مقاله حاضر به تحلیل سطوح عرفی شدن جامعه ایران در سه سطح کلان، میانه و خرد می پردازد. ایده اصلی مقاله این است که در سطح کلان شاهد عرفی شدن در قلمرو سیستم هستیم. اما در قلمرو زیست- جهان و حوزه خصوصی و عمومی،دین حضور فعال دارد. در سطح میانی نیز باید بین دین سازمانی و دین در حوزه عمومی مردم تفاوت قائل شد. در سطح کنشهای فردی، باورها و انگیزشهای مذهبی، همچنان نقش قابل ملاحظه ای در جهت دهی به کنشهای مردم ایفا می کند. در عین حال مردم تمایل دارند میان کنشهای دینی که آزادانه در زیست - جهان شکل می گیرد با کنشهایی که از بالا و در قلمرو سطحی تجلی می یابد تفاوت گذارند. به طور خلاصه فرآیند عرفی شدن در سطح کلان جدی تر و چشم گیرتر است. نتیجه آنکه برای دینی شدن مجدد قلمرو زندگی، ضمن پرهیز از سازمانی کردن عناصر دینی، باید به خروج آنها از قلمرو سیستم و ارتباطی کردن مجدد آنها همت گماشت.