رزیتا فتحی

رزیتا فتحی

مدرک تحصیلی: دانشیار فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه مازندران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۱ مورد.
۱.

اثر ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره دانه گلرنگ بر بیان ژن PTEN و سطح سرمی کراتینین پس از مصرف دگزامتازون در موش های صحرایی نر بالغ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی گلرنگ PTEN کراتینین دگزامتازون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۳۶
امروزه به دلیل تغذیه نامناسب، کم تحرکی و عوارض ناشی از مصرف داروها شاهد شیوع آسیب و بیماری های کلیوی هستیم. ورزش منظم و برخی گیاهان دارویی ممکن است در بهبود این بیماری ها موثر باشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره دانه گلرنگ (500 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن) بر بیان ژن PTEN و سطح سرمی کراتینین پس از مصرف دگزامتازون در موش های صحرایی نر بالغ انجام شد. 25 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار (وزن 32±371 گرم) به طور تصادفی به 5 گروه کنترل، دگزامتازون، دگزامتازون+گلرنگ، دگزامتازون+تمرین هوازی و دگزامتازون+گلرنگ+تمرین هوازی تقسیم شدند. القا آسیب کلیوی از طریق تزریق زیرجلدی دگزامتازون (8 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن) به مدت شش روز انجام شد. پروتکل تمرینی شامل ۶۰ دقیقه دویدن با تردمیل با سرعت 28 متر در دقیقه در 5 روز هفته بود. یافته ها نشان داد تمرین هوازی اثر معناداری بر سطح کراتینین سرم داشت (P=0.034). سطح کراتینین در گروه تمرین هوازی در مقایسه با گروه دگزامتازون کاهش معناداری داشت (P=0.047)؛ درحالیکه در گروه های دگزامتازون+گلرنگ و دگزامتازون+گلرنگ+تمرین هوازی تغییر معناداری در مقایسه با گروه دگزامتازون نداشت. مصرف گلرنگ اثر معناداری بر بیان ژن PTEN داشت (P=0.025). بیان ژن PTEN در گروه های مداخله درمانی در مقایسه با گروه دگزامتازون تغییر معناداری نداشت. نتایج بدست آمده از مطالعه ی حاضر نشان می دهد ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره دانه ی گلرنگ می تواند بر بهبود آسیب کلیوی موثر باشد.
۲.

مقایسۀ اثر دو شیوۀ تمرین مقاومتی بر متابولیسم سرامید و حساسیت انسولینی در مردان جوان دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی چاقی سرامید و حساسیت انسولینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۱۶۹
سرامیدها خانواده ای از مولکول های چربی هستند که نقش مهمی در هموستاز گلوکز و سیگنالینگ انسولین دارد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر دو شیوه تمرین مقاومتی بر متابولیسم سرامید و حساسیت انسولینی در مردان جوان دارای اضافه وزن و چاق بوده است. در این مطالعه از نوع آزمایی بالینی، تعداد 33 مرد دارای اضافه وزن و چاق با میانگین و انحراف استاندارد سن، وزن و شاخص توده بدنی به ترتیب 13/0±7/17 سال، 45/2±92 کیلوگرم و 32/1± 70/30 گیلوگرم بر متر مربع انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه تمرین مقاومتی سنتی (تعداد=11 نفر)، تمرین مقاومتی دایره ای (تعداد= 11 نفر) و کنترل (تعداد=11 نفر) تقسیم بندی شدند. برنامه تمرین شامل 12 هفته تمرین مقاومتی سنتی و دایره ای کاملا هم حجم و یکسان بود با الگوی موجی که سه جلسه در هفته اجرا شد. خونگیری 48 ساعت قبل و بعد از پروتکل تمرین و پس از 8 ساعت ناشتایی انجام شد. برای اندازه گیری سطوح سرمی سرامید از روش HPLC استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد تفاوت معناداری بین دو پروتکل تمرین مقاومتی در میزان سرامید سرمی (71/0p=) و حساسیت انسولینی (47/0p=) مشاهده نشد. دو تمرین دایره ای و سنتی با تغییرات معنادار در نیم رخ لیپیدی و افزایش معناداری در سطوح حساسیت انسولینی به ترتیب (008/0p=)، (001/0p=) ایجاد کردند. اما کاهش سرامید (001/0p=) فقط در تمرین دایره ای مشاهده شد. بر اساس نتایج این مطالعه همزمان با افزایش حساسیت انسولینی سطوح سرمی نیم رخ لیپیدی و سرامید در طی تمرین مقاومتی دایره ای کاهش یافت. و این کاهش می تواند نشان دهنده ی کاهش عوامل خطرزای متابولیک باشد.
۳.

اثر هشت هفته تمرین هوازی توأم با مصرف اتانول بر بیان ژن Nrf2 در عضله قلب و برخی از شاخص های آنتی اکسیدانی موش صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اتانول تمرین هوازی فاکتور هسته ای اریتروئید 2 مرتبط با فاکتور2 (Nrf2) بیان ژن آنتی اکسیدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۲۰۱
در ارتباط با تأثیر ترکیب تمرینات ورزشی و مصرف الکل بر تنظیم کننده های سیستم دفاع آنتی اکسیدانی به ویژه فاکتور هسته ای اریتروئید 2 مرتبط با فاکتور2 (Nrf2) در عضله قلب مطالعات محدودی انجام شده است. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی توأم با مصرف اتانول بر بیان ژنNrf2 عضله قلب و شاخص های آنتی اکسیدانی پلاسما در موش صحرایی نر بود. تعداد 32 سر موش صحرایی با میانگین وزنی6±230 گرم به چهار گروه کنترل، تمرین هوازی، اتانول20% با دوز 4 گرم بر کیلوگرم وزن بدن و اتانول به همراه تمرین تقسیم شدند. در پایان دوره سطوح میزان بیان ژن Nrf2 و میزان ظرفیت تام آنتی اکسیدانی (TCA) و مالون دی آلدئید (MDA) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس دو سویه و در سطح معنی داری 0.05≥p تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تمرین هوازی اثر معنی داری در بیان ژن Nrf2 دارد (P=0.0068). نتایج عدم تأثیر معنی دار مصرف اتانول(P=0.312) و اثر تعاملی بین تمرین هوازی و مصرف اتانول (P=0.237) را در بیان ژن Nrf2 نشان دادند. تمرین هوازی بطور معنی داری بیان ژن Nrf2 را در گروه های تمرین و تمرین به همراه اتانول نسبت به گروه کنترل افزایش داد. مصرف اتانول بطور معنی داری سبب کاهش میزان TCA و افزایش MDA در مقایسه با سایر گروه ها شد. یافته ها نشان داد که مصرف اتانول به ترتیب سبب کاهش و افزایش سطوح پلاسمایی TAC و MDA می گردد. در مقابل انجام تمرین هوازی از طریق افزایش سطوح TAC و افزایش بیان ژن Nrf2 منجر به کاهش آسیب اکسیداتیو ناشی از مصرف اتانول شد.
۴.

تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح پلاسمایی کالپروتکتین و مقاومت به انسولین در زنان یائسه و غیریائسه دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۸۷
زمینه و هدف : عوامل التهابی و اختلالات وابسته به آن (از جمله مقاومت به انسولین)، با شروع دوره یائسگی در زنان دارای اضافه وزن افزایش می یابد؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح کالپروتکتین پلاسمایی و مقاومت به انسولین در زنان یائسه و غیریائسه دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق : تعداد 27 زن دارای اضافه وزن (با نمایه توده بدنی بیشتر از 25 کیلوگرم/متر مربع) به دو گروه شامل 13 نفر زن یائسه (با میانگین سن 76/5 ± 53/46 سال) و 14 زن غیریائسه (با میانگین سنی 7/85±32/50 سال) تقسیم شدند. برنامه تمرین شامل هشت هفته تمرین هوازی با تکرار سه جلسه در هر هفته با شدت 40 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره بود که به مدت 25 دقیقه در هفته اول اجرا شد و در هفته هشتم به 45 دقیقه رسید. سطوح پلاسمایی کالپروتکتین، انسولین، گلوکز، و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) قبل و 48 ساعت پس از پایان تمرین اندازه گیری شد. از آزمون  t همبسته جهت بررسی تغییرات درون گروهی و از آزمون تحلیل کوواریانس برای بررسی تغییرات بین گروهی در سطح معنی داری 05/0>p استفاده شد. یافته ها : بر اساس نتایج حاصل از آزمون t  همبسته، میزان پلاسمایی کالپروتکتین پس از تمرین در هر دو گروه زنان یائسه (0/01=p) و غیریائسه (0/04=p) به طور معنی داری افزایش یافت؛ اما آزمون تحلیل کوواریانس، عدم اختلاف معنی دار (0/80= p) بین مقادیر کالپروتکتین دو گروه را تایید کرد. غلظت پلاسمایی انسولین (0/009=p) و مقاومت به انسولین (0/03=p) در زنان یائسه به طور معنی داری کاهش یافت؛ در حالی که در زنان غیر یائسه با افزایش معنی دار مقاومت انسولینی (0/01=p) همراه بود. نتیجه گیری : تمرین ورزشی هوازی موجب افزایش سطوح کالپروتکتین در زنان یائسه و غیریائسه دارای اضافه وزن می شود؛ تغییری که مستقل از تغییرات انسولین و شاخص مقاومت انسولینی در زنان رخ می دهد. 
۵.

تأثیر یک دوره تمرینات هوازی بر سطوح سرمی اسپکسین و شاخص های تری گلیسیرید-گلوکز، McAuley، محصول تجمع لیپیدی و چربی احشایی در دختران چاق/دارای اضافه وزن نابالغ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسپکسین پیاده روی چاقی کودکان مقاومت به انسولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۳۰۶
چاقی و اختلالات متابولیک ناشی از آن به ویژه مقاومت به انسولین (IR) در کودکان روند روبه رشدی دارد؛ بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تمرینات هوازی بر سطوح اسپکسین و شاخص های محصول تجمع لیپیدی (LAP)، چربی احشایی (VAI)، تری گلیسیرید-گلوکز (TyG) و McAuley در دختران چاق/دارای اضافه وزن نابالغ انجام شد. 32 دختر چاق/دارای اضافه وزن (میانگین سنی 75/0 ± 62/9 سال، وزن 26/9 ± 71/49 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 92/2 ± 40/25 کیلوگرم بر مترمربع، مرحله تانر 3-2) داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند و در گروه های پیاده روی تناوبی (12 نفر)، پیاده روی تداومی (11 نفر) و کنترل (نُه نفر) قرار گرفتند. تمرینات به مدت هشت هفته و سه جلسه در هفته (30 دقیقه پیاده روی با شدت 75-60 و 85-70 درصد ضربان قلب بیشینه به ترتیب در گروه تداومی و تناوبی) انجام شد. غلظت اسپکسین به روش الایزا اندازه گیری شد و شاخص های چاقی احشایی و IR طبق معادله های مرتبط محاسبه شدند. برای تجزیه-و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر تعاملی زمان × گروه برای متغیر اسپکسین معنادار نبود (P = 0.836). اثر تعاملی زمان × گروه برای م تغیرهای LAP (P = 0.007)، VAI (P = 0.045)، McAuley (= 0.026 P) و TyG (0.001 = P) معنا دار بود. در گروه کنترل، LAP، VAI و TyG افزایش معنا دار (به ترتیب 0.037 = P، 0.046 = P و 0.005 = P) و McAuley کاهش معنادار (0.030 P =) داشتند. در گروه پیاده روی تداومی، LAP کاهش معنا دار (0.002 = P)، VAI تمایل به کاهش (0.057 P =)، TyG کاهش معنا دار (0.002 = P) و McAuley تمایل به افزایش (= 0.071 P) مشاهده شد. در گروه پیاده روی تناوبی، LAP، VAI، TyG و McAuley تغییر معنا داری نیافتند (به ترتیب P = 0.129 ، = 0.660 P، = 0.390 P، 0.357 = P). یافته های پژوهش حاضر نشان داد که هشت هفته پیاده روی تداومی مستقل از تغییرات سطوح سرمی اسپکسین توانست روند افزایش شاخص های چاقی احشایی و IR مشاهده شده در گروه کنترل را معکوس کند و موجب بهبودی این شاخص ها شود.
۶.

