احمد بهشتی

احمد بهشتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۲۸۳ مورد.
۲۶۵.

بررسی و تبیین مسأله کلی طبیعی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کلی طبیعی اصالت وجود اعتباریت ماهیت شهود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۵
ملاصدرا کلی طبیعی را امری صرفاً ذهنی می داند؛ اما در قبال منشاء انتزاع آن، دو نگرش متفاوت دارد که در این مقاله با عنوان به دو نگرش عام و خاص بررسی شده است. وی در نگرش عام خود، به دلیل اعتقاد به وجود بالعرض ماهیت و اتحاد آن با وجود خارجی، منشاء انتزاع کلی طبیعی را ماهیت می داند. در نتیجه بر مبنای این نگرش، کلی طبیعی نسبت به ماهیت تأخر دارد. در نگرش خاص، مسأله کلی طبیعی، ذیل دو حوزه وجودشناختی و معرفت شناختی قابل طرح است. در حوزه وجودشناختی، به دلیل نفی وجود خارجی ماهیت و اعتقاد به وحدت آن با وجود خارجی، منشاء انتزاع کلی طبیعی، وجود خاص خارجی لحاظ می شود که نفس آن را از فرایند اشتداد، انتزاع می کند. در حوزه معرفت شناختی، کلی طبیعی، منتزع از حقایق شریف عقلی و مثالی است. در نتیجه بر خلاف نگرش عام، کلی طبیعی، نسبت به ماهیت تقدم داشته و به جهت منشاء انتزاع نیز نسبت به آن شرافت بیشتری دارد.
۲۶۷.

مفهوم شناسی قدرت الاهی و دلایل کلامی اثبات آن

کلید واژه ها: قدرت الاهی اسماء و صفات حدوث عالم اتقان صنع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۹ تعداد دانلود : ۴۱۱
مسأله اسماء و صفات خدا یکی از بنیادی ترین مسایل مطرح در متون مقدس ادیان آسمانی، حکماء و متکلمان الاهی بوده است. قرآن کریم و روایات اسلامی نیز فراوان این مساله و مسائل مرتبط با آن را مطرح کرده است. در میان مکاتب مختلف کلام اسلامی، معتزله و شیعه، سهم به سزایی را در بسط معنایی و مفهومی اسماء و صفات الاهی ایفا نموده اند. قدرت الاهی به همراه شش صفت علم، اراده، حیات، سمع، بصر و کلام، از برجسته ترین صفات خداوند به شمار آمده و از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. سوال تحقیق این است که: که قدرت الاهی یعنی چه و دلایل اثبات کدامند؟ و قلمرو آن تا کجاست؟ پژوهش حاضر در صدد است با اتکا به منابع اصیل کلامی و فلسفی و با روش توصیفی-تحلیلی، به این پرسش پاسخ دهد. به نظر می رسد قدرت الاهی به معنای علم، اختیار و اراده خدا برای آفریدن و یا نیافریدن است و در این مقاله این موضوع با استناد به برخی آیات قرآن کریم و هم چنین دلایل عقلی کلامی مانند حدوث جهان توسط خدا، اتقان صنع و فطرت اثبات شده است.
۲۷۰.

سیاست و سلوک حاکم در آیین سیاسی شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست سلوک حاکم حکیم عالم برتر قطب امام خودشناسی شیخ اشراق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۹ تعداد دانلود : ۲۷۳
«سلوک» در آیین سیاسی اشراقی سهروردی، واژه یی کلیدی است. سلوک با خودشناسی در مرحله فردی آغاز میگردد و شخص را تا مرحله اجتماعی و سیاسی و حکومت بر یک جامعه پیش میبرد. حاکم مورد نظر سهروردی، حکیمی است که از رهگذر این خودشناسی، پای در عوالم برتر، از جمله عالم مثال میگذارد که اولین عالم برتر بعد از عالم اجسام در اندیشه شیخ اشراق است و با سیر در این عالم، واسطه بین عالم انسانها و عالم خدا و فرشتگان میگردد. او با خودشناسی، سیر و سلوک در عالم مثال و اطاعت پروردگار به مرحله قطب، امام و ریاست عالم میرسد. سهروردی با قائل شدن به مرتبه قطب برای حاکم و نیز کسی که قادر است با عالم مثال مرتبط باشد و واسطه انسانها و خداوند قرار گیرد، سیاست و حکومت و حاکمیت آرمانی و مدینه آرمانی را با اندیشه نوینی مورد بررسی قرار داده است. عقیده سهروردی در حکمت عملی و بویژه سیاست، مطابق و همردیف با حکمت نظری او درباره قواعدی چون تشکیک، امکان اشرف، قهر و محبت و ذومراتب بودن عالم است و همانطور که عالم مثال که ابداع سهروردی است واسطه عالم ماده و عالم انوار قاهره است، حاکم حکیم مرتبط با عالم مثال نیز واسطه انسانها و خداوند و نیز فرشتگان است. حکومت حاکمی با ویژگیهای مورد نظر شیخ اشراق، ایدئالیستی و دست نیافتنی یا مختص برخی انسانها نیست بلکه وجود حاکمی با ویژگیهای مورد نظر او امری شدنی و واقعیت پذیر است. توجه چنین حاکمی، هم بر سعادت دنیوی مردم است و هم سعادت اخروی.
۲۷۱.

ارمغان علمی و معرفتی فناء فی الله و بقاء بالله از منظر ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فناء فی الله بقاء بالله علم و معرفت حضوری ابن عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۱۷۱
علی رغم تلاش های علمی صورت گرفته در موضوع فناء فی الله و بقاء بالله، تعیین تحفه ارزشمند منزل فنا و رهاورد آن و پاسخ گویی به تناقض ادراک سالک در حال فناء ذاتی! همچنان در هاله ای از ابهام است. این مقاله مدعی است رهاورد این منزل، همان جان سالک است که معرفتی نوین از ادراک تام وحدت با حق، با آن آمیخته و ممزوج شده است. عارف در منازل متعدد فنا پله پله به فنای خویش و ماسوی الله در افعال، صفات و ذاتِ حق معرفت حضوری می یابد و حقیقت، بی واسطه حد و رسم و مفاهیم، بنا به وسعت ظرف انسان نزد او جلوه گر خواهد شد. بنابر قرائت صحیح از فنا و دستاوردهای آن، تناقض ابتدایی رخت برمی بندد، زیرا اساس این پارادوکس ظاهری یا بر نفی محملِ علم است و یا بر خلوّ آن از معارف در حال فناء ذاتی. وقتی جان بدون هلاکت و تغییر باقی است می تواند ظرف علم نامحدود الاهی واقع گردد و جان هیچ گاه از هرگونه معرفتی خالی نخواهد بود.
۲۷۲.

امکان تحصیل معرفت اطلاقی و نفس الامری در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۰ تعداد دانلود : ۹۵
ملاصدرا در قبال مساله امکان تحصیل معرفت اطلاقی و نفس الامری برای نفس دو رویکرد کاملا متفاوت دارد. وی در نگرش عام، بنابر بر مشرب قوم، توانایی نفس انسان در شناخت حقایق اشیاء را مورد تردید قرار می دهد. صدرالمتالهین در نگرش خاص به جهت تاکید بر ماهیت وچودی و کمالی ادراکات نفس و وحدت آنها با نفس در حین ادراک، به ارائه تبیین در این خصوص می پردازد. از دیدگاه صدرا توقف نفس در ادراک ظواهر و اعراض اشیاء ناشی از حدوث جسمانی و خساست وجودی آن است. وی تعالی و اشتداد نفس را مرهون فرایند وحدت آن با ادراکات وجودی اش می داند. ملاصدرا معتقد است به هر میزان که نفس در فرایند وحدت با ادراکاتش گسترش بیشتری یابد؛ به همان میزان از شواغل و حجاب های معرفتی تعالی یافته و در نتیجه خواهد توانست از ظواهر اشیاء عبور کرده  ادراکاتی ماخوذ از کنه و ملکوت اشیاء را تحصیل نماید.
۲۷۳.

بررسی و تحلیل مسألهی وحدت و علم واجبتعالی از منظر علامه خفری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واجب تعالی توحید علم علامه خفری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۳۱۵
علامه خفری (م. 942 ه. ق.) وحدت واجبتعالی را بر مبنای وجوب وجود و اوصاف وجود حقیقی و با ارائهی ده برهان به اثبات میرساند. وی در مسألهی علم الهی نیز با نقد و رد نظریهی صوَر مرتسمهی ابنسینا و با مطرحکردن علم کمالی اجمالی و تفصیلی بر آن است که علم باریتعالی عین ذات اوست و ذات واجب به اعتبار ذاتش، منشأ انکشاف و ایجاد تمامی موجودات بوده و عین آن چیزی است که در خارج ایجاد کرده است. از دیدگاه علامه خفری نظریهی صور مرتسمه به علت توالی فاسدی که دارد، همچون لزوم محل واقع شدن ذات باریتعالی، انفعال و استکمال ذات باری با آن صور، مردود است. شواهد و قرائن نشان میدهدکه ملاصدرا در مسألهی علم باریتعالی، قبل و بعد الایجاد اشیاء، از آرای علامه خفری تأثیر پذیرفته است. ردیابی و معرفی این تأثیرپذیری و نیز نقد تقسیمبندی علامه خفری در براهین اثبات وحدت واجب، از نوآوریهای این جستار محسوب میشود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی و تحلیلی است.
۲۷۴.

بدن اخروی و فاعل آن از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بدن آخرت فاعل ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۱۶۹
ملاصدرا به عنوان فیلسوفی اسلامی دو عنصر نفس و بدن را در عرصه قیامت حاضر دانسته، و در صدد اثبات عقلی آن است.  در این راستا پرسش مطرح شده آنست که، آیا بدن در معاد همان بدن قبلی اوست ؛ یا بدن  نو و جدیدی است؟ و اینکه مبدأ  ایجاد این بدن کدام است ؟ ملاصدرا در خصوص پرسش اول قائل است که بین بدن دنیایی وجسم عنصری تمایز باید قائل شد . و به اعتقاد وی بدن عنصری انسان بعد از مرگ هلاک شده و حضور جسم عنصری با حفظ عنصریت در آخرت با نظام تکاملی که در عالم هستی مستقر است مغایرت دارد. و نفس بعد از مرگ به بدن  مثالی تعلق می گیرد.امّا درپاسخ به سؤال دوم با مقایسه در آثار فلسفی وتفسیری ملاصدرا که البته تاپیش از این صورت نگرفته است ؛ باید گفت؛ ملاصدرا درآثار فلسفی برای حل معاد جسمانی بر اساس حرکت جوهری نفس به نوعی از پاسخ می پردازد به این بیان که اجساد در این عالم قابل نفوس خویش بوده و درآخرت، نفوس فاعل ابدان خود هستند. یعنی نفس در آخرت فاعل وایجاد کننده بدن اخروی است ؛ درصورتی که  براساس اثرتفسیری خود در  سوره یس بیان می کند ؛ ایجاد بدن در عرصه قیامت نتیجه خلق امری  مستقیم خداوند است که در این صورت  با روال سیر حرکت نفس بر اساس آثار فلسفی  مغایرت دارد. بنابراین برای بدن اخروی در آثار فلسفی و تفسیری ملاصدرا با دو نحو از  پاسخ روبرو هستیم که در وهله اوّل متفاوت به نظر می رسد . امّا با تأمل می توان به جمع دو بیان نزدیک شد. در جمع دو بیان می توان گفت : چون نفس در عرصه قیامت موجودی مجرد بوده و از ماده و خصوصیات آن مبری است لذا او می تواند معلول خویش را که بدن باشد با خلق امری که نوعی امتثال انسان به اراده الهی است خلق نماید که رافع نقض در هر دو بیان ملاصدرا است.
۲۷۵.

تقدم حکمت عملی بر حکمت نظری در مکتب اشراقی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سهروردی حکمت عملی حکمت نظری تأله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳ تعداد دانلود : ۳۳۸
در آثار و زندگی سهروردی دلایل و شواهدی موجود است که از آن می توان به ارجحیت حکمت عملی بر حکمت نظری دست یافت. پیش از سهروردی، حکمت نظری نسبت به حکمت عملی، بخصوص در فلسفه مشایی، دارای ارجحیت بود؛ اما سهروردی با اتخاذ روش ذوقی در کنار روش بحثی و تقدم قایل شدن بر این روش و انتقاد از مشائیان در پرداختن بیش از حد به روش بحثی، حکمتی را بنیان نهاد که در آن با توجه به ارتباط مستقیم روش ذوقی با عمل، تقدم از آن حکمت عملی است و این تقدم، بالشرف است نه زمانی. ریاضت و ارتباط با عالم مثال، جزء جداناشدنی حکمت عملی سهروردی است. حکمت او حکمتی وجدانی و عرفانی است که حکیم به صورت عینی، تجربه کننده حقایق است. از این جهت می توان سهروردی را فیلسوفی تجربه گرا نامید، تجربه ای وجدانی و شهودی و عرفانی. این تقدم در اندیشه های مکتوب و زندگی عملی او بررسی شده است.
۲۷۶.

ارزیابی انتقادی رویکرد استاد حکیمی به تأویل براساس آراء علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طباطبائی حکیمی تأویل تفسیر قرآن حدیث

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۲۰۷
بررسی نقش تأویل در فهم متون دینی و عدول از ظواهر الفاظ آیات قرآن، یکی از چالش برانگیزترین مسائل مسلمانان بوده است. در سده اخیر طرح مکتب تفکیک و مشخصاً طرد تأویل و تأکید بر خالصمانی ظواهر متون قرآنی، نزد این مکتب، دو قطب طرفداران و مخالفان تأویل در حوزه دین پژوهی را بدنبال داشته است. این مقاله با روش کتابخانه ای و تحلیل و مقایسه آثار استاد حکیمی و علامه طباطبایی، این مسئله را موردبررسی قرار داده است که یافته ها، حاکی از نهایت افتراق و جدایی بین دو دیدگاه در نوع تبیین و روش اتخاذی آنان است. و نیز با توجه به ذوبطون بودن کلام وحی هیچ فرقه و مکتبی گریزی از تأویل نداشته و برخلاف مشی تفکیکیان و استاد حکیمی فهم عمیق معانی دین و رسیدن به گوهر ناب و خالص کلام وحی، نه در عصری سازی آن متون، که مرهون بکارگیری تأویل است و طرح تفکیک ظواهر متون دینی برای پرهیز از تأویل در مقام یک ایده و رؤیای غیرعملی بازخواهد ماند.
۲۷۷.

استقلال رویکرد خواجه نصیرالدین طوسی از نظر مشائیان درباب حصول ادراکات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم حصولی علم حضوری تجرید انطباع نصیرالدین طوسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۱۲۲
خواجه نصیرالدین طوسی (597 -672ق) از فیلسوفان مشائی ای است که با اندیشه های فلسفی شهاب الدین یحیی سهروردی (549-587ق)، فیلسوف بزرگ اشراقی پیش از خود و ازجمله ایده علم شهودی و اشراقی او آشنایی داشت؛ اما به رغم این آشنایی و اعتقاد برخی به اشراقی بودن وی، تأثیر چندانی از مکتب اشراق در مباحث مربوط به علم و ادراک در آثارش دیده نمی شود. خواجه نصیرالدین علم حضوری را نپذیرفته و بر علم حصولی فاعل شناسا به غیر خود تأکید کرده است. از سوی دیگر، وی برخلاف ابن سینا ( 370-428 ق ) و دیگر فیلسوفان مشائی در تبیین ابصار، نظریه خروج شعاع را مختار دانسته و همچنین ادراکات عقلی را ازطریق فرایند انطباع (نه تجرید) تلقی کرده است. در این مقاله می کوشیم با بررسی آثار متعدد منطقی و فلسفی خواجه نصیرالدین طوسی نشان دهیم وی در مباحث علم و ادراک، نه تابع دیدگاه فیلسوفان مشاء بوده و نه از سنت اشراقیون پیروی کرده؛ بلکه رویکردی نوین را درپیش گرفته است؛ از این روی، دیدگاه او را از دو جنبه می توان بررسی کرد: نخست، بُعد سلبی نظر طوسی که در این بخش نشان داده می شود او علم حضوری را نفی می کند؛ دوم، بُعد ایجابی که بیانگر نظریه انطباع ادراکات عقلی ازمنظر وی است.
۲۷۸.

همبستگی وجودی توحید و فناءفی الله و بقاءبالله در اندیشه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فناء فی الله بقاء بالله توحید توحیدی شدن ملاصدرا ابن عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۱۳۶
توحید در اصطلاح ادیان به ویژه دین اسلام و فناءفی الله و بقاءبالله در عرفان اسلامی از زوایای مختلفی قابل بررسی است. به رغم پژوهش های ارزشمندی که در این باب صورت گرفته است، جای این سؤال هست که صرف نظر از بعد معرفتی و حصولی هریک از توحید و فنا، توحید نزد موحد و فناءفی الله و بقاءبالله نزد فانی فی الله چه نسبت و رابطه ای با هم دارند؟ آیا همانطور که در بعد ذهنی و حصولی رابطه مبتنی بر تخالف درباره آن ها به نظرمی رسد در وجود سالک و موحد نیز جدای از هم و مستقل از هم معنا دارند یا این دو در وجود موحد به هم گره خورده و یکی هستند؟ تعاریف توحید و استدلالات آن، در زمره علم حصولی واقع می شوند؛ اما در معرفت حضوری به توحید، بی واسطه حد و رسم و مفاهیم، حقیقت، بنا به وسعت ظرف انسان نزد او جلوه گر خواهدشد. در این نوشتار از این امر به توحیدی شدن انسان یادشده است. از سوی دیگر، در سلوک عرفانی و رسیدن به مقام فناء فی الله و بقاء بالله نیز وجود سالک عین علم خواهدشد تا جایی که یادکردن و یا نسیان خداوند از انسان، با یادآوری انسان از خداوند یا فراموشی او وحدت خواهدداشت، زیرا در اینجا علم انسان به رب خویش و هم علم پروردگار به نفس، حضوری و عین وجود نفس است. درک این وحدت میان عبد و رب و توحیدی شدن نفس، همان ارمغان فناء فی الله و بقاءبالله است. همسانی اقسام، مسیر، دستورالعمل و امام در این دو این مدعا را تقویت می کند.
۲۷۹.

مکانیسم ابصار و خطای حسی در نظر خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۶۲
چگونگی رؤیت شیء و رخ دادن خطاهای حسی از پرسشهای پیشرو در هر نظام معرفتی ازجمله در  معرفتشناسی طوسی است. اهمیت این مسئله به این دلیل است که حواس و دادههایشان آغازگر فرایند  تحقق یافتن معرفتی یقینی نسبت به اشیاء هستند. در این مقاله سعی میشود در بخش اول، دیدگاه  خواجهنصیرالدین طوسی دربارۀ نحوۀ ابصار بررسی گردد؛ سپس در بخش دوم با تمایز نهادن میان احساس  و ادراک حسی و بررسی قوای ادراکی چگونگی و محل وقوع خطا ازنظر وی تبیین گردد. بنابر یافتههای  تحقیق در بخش اول، طوسی را باید از فیلسوفان معتقد به خروج شعاع دانست اما نه خروج به معنای رایج  آن. بر همین اساس خطای حسی نیز از منظر او معنا ندارد. لکن این به معنی نفی خطاهای ادراکی نیست. در  بخش دوم، این نظر طوسی با لحاظ دو رویکرد سلبی و ایجابی بررسی میشود. او در نگاه سلبی معتقد است  خطا در مرحلۀ احساس بصری، رخ نمیدهد و بنابراین محسوس به معنای دادههای حس که از طریق  اندامهای حسی حاصل میشود عاری از خطا است؛ زیرا ابصار بهواسطۀ خروج شعاع محقق میشود. در  رویکرد ایجابی نظر وی این است خطا به ادراک حسی و داوری عقل بازمیگردد و تحت تأثیر قوۀ خیال  رخ میدهد. به تعبیر دیگر منشأ وقوع خطا، در تطبیق دادن محسوس با واقعیت خارجی است که این امر در  حیطۀ فعل عقل است. بدین ترتیب گرچه عقل در معرض لغزش و خطا است اما این مسئله به معنای بیاعتباری معرفت نخواهد بود.
۲۸۰.

بازخوانی نظریه «علم اشراقی حضوری» در فرایند ابصار از نظر سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم اشراقی علم حضوری اضافه اشراقی تعریف ابصار سهروردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۱۳
شهاب الدین سهروردی (587-549) فیلسوف اشراقی در تبیین آراء معرفتی خود دیدگاه جدیدی مشهور به «اضافه اشراقیه» را طرح کرده است و از این رهگذر حصول بسیاری از ادراکات از جمله ابصار را به علم اشراقی حضوری می داند. پژوهش حاضر از منظری متفاوت به بازخوانی علم حضوری اشراقی وی در مرتبه ابصار می پردازد و مسئله: ماهیت علم حضوری در فرایند ابصار از نظر سهروردی است. پرسش این است که آیا وی در مرحله ابصار و نیز دیگر مراتب ادراک معنای واحدی از علم حضوری در نظر داشته است یا خیر؟ در مرحله بعد با توجه به الگوی معرفتی سهروردی، می توان او را در دسته فیلسوفان پدیدارشناس قلمداد کرد؟ در نگارش مقاله حاضر روش: مطالعات کتابخانه ای، گردآوری اطلاعات و تحلیل و توصیف داده ها است. بنابر مطالعات انجام شده یافته های پژوهش: این است که اولاً مقصود سهروردی از علم اشراقی حضوری در بحث ابصار معنای رایج و مصطلح آن که قسیم علم حصولی است نمی تواند باشد بلکه در معنایی متفاوت از دیگر مراتب ادراک به کار رفته است و بنابراین تنها یک اشتراک لفظ است که این ادعا از دو جنبه سلبی و ایجابی بررسی شده است. ثانیاً الگوی معرفت شناسی او در مبحث ابصار پدیدارشناسانه است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان