خود را از کثرت کاربرد و کارکرد آن ها در اجتماع می یابند.
۳۰.

درآمدی روش شناختی بر تدوین کدهای اخلاق در محیط های صنعتی (روی آوردی اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کدهای اخلاق اخلاق اسلامی محیط های صنعتی اخلاق مکمل اخلاق سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۳ تعداد دانلود : ۳۴۴
این پژوهش با استناد به آموزه های اخلاق اسلامی، اقدام به تحلیل مبانی روش شناختی در تدوین کدهای اخلاقی متناسب با محیط های صنعتی پرداخته است. در این باره به دو رویکرد فضیلت محور و الزام گرا توجه شده است. تاکید بر هر دو رویکرد فضیلت محوری و الزام گرایی در اخلاقیات به نحو مکمل و کثرت روش ها و اتخاذ رویکرد میان رشته ای از رهیافت های این پژوهش به شمار می روند. صنعت، پاره ای عیوب اخلاقی دارد که فضایل اخلاقی بسیاری در آموزه های اسلامی را می توان برشمرد که می توانند نقش راه بَرَندگی و هدایت گری را در محیط صنعتی ایفا کنند. نتایج به دست آمده علاوه بر معرفی فضایلی هم چون قناعت، فروتنی، دگردوستی، احترام متقابل بر الزاماتی اخلاقی مانند مسئولیت پذیری، دانش پایگی، دقت، وقت شناسی، کارگشایی، مراقبت از جسم، آراستگی، امانت داری، دوراندیشی، قانون گروی، آزادی، جلب رضایت، صرفه جویی در دو بعد الزامات درون محیطی و سازمانی، به عنوان کدهای اخلاقی معتبر تاکید دارد.
۳۱.

ابن سینا و اخذ رهیافت سمانتیکی و پراگماتیکی در تعریف جمله ی خبری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابن سینا سمانتیک پراگماتیک جمله ی خبری تحلیل قضیه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی منطق مباحث الفاظ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۸۴۷ تعداد دانلود : ۸۹۲
ابن سینا دو تعریف متمایز برای جمله ی خبری ارائه می دهد. یکی در الشفاء: «قضیه عبارتی است که دارای صدق یا کذب است» و دیگری در الإشارات: «ترکیب خبری آن است که گوینده ی آن را بتوان در آنچه می گوید، صادق یا کاذب دانست». بنابر یک تفسیر، این دو تعریف دو ملاک تمایز برای جمله ی خبری است، که هرکدام به فضای معناداریِ مستقلّی تعلّق دارد. تعریف نخست مبتنی بر فضای سمانتیکال است، که بر اساس آن، جمله ی خبری به تنهایی و مستقل از گوینده ی آن قابل اتصاف به صدق و کذب است. اما تعریف دوم مبتنی بر فضای پراگماتیکال است، که بر اساس آن، واژگان و عبارات معنای خود را از قصد و اراده ی گوینده می یابند؛ لذا صدق و کذب جمله ی خبری نه به خود آن، بلکه به گوینده ی آن بستگی دارد. مسأله ی نوشتار حاضر، خوانشِ دیدگاه ابن سینا بر مبنای تمایز سمانتیک و پراگماتیک است. بر اساس این تفسیر، شاید بتوان به نحوی ابن سینا را نخستین اندیشمندی دانست که به تمایز سمانتیک و پراگماتیک توجهی، هرچند ساده و اجمالی، نشان داده است.
۳۲.

ترسیم الگوی روش شناختیِ مطالعه دینی بر مبنای مفهوم شناسیِ «روی آورد»، «روش» و «پارادایم»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: روش نگرش پارادایم روی آورد روش شناسی دین پژوهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۳ تعداد دانلود : ۶۲۲
«روی آورد»، «روش» و «پارادایم» اصطلاحاتی هستند که از فلسفه علم واردِ روش شناسیِ دین پژوهی شده اند. عدم توجه به مفهوم شناسی، مصداق یابی و حتی ترجمه این واژگان، موجب نوعی آشفتگی در روش شناسی دین پژوهی گشته است؛ به نحوی که این تعابیر گاه به صورت مترادف، گاه با معانی مختلف و گاه به جای یکدیگر به کار رفته اند. به منظور رفعِ این نقیصه روش شناختی، لازم است مفهوم شناسیِ دقیقی از این واژگان صورت گرفته، با ترسیم الگویِ روش شناختیِ مناسبی، جایگاه هر یک از این مفاهیم در گستره دین پژوهی تبیین گردد. میانِ پارادایم ها، روی آوردها و روش ها در گستره دین پژوهی- بر خلاف علوم تجربی- نوعی هم کُنشی برقرار است. پارادایم، روی آوردها و روش-های شایسته و بایسته را در دین پژوهی تعیین می کند. از سوی دیگر شناخت پارادایم متوقّف بر شناختِ روی آوردها و روش هاست. همین امر موجب می شود مسئله واحد در پارادایم های مختلف، پاسخ های گوناگون یابد. روی آوردها و روش های دینی نیز در ارتباطی پویا و تعاملی زایا عمل می کنند و هر روی آوردی روش های خاصِ خود را می طلبد. هر پارادایمی روی آوردهای مناسبِ خود را می طلبد و هر روی آوردی، روش های خاص خود را می جوید.
۳۳.

فعل گفتاری نزد منطق دانان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فعل گفتاری خونجی آستین پارادوکس دروغگو جمله ی خبری انشاء اخبارنما

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی منطق عالم اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۱۴۲۸ تعداد دانلود : ۵۸۲
برخی از فیلسوفان زبان معتقدند که گاه عبارات زبانی با آن که از ساختار خبری برخوردارند، اما قابل صدق و کذب نیستند؛ زیرا قصد گوینده از بیان آن ها نه توصیف، بلکه انجام یک فعل است. چنین جملاتی را افعال گفتاری می-خوانند. پیش از این، منطق دانان مسلمان نیز به این مسأله توجّه نموده اند. آنان این بحث را با عنوان «انشاء اخبارنُما» مورد تأمّل قرار داده اند. انشاء اخبارنُما در مواضع مختلفی مطرح شده است. نقد ملاک صدق و کذب پذیری خبر و نیز حلّ پارادوکس دروغگو، زمینه ی طرح این مسأله را فراهم آورده است. اگرچه مسأله ی افعال گفتاری تطوّر و تحوّل شایانی در منطق دوره ی اسلامی نیافت، اما کشف این مسأله و تفطّن به آن را باید از آنِ منطق دانان مسلمان دانست. تأمّل در تاریخچه ی دیدگاه های منطق دانان دوره ی اسلامی در این مسأله و نیز مطالعه ی تطبیقی آن ها با آراء فیلسوفان زبان آموزنده ی نکاتِ منطقی - معرفتی است.
۳۴.

تجربه دینی و گوهر انگاریِ آن از منظر غزالی و ویلیام جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه دینی غزالی ویلیام جیمز دین پژوهی گوهر انگاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) سایر جریان ها پراگماتیسم
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۵۹۴ تعداد دانلود : ۷۸۴
تجربه دینی، یکی از مهم ترین مسائل دین پژوهی در سدّه های اخیر است. در باب این مسئله، ویلیام جیمز دین را تأثیرات، احساسات و رویداد هایی می داند که برای هر انسانی در عالم تنهایی رخ می دهد و احساسات را مقوّم ذاتیِ دین می داند. از دیدگاه او، تجربه دینی گوهر دین است؛ به این معنا که حقیقت دین، احساسات و عواطفی است که در انسان، هنگام رویارویی با حقیقت غایی پدید می آید و امور دیگر مانند عقاید، اعمال و مناسک، مؤخّر از این تجربه اند. «گوهر انگاریِ تجربه دینی» یکی از رویکرد های تجربه دینی است که ابعاد مختلف دین را به یک بعد فرو کاسته است و تجربه دینی را به عنوان گوهر دین معرفی کرده است. ازسوی دیگر، در جهان اسلام، غزالی نیز معتقد است: هدف نهایی دین، ادراک و تجربه حقیقت غاییِ مقدّس است که با اعمال صالح، عبادت، زهد و پارسایی به دست می آید. از نظر او، یگانه راه رسیدن به این حقیقت مقدّس، شریعت است. این دو دیدگاه را می توان از جهت های مختلف مطالعه تطبیقی کرد: وصف ناپذیریِ تجربه دینی، تفاوت در منشأ اکتساب، مشکل دور در نظریه ویلیام جیمز و گوهر انگاری که جیمز قائل به آن است و می توان با تفسیری دیگر، غزالی را نیز به آن معتقد دانست.
۳۵.

تأملی روش شناختی در تعیّن معرفتی پدیدارشناسی دین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: روش دین پژوهی تحویلی نگری پدیدارشناسی دین روی آورد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۸۳۵ تعداد دانلود : ۳۹۳
امروزه پدیدارشناسی دین، نزد بسیاری از دین پژوهان مقبول افتاده است. این روی آورد تحت تأثیر پدیدارشناسی هوسرل، وارد گستره دین پژوهی شد. مؤلفه های بنیادینِ پدیدارشناسی دین عبارتند از: توصیف پدیدارهای دینی به صورت صرف و عاری از تبیین، تمرکز بر حیث التفاتیِ نهفته در پدیدارهای دینی، مقابله با تحویلی نگری، تعلیقِ همه پیش فرض ها و پیش دانسته ها و تلاش برای شهود ذاتِ دین. پدایدرشناسی دین، فاقدِ همه ابعاد یک نظام شناختاری کامل است؛ لذا نمی توان آن را یک دانش مستقلِ بهره مند از تعین معرفتی تامّ دانست. پدیدارشناسی دین در کارآمدترین حالت صرفاً یک روی آوردِ متعلق به مقام گردآوری است، نه یک دانش مستقل و نه روشی برای مقام داوری. توقف در توصیفِ صرف، غفلت از تبیین و توجیه، ناکارآمدی در پیشگیری و درمانِ تحویلی نگری، ابتنا بر مفاهیم کلی و مبهم، فقدان الگوی مطالعاتی مشخص و برنامه پژوهشی مدون، فقدان روش های کارآمد برای سنجش نظریه ها در مقام داوری و امعان در مقام گردآوری، موجب ناکارآمدی پدیدارشناسی دین به منزله منطق فهم دین شده است.
۳۶.

تأملی روش شناختی بر اخذ روی آورد کارکردگرایانه در دین پژوهی و دین آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کارکردگرایی انتظار بشر از دین کارکردهای دین گزاره های دینی مطالعه دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۱ تعداد دانلود : ۵۲۰
نگرش کارکردگرایانه به دین که بسط و تطور خود را مرهونِ جامعه شناسان دین بوده، رهیافتی است که کشف فواید عملیِ باورهای دینی را هدف خویش قرار می دهد. اقبالِ پژوهشگرانِ دینی و نهادهای فرهنگی به اخذِ این رهیافت در مقامِ مطالعه دین عللی دارد که از آن جمله اند: آسان یاب سازیِ تعالیم دینی، جذابیتِ استناد به شواهد علمی و یافته های تجربی، غلبه نگرشِ تجربی در محافلِ علمی و اداره نهادهای دینی توسط دانش آموختگان علوم تجربی. مطالعه دینیِ کارکردگرا بسیار آسیب زاست و نه تنها به تقویت باورمندیِ دین کمک نمی کند، بلکه دین باوریِ افراد را سُست و ضعیف می کند. اشکال های دین پژوهیِ کارکردگرا عبارتند از: ابتنای بر تعریفِ ناپذیرفتنی پراگماتیستی از صدق، امکانِ از میان رفتنِ اعتبارِ عقاید دینی در صورت پیدایش جایگزین، ایجاد نظام ارزشیِ غیردینی در ذهن دینداران و شکل دهیِ ایدئولوژیِ ضد دینی در فکر افراد جامعه. الگوی مطلوب در مطالعات دینی، کارکردیابی به جای کارکردگرایی است. کارکردگرایی، انحصار در آثار دنیویِ باورهای دینی است، اما در الگوی کارکردیابی، افراد می آموزند که ابتدا حقانیت دین را از طریق رهیافت های عقلی و نقلی دریابند و سپس به جست وجوی کارکردهای دین بپردازند و نیز می آموزند که مبنای اساسیِ پذیرش باورهای دینی، اصول و مبانیِ عقلی بوده است و کارکردهای کشف شده، هیچ دخالتی در تعیینِ دُرستی و حقانیتِ دین ندارند.
۳۷.

تأملی بر دوگانه انگاری مقام گردآوری و مقام داوری در مطالعه ی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مقام گردآوری مقام داوری نسبیت گرایی معرفتی روش شناسی مطالعه ی دینی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۰۶۰ تعداد دانلود : ۶۶۰
تمایز مقام گردآوری و مقام داوری تدبیری است که از سوی برخی از فیلسوفان علم برای گریز از نسبیت گرایی ناشی از زمینه مندی معرفت اخذ شده است. مقام گردآوری جایگاه کشف مسائل و فهم فرضیه ها و مقام داوری جایگاه سنجش فرضیه هاست. برخی از دین پژو هان معاصر تحت تأثیر آرای فیلسوفان علم، این تمایز را در فرآیند تشکیل دانش دینی اخذ نموده اند؛ بدین صورت که معرفت دینی نیز همانند دانش های تجربی از دو مقام برخوردار است: مقام گردآوری و مقام داوری. اخذ تمایز مقام گردآوری و مقام داوری در مطالعات دینی در خور نقد و تأمل است. اشکالات این دیدگاه عبارت اند از: تسری تنوع در مقام گردآوری به مقام داوری؛ عدم هماهنگی این تمایز با جریان رشد علم در طول تاریخ؛ سلب پویایی و بالندگی از علم؛ زمینه مندی و نسبیت گرایی معرفتی دانش دینی در هر دو مقام؛ برخورداری مطالعه ی دینی از الگویی دینامیکی، نه مکانیکی.
۳۸.

توحید خاصّی و تفسیر آیات متشابه از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا عرش آیات متشابه توحید خاصی توحید عامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۲ تعداد دانلود : ۸۵۹
آیات متشابه در طول تاریخ علوم اسلامی از جمله مباحث چالش برانگیز بوده است. صدرالمتألّهین شیرازی در اصول هستی شناسی خود قائل به نظریه توحید خاصّی در مقابل دیدگاه توحید عامی است. وی معتقد است بدون آنکه نیازی به تأویل آیات متشابه یا قول به تجسم در باب ذات باری تعالی باشد می توان بر مبنای اصول فلسفی عرفانی دیدگاه توحید خاصّی ظواهر الفاظ آیات را حفظ کرد و همه آیات متشابه را بر ظاهر معنای آنها حمل کرد. اما بر مبنای نظریه توحید عامی نمی توان آیات متشابه را بر ظاهر الفاظ حمل کرد، بلکه یا باید آنها را تأویل کرد، یا قول به تجسم در باب واجب الوجود را پذیرفت. با توجه به چندتباری بودنِ مسئله متشابهات قرآن، ملاصدرا در این مسئله رهیافت میان رشته ای اخذ کرده است.
۳۹.

نقد دین پژوهی مبتنی بر نظریه عمل گرای صدق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ویلیام جیمز دین پژوهی روش شناسی مطالعات دینی انسان مداری نظریه عمل گرای صدق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
تعداد بازدید : ۱۲۶۴ تعداد دانلود : ۷۰۲
نظریه عمل گرای صدق، از جمله نظریه های مهم در بابِ مفهوم صدق است. بر اساس این نظریه، «گزاره P صادق است، اگر و تنها اگر، گزاره P در عمل سودمند باشد». اخذ این نظریه در مطالعه دینی، فضای فکری مستقل و متفاوتی را در گستره های گوناگونِ دین پژوهی پدید می آورد. در این نوع دین پژوهی، به جای بررسی مطابقت یا عدمِ مطابقتِ تعالیم و گزاره های دینی با واقعیت، آثار محسوس و نتایج عملی آنها سنجش و ارزیابی می شود. حقانیتِ آموزه ها و گزاره های دینی را نه مطابقتِ آنها با واقعیت، که نتایجِ عملی و پیامدهای عینی آنها تعیین می کند. این رهیافت، علاوه بر اشکال های معرفت شناختی، با فضای فکریِ حاکم بر ادیان آسمانی ناسازگار و متعارض است و انتقادهای متعددی به آن وارد شده است: نسبیت گرایی معرفتی، انسان مَداری و حذف خدامحوری، به فراموشی سپردنِ «واقعیت خدا» و نشاندنِ «تصور خدا» به جای آن، بی توجهی به پیام وارگیِ ادیان آسمانی، تحویلی نگری در بابِ دین و تقلیل آن به آثار و نتایج عملی، ترویجِ نگرشِ سودانگارانه و ابزارپندارانه به دین، عدمِ توجه به مرگ آگاهی و آخرت اندیشیِ ادیان آسمانی، ناتوانی در فهمِ حقیقتِ خالصِ دین و...
۴۰.

نقش خواجه نصیر طوسی در تعامل پارادایم های سه گانه فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اشراق حکمت متعالیه فلسفه اسلامی خواجه نصیرالدین طوسی پارادایم مشاء

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۴۶۲ تعداد دانلود : ۷۸۰
غرض از نگارش نوشتار حاضر، مطالعه و بررسی جایگاه خواجه نصیرالدین طوسی در ظهور، رشد و بالندگی پارادایم های سه گانه فلسفه اسلامی یعنی مشاء، اشراق و حکمت متعالیه است؛ از این رو، ابتدا ضمن ارائه توضیحات مختصری درباره مفهوم واژه «پارادایم» و سه مکتب فلسفی مذکور، بر معنای مختار از این واژه استوار می شود و سپس نقش خواجه نصیر طوسی در تطوّر این سه پارادایم تحلیل خواهد شد. نگارنده بر این باور است که خواجه نصیر با اتخاذ رویکردی تعامل-محور، به رهیافتی جدید در فهم پارادایم ها نائل شده است. وی در زمره اندیشمندانی است که با ایجاد تعامل سازنده و ترابط اثربخش میان دو پارادایم مشاء و اشراق، زمینه ظهور پارادایم حکمت متعالیه را فراهم آوردند. این مسئله، هم از حیث مفهوم سازیِ اصطلاح «حکمت متعالیه» و هم از لحاظ رهیافت معرفتی قابل تبیین است. تأثّر نظام حکمت صدرایی از خواجه نصیر طوسی در مسائل مختلف نیز چشمگیر و قابل تأمل است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان