نقاشی در اندیشه مانی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
7 - 16
حوزه های تخصصی:
مانی نقاش، خطاط و پیام آور ایرانی در سومین سده میلادی، مسیحیت ثنویت گرای ملهم از آرای ایران باستان را گسترش داد. بر این مبنا، دو نیروی خیر و شر، به گونه ای مجزا و مستقل مدّ نظر قرار می گیرند که در این باور، نور و روشنی، «خیر»، و ظلمت و جهل، «شر» محسوب می شوند. ازآنجاکه در آئین وی نور مقدس است، حس بینایی جایگاهی ویژه دارد. زیرا در فقدان نور، بینایی مؤثر نیست. به عبارتی نور آشکار کننده حقیقت است و چشم دریافت کننده آن. مانی نخستین پیام آوری است که خود اقدام به مکتوب نمودن آراء آیین نموده و به نقاشی مزین ساخته است. بنابراین نقاشی و کتابت در میان مانویان واجد پایگاهی اساسی بوده است. کتب مصور میراث مانی پیام آور آن آیین بود که میان آنان فرهنگ هنری را رواج داد. این مقاله با رویکردی فلسفی بر اساس آرای مانی مدلل می دارد که بهره گیری از نقاشی در آئین وی، تنها، وسیله انتقال اندیشه اش به افرادی فاقد آشنایی به نوشتار و خواندن و ابزاری جهت تبلیغ دین نبوده، بلکه دلایلی غامض و پیچیده در ورای آن را شامل می شده است که برخاسته از تفکر ثنویت گرا است. در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است و نتیجه پژوهش حاکی از آن است که در اندیشه ثنویت گرای مانوی-گنوسی نور از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ لذا در این تفکر حس دیداری بر حس شنیداری ارجح است. بر این اساس مانی برای تبلیغ آیین خود از نقاشی سود جسته است.