اثر 4 هفته تمرین هوازی بر سطوح سرمی و کبدی نئورگولین-4 موش های صحرایی دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی دیابت لیپوژنز کبدی نئورگولین-4 نیمرخ لیپیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۶ تعداد دانلود : ۳۷۵
دیابت با افزایش لیپوژنز و بیان ژن های آن در کبد و فعالیت نئورگولین-4 با تضعیف لیپوژنز کبدی همراه است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر 4 هفته تمرین هوازی بر تغییرات سطوح سرمی و کبدی نئورگولین-4 و نیمرخ لیپیدی موش های دیابتی بود. 32 سر موش صحرایی نر بالغ، به صورت تصادفی به گروه های هشت تایی کنترل سالم، کنترل دیابتی، تمرین و دیابتی تمرین تقسیم شدند. القای دیابت با تزریق درون صفاقی محلول استرپتوزوتوسین (mg/kg 55) انجام گرفت. فرایند تمرین به مدت 4 هفته (5 جلسه در هفته) با سرعت 15 تا 18 متر در دقیقه و برای 25 تا 44 دقیقه اجرا شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، خون گیری و بافت برداری انجام گرفت و سطوح نئورگولین-4 اندازه گیری شد. تفاوتی در سطوح سرمی و کبدی نئورگولین-4 بین گروه های دیابتی و غیردیابتی مشاهده نشد (05/0
۷.

تأثیر تمرین تناوبی هوازی بر سطوح پلاسمایی گرلین آسیل دار، پپتید تیروزین تیروزین و پپتید شبه گلوکاگون-1 در مردان جوان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی هوازی اشتها گرلین آسیل دار پپتید شبه گلوکاگون-1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۵۲۲
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین تناوبی هوازی بر سطوح پلاسمایی گرلین آسیل دار، پپتید تیروزین تیروزین ( PYY ) و پپتید شبه گلوکاگون-1 ( GLP-1 ) در مردان جوان سالم بود. تعداد 20 دانشجوی مرد جوان 25/1 ± 26/22 سال با شاخص توده بدنی 4/1 ± 2/23 کیلوگرم بر مربع متر به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرینی به مدت 12 هفته تمرین تناوبی هوازی را انجام دادند. این تمرین شامل دویدن روی نوارگردان با دوره های چهار دقیقه فعالیت شدت 85 تا 95 درصد ضربان قلب بیشینه و سه دقیقه استراحت فعال با شدت 65 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه بود. سطوح پلاسمایی گرلین آسیل دار، PYY و GLP-1  در مراحل قبل از تمرین، هشت و 12 هفته بعد از تمرین به روش الایزا سنجیده شدند. در تجزیه وتحلیل داده ها، آزمون یومن ویتنی برای مقایسه داده های دو گروه تمرین و کنترل و برای مقایسه دوره های زمانی مختلف تمرین از ویلکاکسون استفاده شد. یافته ها نشان داد که در هفته دوازدهم در مقایسه با هفته هشتم، سطوح گرلین آسیل دار در گروه تمرین کاهش معنادار ( P = 0.008 ) داشتند؛ باوجوداین، سطوح گرلین آسیل دار، PYY و GLP-1 بعد از هشت و 12 هفته تمرین، در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل بدون تغییر مانده بودند. درمجموع، به نظر می رسد که تغییرات هورمون های درگیر در اشتهای مردان جوان با وزن طبیعی در پاسخ به تمرین های تناوبی هوازی چشمگیر نیستند؛ اما یک دوره تمرین تناوبی 12 هفته ای در مقایسه با هشت هفته ممکن است اشتها را کاهش دهد.
۸.

تأثیر مصرف مکمل منیزیم سولفات بر شاخص های الکترومیوگرافی آستانه خستگی، لاکتات و TTE در پی فعالیت هوازی حاد دویدن روی نوارگردان تا حد واماندگی در مردان دانشگاهی غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت هوازی زمان رسیدن به واماندگی الکترومیوگرافی آستانه خستگی منیزیم سولفات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۲۹ تعداد دانلود : ۷۶۲
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر مکمل گیری منیزیم سولفات بر شاخص های الکترومیوگرافی آستانه خستگی (EMG FT)، لاکتات و زمان رسیدن به واماندگی (TTE) در پی یک جلسه فعالیت هوازی دویدن روی نوار گردان تا حد واماندگی در مردان دانشگاهی غیرفعال بود. به این منظور 16 دانشجوی پسر غیرفعال ( با میانگین سنی 18/1 ± 25/25 سال، قد 75/4 ± 18/176 سانتی متر، وزن 65/25 ± 51/79 کیلوگرم) به طور تصادفی به دو گروه مکمل (8 نفر) و دارونما (8 نفر) تقسیم شدند. خون گیری در چهار مرحله، قبل و بلافاصله بعد از آزمایش بروس در پیش آزمون و پس آزمون انجام گرفت. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری مکرر، آنالیز کوواریانس، آزمون t همبسته و مستقل در سطح معناداری 05/0 =P تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد، بعد از دوره مکمل گیری TTE گروه مصرف کننده منیزیم سولفات با افزایش همراه بود (44/5 درصد)، ( 05/0 P<). همچنین مکمل منیزیم سولفات بروز EMG FTرا 140درصدافزایش داد ( 05/0 P<). اما تغییرات لاکتات در دو گروه معنادار نبود (05/0 P>). نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که مصرف مکمل منیزیم سولفات موجب کاهش شیب فعالیت EMG FTعضله در پی یک جلسه فعالیت دویدن وامانده ساز روی نوارگردان می شود.
۹.

بیان نسبی ژن های کلیدی متابولیسم لیپید به دنبال مصرف رژیم غذایی پرچرب و تمرین هوازی در کبد موش صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی رژیم غذایی پرچرب FXR PPAR-α SREBP-1c

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۲۶۱ تعداد دانلود : ۱۰۳۴
به منظور بررسی سوخت وساز کبدی لیپیدها، 44 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی در دو گروه با رژیم غذایی طبیعی و پرچرب قرار گرفتند. هر گروه به سه زیرگروه کنترل، گروه با تمرین هوازی متوسط و گروه با تمرین هوازی شدید تقسیم شد. پس از هشت هفته تمرین، بیان نسبی ژن های گیرنده X فارنزوید (FXR) ، گیرنده فعال شده با تکثیر پرواکسیزوم آلفا (PPAR-α) و پروتئین پیوندی عنصر تنظیمی استرول c 1 (SREBP-1c) در بافت کبد مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین، مقادیر پلاسمایی نیم رخ لیپید و آنزیم های آمینوترنسفراز برای مطالعات بیشتر اندازه گیری شد. داده ها نیز توسط آزمون تحلیل واریانس دو سویه و در نرم افزار اس. پی. اس. اس نسخه 22، در سطح معناداری 95 درصد تجزیه و تحلیل گردید. برمبنای نتایج، رژیم غذایی پرچرب باعث اختلال لیپید و احتمالاً آسیب کبدی شده و تنها بیان ژن SREBP-1c را افزایش داده است. همچنین، باوجوداین که تمرین اثری بر بیان ژن FXR نداشته است؛ اما بیان PPAR-α مستقل از شدت تمرین در گروه های با رژیم غذای پرچرب را افزایش داده است. نتایج حاکی از آن هستند که بیان SREBP-1c در گروه با تغذیه طبیعی با تمرین شدید کاهش پیدا کرده است. به طور کلی، اختلال لیپید و تجمع چربی در بافت کبد می تواند از عواقب مصرف رژیم های پرچرب باشد که احتمالاً از طریق افزایش بیان SREBP-1c که منجر به فعال شدن مسیرهای لیپوژنیک می شود، صورت می گیرد؛ اگرچه مداخلات تمرینی این پژوهش بیان ژن ها را تغییر داد؛ اما اثر مشهودی بر پروفایل لیپید و آمینوترنسفرازها نداشت.
۱۰.

مقایسه تاثیر هشت هفته تمرینات هوازی تناوبی و تداومی بر سطوح سرمی WISP1 و TNF-α در دختران دارای اضافه وزن/چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات ورزشی چاقی فاکتور نکروز دهنده تومور-آلفا پروتئین های سیگنالی درون سلولی CCN

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۷
مقدمه و هدف: پروتئین-1 مسیر سیگنالینگ القا شونده توسط Wnt (WISP1) از خانواده پروتئین های سیگنالی درون سلولی CCN، آدپیوکین جدیدی است که چاقی را به التهاب و مقاومت به انسولین مرتبط می کند. لذا هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر تمرینات تناوبی و تداومی بر سطوح WISP1،  فاکتور نکروز دهنده تومور-آلفا (TNF-α) و مقاومت به انسولین در دختران چاق/اضافه وزن بود. روش شناسی: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون–پس آزمون بود که 32 دختر چاق/اضافه وزن با دامنه سنی 11-9 سال و با شاخص توده بدنی 92/2±40/25 کیلوگرم برمترمربع در آن شرکت نموده و به طور تصادفی در سه گروه تناوبی (12نفر)، تداومی (11نفر) و کنترل (9نفر) قرار گرفتند. تمرینات تداومی و تناوبی به مدت هشت هفته و  سه روز در هفته (30 دقیقه پیاده روی با شدت 75-60 و 85-70 درصد ضربان قلب بیشینه به ترتیب در گروه تداومی و تناوبی) انجام شد. شاخص های WISP1، TNF-α و مقاومت به انسولین (HOMA2) در 72 ساعت قبل از شروع تمرینات و 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری مکرر، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 در سطح 05/0>P تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها: پس از هشت هفته، سطوح WISP1 در گروه کنترل افزایش معنی داری یافت (001/0p=) اما درگروه تناوبی نیز روندی افزایشی و گروه تداومی روندی کاهشی نشان داد که ازنظر آماری معنی دار نبود (به ترتیب 095/0=p و 400/0=p ). در هیچ یک از گروه ها، تغییر معنی داری در سطوح TNF-α یافت نشد (05/0<p ). در گروه کنترل، شاخص HOMA2 افزایش معنی داری یافت (016/0p=) و روند کاهشی آن در گروه تمرین تداومی نسبت به گروه کنترل معنی دار بود (046/0p=). شاخص توده بدنی، نسبت دور کمر به قد و درصد چربی در هر دو گروه تمرینی بهبود یافت (05/0>p ). بحث و نتیجه گیری: اگرچه هر دو تمرینات تناوبی و تداومی توانستند موجب بهبود ترکیب بدن دختران چاق/اضافه وزن گردند، اما تنها تمرینات تداومی توانست روند افزایشی سطوح WISP1 و HOMA2 را معکوس نماید. تمرینات تداومی احتمالاً می تواند به عنوان یکی از راهبردهای مؤثر در بهبود حساسیت به انسولین در کودکان چاق موردتوجه قرار گیرد.
۱۱.

بررسی پاسخ سطوح FABP5 پلاسمایی به هشت هفته فعالیت هوازی در زنان یائسه و غیریائسه با وزن بالا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت هوازی غیریائسه وزن بالا یائسه FABP5

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۶۶۲ تعداد دانلود : ۵۶۵
مطالعه حاضر با هدف بررسی پاسخ سطوح پلاسمایی FABP 5به هشت هفته فعالیت هوازی در زنان در شرایط پیش و پس از یائسگی انجام گرفت. 10 زن غیریائسه (میانگین BMI، kg/m 203/2±8/27) و 10 زن یائسه (میانگین BMI، kg/m 25/1±6/28) در دو گروه تمرینی قرار گرفتند. تمرین شامل هشت هفته فعالیت هوازی و هر هفته 3 جلسه با شدت 40 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره بود که به مدت 25 دقیقه در هفته اول اجرا شد و در هفته هشتم به 45 دقیقه رسید. پیش و پس از تمرین، سطوح پلاسمایی FABP 5و مقادیر نیم رخ لیپیدی خون اندازه گیری شد. تمرین سبب افزایش معنادار FABP 5در گروه یائسه شد (05/0>P). مقادیر LDL نیز در گروه یائسه و کلسترول در هر دو گروه افزایش معنادار یافت (05/0>P). افزایش سطوح FABP 5در یائسگی ممکن است از مکانیسم های دیگری تبعیت کند و با تغییرات متابولیکی پس از تمرین در ارتباط باشد.
۱۲.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح استراحتی آیریزین زنان یائسه و غیر یائسه دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیریزین مقاومت به انسولین زنان یائسه تمرینات هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۹
مقدمه و هدف: اضافه وزن و چاقی به عنوان یکی از دغدغه ها ی مسئولان نظام سلامت مطرح شده است. آیریزین مشتق از ژن FNDC5 مایوکاینی است که به دنبال فعالیت بدنی و تمرین باعث تولید حرارت شبیه بافت چرب قهوه ای می شود. آیریزین مقاومت به انسولین را کاهش داده و تحمل گلوکز را بهبود می دهد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح پلاسمایی آیریزین در زنان یائسه و غیر یائسه دارای اضافه وزن می باشد. روش شناسی: 12 زن یائسه )میانگین سن 02/6 ± 42/53 سال و میانگین وزن 46/9± 83/73 کیلوگرم) و 12 زن غیر یائسه )میانگین سن 91/7 ± 08/32 سال و میانگین وزن 2/11± 33/74 کیلوگرم( در این پژوهش شرکت کردند. برنامه تمرینی شامل 24 جلسه تمرین هوازی بود که طی هشت هفته، سه بار در هفته و شدت %80-40 حداکثر ضربان قلب ذخیره اجرا شد. مدت زمان تمرین در هفته اول 25 دقیقه بود به طوری که در هفته هشتم به 45 دقیقه رسید. قبل و بعد از دوره تمرینی، سطوح پلاسمایی آیریزین، گلوکز، انسولین، مقاومت به انسولین و شاخص های ترکیب بدن اندازه گیری شد. یافته ها: تغییر معنی داری در وزن، BMI و WHR آزمودنی ها پس از 8 هفته تمرین هوازی مشاهده نشد (05/0p>). با این حال درصد چربی بدن در هر دو گروه کاهش معنی داری یافت (01/0p≤). اکسیژن مصرفی بیشینه در زنان یائسه افزایشی معنی دار یافت (01/0p<) و در زنان غیر یائسه تغییر معنی داری مشاهده نشد (05/0p>). سطوح پلاسمایی آیریزین در زنان یائسه افزایش معنی داری را نشان داد (05/0p<) در حالی که تغییرات معنی داری در زنان غیر یائسه مشاهده نشد (05/0p>). هم چنین تغییرات معنی داری در سطوح گلوکز خون ناشتای این گروه ها یافت نشد (05/0p>). انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در گروه زنان یائسه کاهش معنی دار یافت (به ترتیب 01/0p≤ و 05/0p<) اما در گروه زنان غیر یائسه تغییر معنی داری نداشت (05/0p>). ارتباط معکوس و معنی داری بین تغییرات آیریزین با تغییرات شاخص مقاومت انسولینی، وزن، شاخص توده بدنی و انسولین یافت شد (05/0p>) در حالی که ارتباط معنی داری بین آیریزین با گلوکز، درصد چربی، نسبت دور کمر به دور لگن و اکسیژن مصرفی بیشینه مشاهده نشد (05/0p>). بحث و نتیجه گیری: هشت هفته تمرینات هوازی می تواند با تغییر سطوح سرمی آیریزین موجب بهبود شاخص های فیزیولوژیکی و بهبود شاخص مقاومت به انسولین در زنان یائسه دارای اضافه وزن گردد.  
۱۳.

نقش تمرین هوازی و دریافت مکمل امگا سه بر سطح پروتئین فسفریله تاو در هیپوکامپ موش های آلزایمری شده با هوموسیستئین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آلزایمر تمرین هوازی هوموسیستئین اسید چرب امگا سه پروتئین تاو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۱۳۴ تعداد دانلود : ۷۷۲
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی و دریافت مکمل امگا سه بر سطح پروتئین فسفریله تاو در هیپوکامپ موش های آلزایمری شده با هوموسیستئین می باشد. بدین منظور، 60 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (سن 12 هفته و میانگین وزن 91/11±31/222 گرم) به شش گروه مساوی آلزایمری + امگا سه، آلزایمری + تمرین، آلزایمری + تمرین + امگا سه، کنترل سالم، شم و کنترل آلزایمری تقسیم شدند. شایان ذکر است که برای القای آلزایمر از تزریق هوموسیستئین با دوز 6/0 مولار به درون بطن مغز استفاده شد و تمرین با سرعت 20 متر در دقیقه (60 دقیقه در هر جلسه، پنج روز در هفته روی نوار گردان) اعمال گردید. گروه های مکمل در مدت هشت هفته، روزانه 800 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، مکمل امگا سه دریافت کردند. لازم به ذکر است که سطح پروتئین فسفریله تاو به روش الایزا اندازه گیری گشت. تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام شد (P<0.05). نتایج نشان می دهد که سطح پروتئین فسفریله تاو هیپوکامپ در گروه های آلزایمری + تمرین، آلزایمری + مکمل امگا سه و کنترل سالم نسبت به گروه کنترل آلزایمری به صورت معناداری پایین تر بود (مقادیر P به ترتیب 03/0، 01/0 و 003/0). درمقابل، سطح پروتئین فسفریله تاو هیپوکامپ در گروه آلزایمری + تمرین + مکمل امگا سه نسبت به گروه کنترل آلزایمری تفاوت معناداری نداشت (P=0.34). به نظر می رسد تمرین هوازی و مصرف امگا سه به طور مستقل می توانند باعث کاهش پروتئین فسفریله تاو در هیپوکامپ موش های آلزایمری گردند و نیز این که استفاده هم زمان از دو شیوه باعث تعدیل اثر هر یک از این مداخلات می شود.
۱۴.

بازاریابی فعالیت های خیرخواهانه: تبیین نقش جنسیّت در جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفاوت های جنسیتی مؤسسه خیریه هورمون اکسی توسین قصد کمک مالی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن، اجتماع و خانواده مشارکت زن در اجتماع
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی جنسیت
تعداد بازدید : ۱۳۶۹ تعداد دانلود : ۵۹۵
پژوهش حاضر با هدف بررسی بازاریابی فعالیت های خیرخواهانه، تبیین نقش جنسیّت در جوانان انجام شد. طرح نیمه تجربی پژوهش، طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه مازندران بودند که از طریق همتاسازی، نمونه لازم برای هر یک از دو گروه آزمایش و کنترل 10 نفر تعیین شد. در این پژوهش افراد در معرض نمایش فیلم تبلیغاتی با مضمون آگهی های خدمات عمومی قرار گرفتند. البته قبل و بعد از نمایش فیلم از هر فرد خونگیری شد، در ادامه افراد به پرسشنامه ای که به منظور سنجش متغیر قصد کمک مالی تهیه شده بود، پاسخ می دادند و در نهایت به همه افراد مبلغ یکسانی بن تحویل داده شد تا هر فرد بعد از نمایش فیلم درباره اهدای آن به مؤسسه خیریه تصمیم گیری کند. تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها با SPSS18 انجام شد. نتایج نشان داد میان مردان و زنان در میزان ترشح هورمون اکسی توسین، قصد کمک مالی به فعالیت های خیرخواهانه و میزان کمک مالی به فعالیت های خیرخواهانه تفاوت معناداری وجود ندارد.
۱۵.

