عظیم جباره ناصرو

عظیم جباره ناصرو

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۲ مورد.
۱.

مفهوم سازی اصطلاحات (ضرب المثل های) حیوانات در کوهمره سرخی (تعامل میان مجاز و استعاره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Conceptualization Metonymy metaphor idealized cognitive model (frame) استعاره مجاز مدل الگوی شناختی آرمانی شده (فریم) مفهوم سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۹۴
این تحقیق به نحوه  مفهوم سازی اصطلاحات در گویش کوهمره سرخی از دیدگاه شناختی می پردازد. نحوه مفهوم سازی در اصطلاحات، پیچیده بوده و لازم است علاوه بر نقش استعاره یا مجاز، تعامل میان استعاره و مجاز هم لحاظ شود تا داده های بیشتری قابل توجیه شوند. روش این پژوهش میدانی و کتابخانه ای است. نخست به روش میدانی 283 ضرب المثل گردآوری شده و سپس به روش کتابخانه ای و با رویکرد شناختی براساس الگوی مجاز، استعاره و تعامل میان آن ها از دیدگاه رویز د مندزا و دیز (Ruiz de Mendoza & Díez, 2002) داده ها تحلیل  و برای هر مبحث نمونه هایی ذکر شده است. در کوهمره سرخی نیز تعامل میان مجاز و استعاره در زیربنای فرایندهای مفهوم سازی اصطلاحات، نقش اساسی بازی می کند. در گویش کوهمره سرخی، اصطلاحات مبتنی بر استعاره تنها یا مجازِ تنها کم هستند. اصطلاحات شفاف و ترکیب پذیر بالا بیشتر استعاره ای ظهور می کنند و گسترش و کاهش در محدوده مفهومی هم در محدوده مبدأ (مجاز) و هم مقصد (استعاره) از مهم ترین فرایندهای شناختی در مفهوم سازی هستند. در اصطلاحات بسیار تیره که محدوده مجاز قادر به گسترش مفهومی نیست و نمی توان از الگوی شناختی آرمانی شده یا فریم، مجاز را گسترش داد، معنا به طور قراردادی با اصطلاحات در ارتباط است و دلیل آن فقدان ریشه های تاریخی فرهنگی اصطلاحات است؛ ولی در مواردی که اصطلاحات فرهنگی و تاریخی موجود است، تیرگی ازبین می رود و گسترش مفهومی نه از فریم  بلکه از دانش کلی امکان پذیر است. بیشتر اصطلاحات این منطقه از نوع هستی شناختی است و  طرح واره های تصویری کم تر مشاهده می شود.  
۲.

بررسی مفهوم و ماهیت گناه و چگونگی پاکی از آن در اساطیر مشرق زمین(ژاپن، چین، هند، ایران و بین النهرین)

کلیدواژه‌ها: انسان تطهیر خدا گناه مشرق زمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۱۶
یکی از دغدغه های بشر از دیرباز شناخت گناه، پیامدهای آن و چگونگی پاک شدن از گناه بوده است. با توجه به اهمیت شناخت این مفهوم در باور انسان های نخستین، نگارندگان، نخست به روش کتاب خانه ای به بررسی منابع و اسناد مختلف مربوط به اساطیر ملل مشرق زمین پرداخته و سپس با رویکرد توصیفی- تحلیلی این موضوع را واکاوی کرده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد: 1- در اساطیر ژاپن، گناه بزرگ، ناپاکی بود که معانی گوناگونی دارد. گناه، عملی بود که به طور آشکار زشت باشد. تطهیر در ژاپن به وسیله ی شست و شو، ریاضت و یا اهدای هدایا انجام می شود. 2- در اساطیر چین، به نظر می-رسد گناه نخستین، خوردن گوشت ورزاو است. در چین، بحث زیادی درباره ی گناه و چند و چون آن نیست. تکبر، تحدی، و خودکشی از گناهان یاد شده در اساطیر چین است. 3- در اساطیر ایران، نخستین گناه، دروغ گویی است. از دید ایرانیان باستان، گناه تنها به معنای نافرمانی در برابر خدا نیست و انسان می تواند در برخورد با خودش و سایر موجودات نیز مرتکب گناه شود. انسان با کردار نیک صاحب فره می شود و به واسطه ی گناه، فرّه از او می گریزد. در اساطیر ایران آب، آتش و فلزات مذاب از مطهرات هستند. 4- در اساطیر بین النهرین، تعریف دقیقی از گناه نمی شود. شکستن بال باد جنوب و محروم شدن از جاودانگی، گناه نخستین است و مزاحمت برای خواب خدا و رویارویی با خدایان از مشهودترین گناهان است. 5- در اساطیر هند، وارونا، آفریدگان را بر اساس مجموعه قوانینی به نام ریتا قضاوت می کند. وضعیت گناه در چهار دوره قابل بررسی است که هر چه به دوره ی پایانی نزدیک می-شویم، گناهان بیشتر می شود. در این میان، حتی خدایان نیز از ارتکاب به گناه به دور نیستند. پاک شدن از این گناهان به دو شیوه ی تطهیر در رودخانه ی گنگ و تطهیر به کمک نیروی ذهنی وارونا، انجام می شود.
۳.

بررسی مضامین تربیتی و روان شناسی لالایی های زنان در فرهنگ منطقه جویم فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مضامین تربیتی مضامین روان شناسی لالایی ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۴۶۶
هدف پژوهش حاضر، بررسی مضامین تربیتی و روان شناسی لالایی های زنان در فرهنگ منطقه جویم فارس بود.جامعه پژوهش شامل کلیه زنان منطقه جویم بود. نمونه پژوهش  23 نفر از زنان  مسن (سن بیش از 50 سال) از جامعه مذکور بود که  با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با آن ها مصاحبه شد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بود. برای گردآوری داده ها از روش میدانی و کتابخانه ای استفاده شد. در ابتدا، مفاهیم تربیتی و روان شناختی لالایی های مرتبط با فرهنگ عامه مورد بررسی قرار گرفت. سپس به مضامین لالایی های زنان منطقه جویم پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد: براساس روان شناسی کودک، لالایی ها فقط برای به خواب بردن نوزادان نیست، بلکه لالایی ها بر پیشرفت و میزان رشد کودک، افزایش روابط محبت آمیز بین والدین و کودک در بین خانواده ها تاثیر دارد. استفاده از لالایی ها بر رفع نگرانی ها، درمان اختلالات روانی و بهدشت روانی مادران اثرگذار است. از منظر روان شناختی لالایی ها از لحاظ روانی، عاطفی و عقلانی موقعیتی را فراهم می کنند که درآن مادر امید و آرزوهایش را بیان می کند. هم چنین در منطقه کهن جویم ، لالایی ها برای زنان فقط آوازی که کودک را با آن بخوابانند نیست بلکه  لالایی ها مانند رسانه ای هستند که زنان به وسیله آن خواسته ها، آرزوها، دعا ها، نفرین ها و اعتراضات خود را بیان می کنند. در واقع لالایی ها علاوه بر کارکرد آشکار که آوازی مادرانه برای خواباندن کودک است، کارکرد پنهانی هم دارند. لالایی های. منطقه جویم سرشار از وجه عاطفی و احساسی مادرانه اند که این موضوع در سطوح مختلف لالایی ها نمایان است. 
۴.

بررسی مقایسه ای افسانه کُهزاد و بَسی با زال و رودابه در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسانه عامیانه کهزاد و بسی داستان زال و رودابه شباهت ها و تفاوت ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۹۶
داستان های عاشقانه ای مانند لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، زال و رودابه و... بخشی غنی از ادبیات عاشقانه و غنایی این مرز و بوم را تشکیل می دهد. افزون بر این روایات مکتوب، گاه روایت عشق هایی جانسوز در میان عامه مردم رواج دارد که کمتر مجال طرح و بررسی یافته اند. یکی از این روایت ها، روایتی است که علی حسین عالی نژاد، نقّال 73 ساله و اهل روستای رمقانِ استان فارس نقل می کند. نگارنده کوشیده است نخست به روش میدانی این افسانه را ثبت کند و سپس به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا، به بررسی مقایسه ای آن با روایت فردوسی بپردازد. پرسش اساسی این پژوهش این است که تفاوت ها و شباهت های روایت مکتوب و شفاهی در چه    بخش هایی است و این دگرگونی ها حاصل چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد افسانه عامیانه از دو بخش کاملاً مجزا تشکیل شده است: بخش نخست جز در برخی از جزییات بسیار شبیه به داستان زال و رودابه است؛ اما بخش دوم داستان، یک باره دگرگون می شود و خواننده با نمایشی کاملاً متفاوت روبه رو می شود. درباره این روایت عامیانه، به طور کلی دو فرضیه را می توان طرح کرد: 1- افسانه عامیانه، تقلید و آمیزشی از روایت زال و رودابه و داستان های عاشقانه باشد که ذهن راوی و نقّال ساخته و پرداخته است.2- نقّالان و راویان با آمیزش داستان عاشقانه رایجی در میان مردم با داستان شاهنامه و دیگر روایت ها، داستانی نو بنیاد نهاده اند. به هر روی این روایت از جنبه های گوناگون مانند مکان داستان، شخصیت ها، فضا، برخی از رخدادهای داستانی، فرجام داستان و... با روایت شاهنامه فردوسی تفاوت هایی دارد؛ اما در مجموع یکسانی های زیادی با روایت شاهنامه دارد.
۵.

بررسی مقایسه ای روایت نقّالی «منیجِه» با بیژن و منیژه در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۷۴
داستان بیژن و منیژه، یکی از داستان های دلکش شاهنامه است که در میان عامه مردم نفوذ فراوان یافته است. یکی از مناطقی که این روایت از دیرباز در آن رواج داشته، منطقه سیاخ دارنگون استان فارس است که تاکنون در هیچ منبعی ثبت و بررسی نشده است. هدف نگارنده بررسی مقایسه ای این روایت با روایت شاهنامه فردوسی است. نگارنده کوشیده است نخست به روش میدانی این افسانه را ثبت کند و سپس به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا، به بررسی تطبیقی آن با روایت فردوسی بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد روایت نقّالی را می توان به دو بخش تقسیم کرد: بخش نخست که از آغاز داستان تا رفتن رستم برای نجات پسر پادشاه را دربرمی گیرد، سیر داستان آرام و منطقی پیش می رود. در این بخش خطوط کلی داستان شبیه به شاهنامه است؛ هرچند تفاوت های بنیادی دیده می شود. بخش دوم داستان که از رفتن رستم به توران تا فرجام داستان را شامل می شود، سیر رخدادها بسیار تند می شود و البته روند داستان نیز در قیاس با شاهنامه کاملاً متفاوت پیش می رود. بخشی از تفاوت های دو روایت حاصل تلاش راویان برای بومی و جذّاب کردن روایت برای مخاطب است؛ اما دلیل بخش اعظم این تفاوت ها چندان روشن نیست. به هر روی این روایت از جنبه های گوناگون مانند شخصیت-پردازی، خطوط اصلی روایت و فضای حاکم بر داستان با روایت شاهنامه فردوسی تفاوت های بنیادی دارد؛ اما در مجموع یکسانی هایی نیز با روایت شاهنامه دارد.
۶.

بررسی بن مایه های توتمیسم و جایگاه درختان و حیوانات در قصه ی «دختر و سیمرغ»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برون همسری توتم حیوان کوهمره سرخی گیاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۶۷
توتمیسم که اعتقاد به حیوان و گاه گیاه است، یکی از باورهای اقوام بدوی است که می توان نمونه هایی از آن را در باور ایرانیان نیز مشاهده کرد. یکی از منابعی که می توان این نمونه ها را در آن واکاوی و تحلیل کرد، ادبیات فولکلور هر قوم و به ویژه قصه ها و افسانه های آن قوم است. قوم سرخی، از اقوام کهن ایرانی است که دارای گنجینه ای غنی از ادبیات عامیانه ی بکر و البته در آستانه ی فراموشی و گاه نابودی است. نگارنده در این جستار، برای حفظ بخشی از این گنجینه و نشان دادن برخی از باورها و اندیشه های این قوم، نخست به روش میدانی به ثبت روایت «دختر و سیمرغ» پرداخته که پیش ازاین مکتوب نشده است؛ سپس به شیوه ی توصیفی تحلیلی به بررسی باورهای توتمی و نیز جایگاه درختان و حیواناتی که جنبه ی ماورایی و قداست گونه یافته اند، پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد سه گونه ی توتم در این قصه وجود دارد: الف. توتم حیوانی که در قالب گاو نمود یافته است؛ ب. تابوی جنسی و خوراک که به شکل ازدواج برون همسری و ممنوعیت خوردن گوشت توتم دیده می شود و ج. نام ها که بیشتر در ترکیب با نام حیواناتی توتمیک، مانند شیر و گرگ دیده می شود. از میان درختان، درخت زندگی و گیاه ریباس جایگاهی بنیادی در این قصه دارند. درخت در این روایت، ویژگی هایی مانند پیکرگردانی، محور عالم بودن، بارورکنندگی و خاصیت درمان بخشی دارد. سیمرغ در این قصه، در نقش محافظ پهلوان و درمانگر ظاهر می شود. اسب نیز سخنگو و حامی قهرمان قصه است.  
۷.

بررسی اسطوره ایزد گیاهی/خدای شهیدشونده در قصه پسر پادشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیین سوگ واری ایزد گیاهی ارتباط با درخت/گیاه فتنه انگیزی خویشان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۷ تعداد دانلود : ۲۳۲
ایزدان گیاهی و اساطیر مربوط به آن ها بخشی از اساطیر ملت های یونان، مصر، بین النهرین، هند و ایران را تشکیل می دهند. دُموزی/تموز، آتیس، آدونیس، دیونیزوس، اوزیریس، بَعَل، پرسفون و بالدر، معروف ترین ایزدان گیاهی در اساطیر ملل هستند. در اساطیر ایرانی نیز سیاوش ایزدی گیاهی به شمار می رود که ماجراهای مربوط به او بخشی از شاهنامه بزرگ فردوسی را به خود اختصاص داده است. نگارنده در بررسی های میدانی خود به روایتی عامیانه برخورده است که خمیرمایه اصلی آن، داستان ایزدی گیاهی است که در قالب پسر پادشاه نمود می یابد. هر چند نامی از او به میان نمی آید. این روایت عامیانه که از سوی «علی حسین عالی نژاد» یکی از کهن سال ترین راویان منطقه کوه مره سرخی فارس روایت می شود، پیش از این در هیچ منبع مکتوبی نیامده است. بررسی های نگارنده نشان می دهد این روایت، آمیزه ای از روایت های دینی، حماسی و اسطوره ای است؛ بخش هایی از این روایت، به ویژه آغاز داستان، تکرار روایت حماسی سیاوش و سودابه در شاهنامه فردوسی است. محورهایی از داستان نیز یادآور داستان یوسف پیامبر و زلیخا است. برخی از خطوط داستان هم زندگی دیگر ایزدان گیاهی در اساطیر جهان را به ذهن متبادر می کند. به نظر می رسد این روایت از دیرباز در میان مردم این منطقه رواج داشته و به مرور زمان و با تغییر و دگرگونی در ادیان و باورهای مردم منطقه، دست خوش تغییر و دگرگونی شده است؛ هم چنین بررسی تطبیقی این روایت با دیگر روایت های ایزدان گیاهی نشان می دهد که این روایت دست کم 14 وجه اشتراک با دیگر داستان های مربوط به ایزدان گیاهی دارد. بررسی آیین سوگ واری ایزد گیاهی در این منطقه نشان می دهد که مراسم بزرگ داشت این ایزد هرساله و با قربانی کردن پیش از کشت برنج انجام می شده است.
۸.

بررسی بن مایه های اساطیری در قصه ی «چل گیس»، روایت روستای رمقان، کوهمره سرخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره آناهیتا باروری پیکرگردانی چل گیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۲۸۲
قصه ها بخش مهمی از فرهنگ و ادبیات عامه را شکل می دهند. این بخش از فرهنگ عامه، جلوه گاه باورها، اندیشه ها و شیوه های زندگی مردم هر ملت است. قصه های هر منطقه، به ویژه قصه های شفاهی، بستری مناسب برای واکاوی باورهای اساطیری و توتمی آن قوم است. در این پژوهش یکی از رایج ترین قصه های منطقه ی کوهمره سرخی فارس با عنوان قصه ی «چل گیس» واکاوی شده است. نگارنده نخست به روش میدانی، قصه را به دقت ثبت کرده و سپس به روش توصیفی تحلیلی به بررسی بن مایه های اساطیری آن پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد باورهای اساطیری در همه ی محورهای داستان، گاه آشکارا و گاه نمادین و رمزآلود دیده می شود. نگارنده کوشیده است این بن مایه ها را در بخش های زیر بررسی کند: 1. ایزدبانو آناهیتا: بررسی ویژگی های برجسته ی آناهیتا در این قصه: الف) الهه ی آب؛ ب) افزاینده ی رمه؛ ج) پاک کنندگی زهدان زنان و هم چنین بررسی نمود حیوانی آناهیتا در روایت؛ 2. حمایت حیوان جادویی از قهرمان داستان؛ 3. گیاهان جادویی و حمایت آن ها از قهرمان؛ 4. پیکرگردانی پریان؛ 5. پیکرگردانی انسان به درخت و به عکس؛ 6. نقش درختان در باروری زنان؛ 7. جایگاه پریان در قصه؛ 8. مو به عنوان ابزار باروری؛ 9. تولد شگرف قهرمان قصه؛ 10. قداست اعداد.      
۹.

باور عامه «باد زار» در مجموعه داستان ترس و لرزِ غلام حسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باد زار باور ترس و لرز ساعدی رئالیسم جادویی هرمزگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۲۷۷
باورها بن مایه اساسی داستان های سبک رئالیسم جادویی را تشکیل می دهند؛ بنابراین درک درست این گونه از داستان ها نیازمندِ تبیین و تحلیل باور/ باورهایی است که داستان از آن سرچشمه گرفته است. یکی از مجموعه داستان هایی که به سبک رئالیسم جادویی در ایران نوشته شده، مجموعه ترس و لرز اثر غلام حسین ساعدی است که فهم این مجموعه داستان با دشواری هایی همراه است. یکی از دلایل این دشواری بهره گیری غیرمستقیم ساعدی از باور عامه زار است. نگارندگان در این جستار کوشیده اند برای درک دقیق این مجموعه داستان، باور عامه زار را در مجموعه داستان ترس و لرز ، بررسی کنند. برای انجام این کار، نخست به شیوه کتاب خانه ای درباره باور زار در نقاط مختلف جهان تحقیق شده و سپس یافته ها به شیوه میدانی با نمونه موردی آن در استان هرمزگان مطابقت داده شده و با افراد مطلع در این منطقه مصاحبه شده است، سپس به شیوه توصیفی تحلیلی، عناصر باور عامه زار در مجموعه داستان ترس و لرز ، بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که چند عنصر مربوط به باور عامه باد زار در این مجموعه داستان، نقش محوری دارند: 1. انواع باد زار: که ویژگی پنج نوع از آن ها در داستان بارز است، 2. بایدها و نبایدهایی که مبتلایان به باد زار باید رعایت کنند، 3. مامازار و بابازار: درمان گرانی محلی که به وسیله موسیقی، کمک گرفتن از نیروهای ماورائی و داروهای محلی به درمان بیماران می پردازند، 4. مراسم حجاب که در آن بیماران درمان می شوند، 5. موسیقی که یکی از عناصر درمان است، 6. باور به موجودات اسطوره ای (بچه بنینگی).
۱۰.

اسطوره باروری و آیین های باران خواهی در لارستان(لار، صحرای باغ، هرمود، دهکویه، بریز، کورده)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیین اسطوره اناهیتا ایندرا تیشتر کلاغ لارستان ورزوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۲۰۸
افسانه ها و داستان ها که عموم مردم آفریدگان آن هستند، بستر مناسبی برای واکاوی باورهای اساطیری هر قوم است. در منطقه لارستان به دلیل وضعیت بد آب و هوایی، خشک سالی و کم آبی، باورها و اندیشه هایی درباره باروری و آیین های باران خواهی برجای مانده که میراث پیشینیان و دارای الگوهای اساطیری است. آمیزش این باورها با زندگی مردم گاه چنان است که بر همه ارکان زندگی آن ها تأثیر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر، دست یابی به الگوهای اسطوره باروری و آیین های باران خواهی نمودیافته در منطقه لارستان است. در این جستار، به روش میدانی و کتابخانه ای، داده ها گردآوری شده و با رویکرد توصیفی تحلیلی اسطوره باروری و آیین های باران خواهی در منطقه لارستان واکاوی شده است. همچنین کوشش شده است اگر شباهت یا تفاوتی میان اسطوره های این منطقه و اسطوره های ایرانی و غیرایرانی وجود دارد، بازنموده شود. یافته های پژوهش نشان می دهد اسطوره باروری در منطقه لارستان از پنج رکن ورزوا، ایندرا، کلاغ، تیشتر و اناهیتا تشکیل شده است که مردم منطقه، باورهای خاصی درباره هریک دارند. ازسویی دیگر، سه آیین «قبله دعا»، «الله بده بارون» و «خوشه نشان» بازمانده آیین های باران خواهی در منطقه لارستان است.
۱۱.

بررسی پیوند میان دین و عرفان و تصوف در سده ی سوم هجری

کلیدواژه‌ها: اسلام تصوف حدیث دین عرفان قرآن شطح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۴
یکی از مباحثی که همواره در میان اندیشمندان دین پژوه محل بحث و اختلاف دیدگاه بوده، بحث ارتباط دین و عرفان است. هر یک از این بزرگان کوشیده اند با رویکردی خاص به تحلیل رابطه ی این دو بپردازند و نهایتا دیدگاه خود را مطرح کردهاند. نگاهی به پیشینهی این مباحث نشان می دهد که آرا و اقوال در این زمینه بسیار متفاوت و گاه متناقضند: گروهی بر این باورند که عرفان ضد دین است؛ گروهی دیگر عرفان را بیگانه از دین میدانند؛ برخی عرفان را عین دین و گروهی نیز عرفان را قلب و گوهر دین تفسیر میکنند. در تحلیلی دیگر عرفان بخشی از دین معرفی میشود و در تحلیلی، باطن دین. بررسی ژرف این دیدگاهها نشانگر این گفتنی مهم است که دلیل اساسی این همه تفاوت و تناقض دیدگاه در بررسی رابطهی میان دین و عرفان در این حقیقت نهفته است که اغلب این بزرگان تنها بخشی از عرفان و دیدگاههای عرفا را ملاک بحث و تحلیل خود قرار دادهاند و نهایتاً یافته های خود را تعمیم داده اند؛ حال آنکه عرفان و تصوف در هر دوره ویژگی های خاص خود را  داشته است و تنها با بررسی موشکافانهی هر سده و گاه هر دهه میتوان رابطه ی خاص دین و عرفان را در آن دورهی خاص تبیین کرد. نگارندگان در این جستار کوشیدهاند این نکتهی اساسی را فرا روی خود قرار دهند و بر این اساس به تبیین رابطهی میان این دو در سدهی سوم هجری- یکی از مهمترین ادوار عرفان ایرانی، اسلامی- بپردازند. این جستار در 5 بخش ارائه میشود: 1- مقدمه. 2- وضع عمومی عرفان و تصوف در سدهی سوم هجری. 3- معرفی عرفا و دیدگاههای خاص آنها. 4- تحلیل رابطهی دین و عرفان در سدهی سوم هجری. 5- نتیجه گیری. 
۱۲.

بررسی تطبیقی-محتوایی اسطوره بودا با روایت عامیانه ای از شهرستان فسا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات عامه اسطوره بودا فسا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۱۷۱
ادبیات عامیانه بازتاب نگرش مردم و توصیف گر اندیشه ها و اعتقادات آنهاست. در همه فرهنگ ها قصه های عامیانه ای وجود دارد که از اساطیر سرچشمه گرفته است. پژوهش های دهه های اخیر مردم شناسان، در سراسر جهان، از پیوند اسطوره و ادبیات عامه حکایت می کند. این ارتباط تنگاتنگ و عمیق با بررسی و موشکافی فرهنگ عامه ملت ها بیشتر آشکار می شود. در این جستار به واکاوی و تحلیل نمونه ای از شباهت اسطوره و قصه های عامیانه پرداخته شده است. این اسطوره مربوط به سرگذشت بودا، رهبر مذهبی هند است که با روایت دلنشینی از قصه های عامیانه شهرستان فسا، در استان فارس مطابقت دارد. یافته های این پژوهش که به صورت میدانی و به روش توصیفی- تطبیقی انجام گرفته است، نشان می دهد که پیوند ژرف و دیرینه ای میان ادبیات عامیانه و اساطیر ملت های مختلف وجود دارد؛ به طوری که قصه ها و فرهنگ عامه هر قومی با مرور زمان، در فرهنگ ملل دیگر نفوذ یافته و در باور مردم جای گرفته است. درباره شباهت شگرف روایت عامیانه و روایت تاریخی، دو نظریه را می توان مطرح کرد: نخست این که این دو روایت هیچ گونه ارتباط و پیوندی با یکدیگر نداشته اند و مشابهت آن ها کاملا تصادفی و اتفاقی است؛ نظریه دیگر که شاید منطقی تر باشد این است که روایت شفاهی و عامیانه، همان روایت تاریخی است که به مرور زمان دچار دگرگونی در برخی از بخش های روایت شده است؛ به دیگر سخن روایت شفاهی گونه بومی شده روایت مکتوب است.
۱۳.

بررسی تطبیقی شخصیت پردازی زن در دو داستان کوتاه «مشنگ» اثر منیرو روانی پور و «بچه مردم» اثر جلال آل احمد

کلیدواژه‌ها: شخصیت پردازی داستان مشنگ منیرو روانی پور داستان بچه مردم جلال آل ا حمد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۱ تعداد دانلود : ۳۵۲
هدف از پژوهش حاضر بررسی تطبیقی شخصیت پردازی زن در دو داستان کوتاه «مشنگ» اثر منیرو روانی پور و «بچه مردم» اثر جلال آل احمد است. جامعه پژوهش آثار منیرو روانی پور و جلال آل احمد و نمونه مورد پژوهش، شخصیت پردازی زن در داستان مشنگ و بچه مردم بود. طرح پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و از طریق فیش برداری صورت گرفت و پس از آن با تکیه بر دو داستان کوتاهِ مورد بررسی، نحوه ی شخصیت پردازی این دو نویسنده، واکاوی و توصیف شد. یافته های پژوهش نشان داد که داستان «مشنگ» اثر منیرو روانی پور، نمونه موفق شخصیت پردازی زن است که نویسنده در آن به همه ابعاد گوناگون هویت زن مانند جسمی، رفتاری، فکری و... پرداخته و هیچ یک را نادیده نگرفته است و داستان «بچه مردم» اثر جلال آل احمد، نمونه ناموفق این نوع شخصیت پردازی است که نویسنده در به کارگیری عناصر داستان عملکرد مطلوبی نداشته و اغلب ابعاد هویتی شخصیت زن را نادیده گرفته است.
۱۴.

بررسی تحلیلی روایت «کی خسرو» در منطقه ماصَرم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خاور قشنگ روایت نقالی کی خسرو ماصرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹ تعداد دانلود : ۳۵۲
کی خسرو، یکی از پادشاهان نام دار کیانی است که داستان های مربوط به او، بخشی جالب توجه از شاهنامه فردوسی را به خود اختصاص داده است. هر چند فردوسی به همه دوره های زندگی کی خسرو از تولد تا مرگ پرداخته است، به نظر می رسد دوران کودکی و به ویژه پایان مرموز زندگی کی خسرو بیش تر مورد توجهِ عامه مردم بوده و بیش تر محل افسانه سرایی قرار گرفته است. یکی از این گونه روایت ها، روایتی است که یکی از نقالان روستای ماصرم، روستایی در 40 کیلومتری جنوب غرب شیراز، به نام «خاور قشنگ» روایت می کند. این روایت به گونه ای شگرف، آمیزه ای از چندین روایت اسطوره ای، حماسی، دینی و تاریخی است؛ به گونه ای که جز در برخی از خطوط داستان، کم تر شباهتی به روایت شاهنامه دارد. به دیگر سخن، این روایت آمیزه ای از ماجراهای مربوط به کوروش، فریدون، ضحاک، مریم مقدس، موسا و... است. در این روایت تنها به چگونگی تولد کی خسرو، بزرگ شدن او، قیام علیه پدر بزرگش و در نهایت فرجام کار او پرداخته شده و گویا دیگر ماجراهای مربوط به کی خسرو به دست فراموشی سپرده شده است. گفتنی مهم این که اغلب کهن سالان این دیار نیز داستان را از یاد برده اند و تنها برخی از آن ها، بخش هایی محدود از داستان را روایت می کنند. نگارندگان در ای ن جستار کوشیده اند افزون بر ثبت روایتی که پیش از این در هیچ منبعی مکتوب نشده است، به بررسی و تحلیل محتوای داستان بپردازند.
۱۵.

بررسی تطبیقی قصه ی فریدون به روایت ماصرمی ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خاور قشنگ روایت نقالی سروش غیبی ضحّاک فریدون گاو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۴۹۶
فریدون، پنجمین پادشاه نامدار کیانی است که داستان های مربوط به او، بخش قابل توجهی از شاهنامه ی فردوسی را به خود اختصاص داده است. در شاهنامه ، شمار کسانی که به همه ی دوره های زندگی آن ها پرداخته شده باشد، بسیار اندک است. یکی از این شخصیت ها فریدون است. ماجراهای مربوط به فریدون در میان عامه ی مردم نیز نفوذ گسترده ای یافته است. یکی از این گونه روایت ها، روایت یکی از نقالان روستای ماصرم-روستایی در 40 کیلومتری جنوب غرب شیراز- به نام «خاور قشنگ» است. نگارنده، نخست به شیوه ی میدانی، این روایت را ثبت کرده، سپس به بررسی تطبیقی آن با روایت شاهنامه ی فردوسی پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد راویان و نقّالان کوشیده اند برای پذیرش این داستان در میان مردم منطقه، دست به بومی سازی بزنند. به دیگرسخن، این روایت جز در برخی خطوط داستان، کمتر شباهتی به روایت شاهنامه دارد و یکسره متفاوت شده است. بررسی این روایت نشان می دهد که نقالان افزون بر روایت شاهنامه، به عناصر بومی و باورهای عامیانه، روایت های مذهبی و نیز اسطوره های کهن توجه داشته اند. به طورکلی می توان گفت تفاوت های دو روایت در سه بخش قابل بررسی است: حوادث، شخصیت ها و مکان های رخدادها.  
۱۶.

مضامین اساطیری در قصه «دختر و آهو»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درخت مقدس پری درخت زندگی دخیل بستن باروری جهان زیرین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۱ تعداد دانلود : ۴۱۲
قصه ها بخش مهمی از فرهنگ و ادبیات عامه را شکل می دهند. این بخش از فرهنگ عامه، جلوه گاه باورها، اندیشه ها و شیوه های زندگی مردم هر ملت است. قصه های هر منطقه، به ویژه قصه های شفاهی، بستری مناسب برای واکاوی باورهای اساطیری و توتمی آن قوم است. در این پژوهش یکی از رایج ترین قصه های منطقه کوهمره سرخی استان فارس با عنوان قصه «دختر و آهو» واکاوی شده است. هدف این پژوهش در گام نخست، ثبت قصه ای است که تاکنون در هیچ منبعی نیامده و در گام دوم، بررسی بن مایه های اساطیری قصه، به روش توصیفی تحلیلی است. روش پژوهش در این جستار، میدانی و کتابخانه ای است؛ نگارنده نخست به روش میدانی، این روایت را از 5 نفر از روستاییان شنیده و ضبط کرده و سپس با سنجش روایت های مختلف با یکدیگر، کامل ترین روایت را مبنا قرار داده است. در گام بعد، با استفاده از منابع کتابخانه ای، بن مایه های اساطیری قصه استخراج و بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد باورهای اساطیری در همه محورهای داستان، گاه آشکارا و گاه نمادین و رمزآلود دیده می شود. نگارنده کوشیده است این بن مایه ها را در بخش های زیر بررسی کند: 1. خلاصه روایت شفاهی؛ 2. بلوط شهیدو، درختی مقدس در منطقه کوهمره سرخی؛ 3. دخیل بستن بر درخت به امید بارداری؛ 4. تولد دختر شگفت انگیز درخت و زاده شدن او از تنه درخت؛ 5. روییدن گیاه از خون شخصیت بی گناه قصه؛ 6. نقش پریان در قصه؛ 7. مو به عنوان ابزار باروری؛ 8. دفن کردن استخوان؛ 9. درخت زندگی؛ 10. سفر به جهان زیرین/ مردگان در خواب؛ 11. گذر از هفت خان.
۱۷.

بازخوانی و رفع ابهام از مصرع «یکی بند رومی به کردار پل» در شاهنامۀ فردوسی بر پایۀ گویش های رایج ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بند رومی پل شاهنامه غُل گیسو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۲۹۰
یکی از دشواری های فهم معانی ابیات در متون کهن، فهم معنای واژگان دشوار و اغلب کمیاب آن هاست. درنگی در شرح ها و تفسیرهای نوشته شده بر متون کهن، نشان دهنده شمار قابل توجهی از این واژگان است که مفسر و یا شارح نتوانسته به درک درستی از معنای آن ها برسد و اغلب به تأویل های ذوقی و حدس و گمان متوسل شده است. به نظر می رسد یکی از راه های کشف معنای درست این واژگان، بهره گیری از گویش های محلی و ادبیات عامیانه است که اغلب در پژوهش های در پیوند با تفسیر متون نادیده انگاشته می شوند. یکی از این ترکیب های بحث برانگیز، ترکیب «به کردار پل» است که در شاهنامه فردوسی با معنایی خاص به کار رفته و تاکنون معنایی درست و قابل قبول برای آن ارائه نشده است. نگارنده در این جستار کوشیده است نخست نتایج یافته های دیگران درباره این ابیات و ترکیب مورد نظر را بیان کند؛ سپس معنا و کاربرد این ترکیب را در گویش های ایرانی بررسی کند و سرانجام معنای ترکیب و بیت مورد بحث در شاهنامه ی فردوسی را روشن کند. یافته های پژوهش نشان می دهد واژۀ بحث برانگیز «پل« را باید به ضم بخوانیم و مصرع مورد بحث را این گونه معنا کنیم: بندی رومی که مانند گیسوی به هم بافتۀ زنان است.
۱۸.

تبیین و تحلیل بن مایه های اساطیری در قصه «درخت زندگی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انار باروری درخت زندگی دیو سروش شش خان گاو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۸ تعداد دانلود : ۴۴۳
بررسی دقیق و سنجیده قصه ها می تواند درک درستی از باورها، اندیشه ها، شیوه زندگی، توتم ها، اسطوره ها و کهن الگوهای یک قوم در اختیار پژوهشگر بگذارد. یکی از این قصه ها که تاکنون در هیچ منبع مکتوبی ثبت نشده قصه «درخت زندگی» است که در منطقه کوهمره سرخی فارس رایج است. این قصه به گونه ای با بن مایه های اساطیری درآمیخته است که تعیین مرز دقیق میان قصه و اسطوره در آن بسیار دشوار است. هدف نگارنده، بررسی این بن مایه ها در قصه «درخت زندگی» است. برای انجام این کار، نخست به شیوه میدانی، قصه از راویان متعدد ثبت و ضبط شده و سپس به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی بن مایه های اساطیری پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که چند بن مایه اصلی، محورهای اساسی قصه را تشکیل می دهند: 1. قهرمان قصه، عوامل زایش گاو، دختر، ابرهای باران زا را از چنگ نیروهای شر دیوان نجات می دهد و طراوت و سرسبزی را به جهان بازمی گرداند. 2. قهرمان و همراهانش از شش خان برای بازگشت به خانه می گذرند. 3. قهرمان قصه به سوی درخت زندگی درخت انار که در مرکز و محور عالم قرار دارد حرکت می کند و پس از زندانی کردن نگهبان درخت، از میوه درخت می چیند. 4. درخت انار و درخت انجیر به منزله نمادهای باروری در قصه مطرح می شوند. اسطوره باروری و تلاش قهرمان برای رسیدن به میوه بارورکننده، یکی از محورهای اصلی داستان است. 5. ایزد سروش با عنوان «سروشی غیبی» در نقش هدایتگر و راهنمای قهرمان قصه ظاهر می شود.
۱۹.

تحلیل شخصیت «هوو» در رمان های کلیدر و شوهرآهو خانم (آثار: دولت آبادی و افغانی)

کلیدواژه‌ها: هوو ادبیات فارسی کلیدر شوهرآهوخانم دولت آبادی افغانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۴۸۱
هدف از پژوهش حاضر، بررسی شخصیت «هوو» در ادبیات داستانی معاصر بود. یکی از ویژگی های ادبیات معاصر، توجه بیشتر به امور اجتماعی و حضور پر رنگ زنان در حوزه ی شعر، نثر و به ویژه داستان است؛ پیوند بین مسائل اجتماعی و زبان روشن است؛ به گفته ی زبان شناسان، زبان آیینه ی فکر و تحولات فکری جامعه است. محمود دولت آبادی و علی محمد افغانی از نویسندگان سرشناس معاصر به شمار می آیند که طرح مضامین اجتماعی در آثار آنان حضوری پررنگ دارد. یکی از این مضامین، پردازش شخصیت «هَوو» است. «شوهرآهو خانم» و «کلیدر» هر دو از تأثیرگذارترین رمان های معاصر هستند که شخصیت زن در جایگاه «هوو» در آن ها نقش مؤثری دارد. در این پژوهش، ضمن تحلیل این شخصیت ها، دریافت می شود که دولت آبادی و افغانی از کدام عناصر داستانی برای آفرینش بهتر و واقعی تر این شخصیت ها، بهره برده اند. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و یافته های آن نشان می دهد که هر دو نویسنده در پردازش شخصیت «هوو» از شیوه ی بیان مستقیم به خوبی استفاده کرده اند. از بین شیوه های غیرمستقیم نیز اغلب از روش «توصیف» بهره گرفته اند. با این که هر دو نویسنده به خوبی معضلات و پیامدهای ناگوار چندهمسری را بیان کرده اند؛ اما با دیدگاهی مردانه و جانب دارانه و در فضایی مردسالارانه آن را ترسیم کرده اند.
۲۰.

بررسی تحلیلی هفت خان در روایت نقالی «رستم و چپه کل»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برزو چپه کل دیار مغرب رستم روایت نقالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۳ تعداد دانلود : ۱۱۵۱
این روایت نقالی، ماجرای رفتن رستم به دیار مغرب برای نجات نوه اش «برزو» از چنگ پادشاه مغرب است. بر اساس این روایت، رستم برای نجات برزو که در میانه ی کارزار به دست غولک ربوده شده است، ناچار می شود از شش خان دشوار بگذرد: الف)- گذر از بیابان گرم و سوزان. ب)- عبور از بیشه ی شیران و کشتن دو شیر. ج)- عبور از سرزمین غولک ها. د)- رویارویی با زن جادوگر. ه)- کشتن اژدها. و)- گذر از دشت پر از برف. گفتنی است رستم خان اول را به تنهایی و خان های بعدی را به رسم دیگر حماسه ها با یک راهنما طی می کند. چپه کل موجود عجیب الخلقه ای است که نقش راهنما را در این روایت بر عهده دارد. ماجرای گذشتن پهلوان از مراحلی دشوار برای رسیدن به مقصود، بن مایه ای کهن است که ردپای آن را در بیشتر حماسه های هند و اروپایی می توان دید. داستان های مربوط به رستم از دیرباز در میان مردم نواحی مختلف ایران رواج داشته و نقل می شده است. یکی از مناطقی که این داستان از دیرباز در آن رواج داشته است، منطقه ی کهن کوهمره سرخی است. این داستان نیز مانند بسیاری دیگر از روایت ها از ذهن و خاطر مردم این دیار فراموش شده است و تنها به وسیله ی مسن ترین و معروف ترین نقال این منطقه- علی حسین عالی نژاد، آخرین بازمانده ی نقالان و راویان منطقه- روایت می شود. در این جستار کوشش شده است افزون بر ضبط روایتی که پیش از این در هیچ از یک از منابع ثبت نشده است، به بررسی تحلیلی روایت از دید محتوایی پرداخته شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان