احداث تاسیسات صنعتی بزرگ و توسعه صنعتی بدون در نظر گرفتن ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن، می تواند پی آمدهای ناخواسته فراوانی به دنبال داشته باشد. مقاله حاضر با بررسی توصیفی وضعیت منطقه عسلویه، قبل و بعد از احداث تاسیسات صنعتی، نشان می دهد که فقدان رویکرد اجتماعی به توسعه چه عواقب ناگواری برای زندگی اجتماعی محلی داشته و توسعه پایدار در این منطقه را نیز با دشواری مواجه می سازد. این مقاله با پیروی از چارچوب مفهومی «تحلیل تاثیر اجتماعی» و با استفاده از تحقیق پیمایشی و بهره گیری از روش های کیفی در دو جامعه آماری ساکنان بومی عسلویه و کارگران غیربومی شاغل در منطقه انجام شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که آسیب های فراوانی در سطوح مختلف اجتماعی و فرهنگی در منطقه بروز کرده و در اکثر ابعاد بررسی شده این منطقه با معضلات جدی روبروست. به علاوه شواهد نشان می دهد اجتناب کردن از این مشکلات در صورت داشتن رویکردی اجتماعی و فرهنگی و برنامه ریزی فرابخشی امکان پذیراست