تاثیر آگهی های خدمات عمومی بر قصد کمک مالی: تبیین نقش میانجی ترشح هورمون اکسی توسین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتار قصد کمک مالی آگهی های خدمات عمومی ترشح هورمون اکسی توسین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات آموزش و ارتباطات اقناعی
تعداد بازدید : ۱۱۹۵ تعداد دانلود : ۶۷۲
آگهی های خدمات عمومی که یک مقوله مهم در بازاریابی اجتماعی است، افزایش هوشیاری عمومی و توسعه راه حل های ممکن برای مسائلی است که مربوط به عموم مردم بوده و باورها، طرز تلقی، رفتار و قصد آن ها را تحت تاثیر قرار می دهند. با این زمینه، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آگهی های خدمات عمومی بر قصد کمک مالی با در نظر گرفتن نقش میانجی ترشح هورمون اکسی توسین صورت گرفته است. طرح تجربی پژوهش، طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل است. جامعه ی آماری پژوهش دانشجویان زن دانشگاه مازندران بودند که از طریق همتاسازی نمونه لازم انتخاب و برای هر گروه 10 نفر تعیین شد. در این پژوهش افراد در معرض نمایش فیلم تبلیغاتی با مضمون آگهی های خدمات عمومی قرار گرفتند. البته قبل و بعد از نمایش فیلم از هر فرد خونگیری به عمل آمد. در نهایت افراد به پرسشنامه ای که جهت سنجش متغیر قصد کمک مالی تهیه شده بود، پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از SPSS18 استفاده شده است. در پایان نتایج نشان داد که میانگین ها برابر شده و آگهی های خدمات عمومی بر قصد کمک مالی با در نظر گرفتن نقش میانجی ترشح هورمون اکسی توسین تاثیرگذار نمی باشد و فرضیه های پژوهش رد شدند.
۱۶.

تأثیر تمرین مقاومتی فزاینده بر غلظت سرمی امنتین-1 و نیمرخ لیپیدی موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نیمرخ لیپیدی فعالیت ورزشی امنتین-1

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۰۱ تعداد دانلود : ۷۱۲
امنتین-1 آدیپوکین تازه شناخته شده ای است که اغلب از بافت چربی احشایی ترشح می شود. سطوح در گردش امنتین-1 به طور معکوس با چاقی ارتباط دارد. اطلاعات اندکی در مورد تأثیر تمرینات ورزشی بر غلظت سرمی امنتین-1 وجود دارد. هدف از اجرای این پژوهش بررسی تأثیر چهار هفته تمرین مقاومتی فزاینده بر سطوح سرمی امنتین-1 است. شانزده سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار با میانگین وزن 19 ± 288 گرم به طور تصادفی به گروه های تمرین (8n=) و کنترل (8n=) تقسیم شدند. تمرین مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان (8 تکرار در روز، 3 روز در هفته) با وزنه های آویزان شده به دم حیوان، به ترتیب با وزنه هایی معادل 50، 75 ،90 و 100 درصد ظرفیت حمل بیشینه جلسه قبل و افزایش 30 گرمی در تکرارهای بعدی بود. پس از 4 هفته تمرین مقاومتی غلظت سرمی امنتین-1، گلوکز و نیمرخ لیپیدی اندازه گیری شد. چهار هفته تمرین مقاومتی فزاینده موجب افزایش قدرت (ظرفیت حمل بیشینه) موش های صحرایی شد. تفاوت معنا داری در غلظت سرمی امنتین-1، گلوکز و نیمرخ لیپیدی بین گروه ها مشاهده نشد (05/0 P >). تغییرات وزن موش های صحرایی در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل به طور معنا داری کمتر بود (049/0 P =). نتایج این پژوهش حاکی از عدم تغییر سطوح سرمی امنتین-1 و نیمرخ لیپیدی موش های صحرایی با وجود افزایش قدرت و جلوگیری از افزایش وزن در اثر تمرین مقاومتی است. به منظور مشخص شدن تأثیر تمرینات ورزشی و ترکیب بدنی بر سطوح در گردش امنتین-1 تحقیقات بیشتر ضرورت دارد.
۱۷.

تأثیر افزایش 50 گرمی وزن کفش ورزشی بر اقتصاد دویدن در حین اجرای یک پروتکل 15 دقیقه ای دویدن روی نوار گردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اکسیژن مصرفی کفش ورزشی اقتصاد دویدن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی بیومکانیک ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی بیومکانیک ورزشی عملکرد ورزشی
تعداد بازدید : ۹۹۱ تعداد دانلود : ۶۵۵
هدف تحقیق حاضر تعیین تأثیر تغییرات 05 گرمی وزن کفش ورزشی بر اکسیژن مصرفی و اقتصاد دویدن در یک پروتکل 50 دقیقهای دویدن روی نوارگردان 0 و 3 کیلومتر ، 573 سانتیمتر( انتخاب شدند. پروتکل آزمون از سه مرحله با سرعتهای 2 ±0/ 22 سال و 38 /05±2/ بود. به این منظور 50 مرد فعال )سن: 50 بر ساعت تشکیل شد که زمان هر مرحله 0 دقیقه بود. اکسیژن مصرفی بهوسیله دستگاه گاز آنالایزر متامکس جمعآوری شد و اقتصاد دویدن از محاسبه شیب تغییرات اکسیژن مصرفی در هر سرعت دویدن طی 50 دقیقه محاسبه شد. روش آماری تحلیل واریانس یکعاملی با اندازهگیری مکرر برای تجزیه و تحلیل >5/ دادهها استفاده شد. نتایج نشان داد که اکسیژن مصرفی ناشی از تغییرات وزن کفش در کل زمان اجرای آزمون بهصورت معناداری افزایش یافت ) 50 p (. با <5/ وجود این، شیب تغییرات اکسیژن مصرفی در اثر تغییر وزن معنیدار نبود ) 50 p(. یافتهها نشان داد افزایش 05 گرم اضافهبار به کفش ورزشی میتواند مصرف اکسیژن را بهصورت معنیداری افزایش دهد، درحالیکه اثر معناداری بر اقتصاد دویدن ندارد
۱۸.

تأثیرتمرین هوازی بر سطوح استراحتی چمرین و لیپیدهای پلاسما در زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی تمرین هوازی نیمرخ لیپیدی چمرین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴۷ تعداد دانلود : ۸۸۱
چکیده زمینه و هدف: از پیامدهای پاتولوژیکی چاقی سندرم متابولیک می باشد. چمرین آدیپوکین جدیدی است که با چاقی و سندرم متابولیک ارتباط دارد. اطلاعات اندکی در مورد تأثیر تمرین ورزشی منظم به ویژه تمرین هوازی بر غلظت سرمی چمرین وجود دارد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی بر سطوح استراحتی چمرین و لیپیدهای پلاسما در زنان دارای اضافه وزن می باشد. روش کار: 20 زن دارای اضافه وزن (سن= 55/5±64/35 سال و شاخص توده بدنی= 3±93/27کیلوگرم) به طور تصادفی به 2 گروه هوازی (تعداد= 12 نفر) و کنترل (تعداد= 8 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین هوازی، 4 روز در هفته و کلا به مدت 8 هفته تمرین کردند. نمونه های خون آزمودنی ها در حالت ناشتا جمع آوری و به منظور بررسی تغییرات سطوح پلاسمایی چمرین و نیمرخ لیپیدی در قبل و پس از 2 ماه تمرین مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: پس از 8 هفته تمرین هوازی سطوح استراحتی چمرین در گروه تمرین هوازی در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافت (05/0P<)، به طور همزمان سطوح HDL-c کاهش معناداری را نشان داد. در حالی که سطوح کلسترول، تری گلیسرید، LDL-c تغییر معنا داری را نشان ندادند (05/0
۱۹.

بررسی تغییرات سطوح پلاسمایی FABP5 پس از یک دوره تمرینات هوازی با شدت فزاینده در زنان دارای وزن طبیعی و اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: FABP5 تمرین هوازی زنان وزن طبیعی اضافه وزن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۶
مقدمه و هدف: اختلال در سوخت و ساز سلول های چربی در چاقی ممکن است با افزایش غلظت اسیدهای چرب در گردش همراه باشد. متابولیسم اسیدهای چرب توسط پروتئین متصل به اسید چرب اپیدرمال (FABP5) تحت تاثیر قرار می گیرد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح FABP5 پلاسمایی زنان با شاخص توده بدنی متفاوت بود. روش شناسی: 13 زن سالم دارای وزن طبیعی (9/24≥ BMI کیلوگرم/متر مربع و میانگین سنی 8/1±08/31 سال) و 12 زن دارای اضافه وزن (25< BMI کیلوگرم/متر مربع و میانگین سنی 8/1±3/32 سال) در این پژوهش شرکت کردند. برنامه تمرین هوازی 8 هفته و هر هفته 3 جلسه با شدت 40 تا 80% حداکثر ضربان قلب ذخیره بود که به مدت 25 دقیقه در هفته اول اجرا شد و در هفته هشتم به 45 دقیقه رسید. سطوح پلاسمایی FABP5، نیم رخ لیپیدی خون شامل HDL، LDL، کلسترول، تری گلیسیرید و شاخص های ترکیب بدنی قبل و 48 ساعت پس از پایان تمرینات اندازه گیری شدند. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون t نشان داد که هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح پلاسمایی FABP5، وزن و شاخص توده بدن اثر معناداری نداشته است. سطوح کلسترول در هر دو گروه و LDL نیز در گروه وزن طبیعی به طور معناداری افزایش پیدا کرد (05/0>P). در حالی که تغییرات HDL و تری گلیسیرید در دو گروه نسبت به قبل از تمرین معنادار نبود. بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد، 8 هفته فعالیت ورزشی هوازی با شدت فزاینده بر تغییرات FABP5 پلاسمایی زنان دارای وزن طبیعی و یا دارای اضافه وزن اثر بخش نیست. واژه های کلیدی: FABP5، تمرین هوازی، زنان، وزن طبیعی، اضافه وزن
۲۰.

اثر هشت هفته تمرین مقاومتی شدید بر سطوح پلاسمایی کمرین و انسولین در موش های نر(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۲
مقدمه و هدف: کمرین کموکاینی است که در توسعه التهاب و مقاومت به انسولین شرکت دارد. تحقیق حاضر اثر هشت هفته تمرین مقاومتی شدید بر سطوح پلاسمایی کمرین و انسولین در موش های نر را موردارزیابی قرار داد. روش شناسی: 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین وزن 23±161 گرم وسن 5 هفته) به طور تصادفی به 3 گروه 8 تایی (کنترل سالم- کنترل مقاوم به انسولین - تمرین مقاوم به انسولین ) تقسیم شدند. یک برنامه تمر ین مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان با وزنه های متصل به دم را ( 3 روز در هفته، برای 8 هفته) انجام دادند. بعد از 8 هفته تمرین مقاومتی موشها بیهوش و نمونه گیری انجام شد. غلظت پلاسمایی کمرین، انسولین، گلوکز و نیمرخ چربی خون با استفاده از کیت و به روش الایزا اندازه گیری شد. یافته ها: یافته ها نشان داد تمرین مقاومتی منجر به کاهش معناداری در سطوح کمرین ( 01/ 0= P)، گلوکز (001/0=P)، انسولین (001/0=P) و سطوح LDL پلاسما (007/0=P) و افزایش معناداری در سطوح HDLپلاسما (03/0=P) در گروه مقاوم به انسولین گردید. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد، تمرین مقاومتی با شدت بالا، می تواند به عنوان رویکردی پیشگیرانه در بهبود مقاومت به انسولین مورد توجه قرار بگیرد. واژه های کلیدی: کمرین- مقاوم به انسولین- تمرین مقاومتی- موش صحرایی

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان