ویژگیهاى حج ابراهیمى از دیدگاه حضرت امام خمینى (مقاله ترویجی حوزه)
درجه علمی: علمی-ترویجی (حوزوی)
آرشیو
چکیده
متن
1 - بعد معنوى حج اکنون که در آستانه فریضه مبارکه حج هستیم، لازم است توجهى به ابعاد «عرفانى»، «روحانى»، «اجتماعى»، «سیاسى» و «فرهنگى» آن داشته باشیم، باشد که این امر، راهگشایى براى قدمهاىِ مؤثرِ دیگر باشد. در این موضوعات، بسیارى از دوستان متعهد مطالبى گفتهاند این جانب نیز اشارهاى گذرا، تنها به بعض ابعاد آن مىکنم، شاید تذکرى از آن حاصل شود. از آن جا که در این مناسکِ عجیب، از اول احرام و تلبیه تا آخر مناسک، اشاراتى عرفانى و روحانى است - که تفصیل آنها در این مقال میسر نیست - اکتفا به بعض اشارات تلبیهها مىکنم: لبیکهاى مکرر از کسانى حقیقت دارد که نداى حق را به گوش جان شنیده و به دعوت اللَّه تعالى به اسم جامع جواب مىدهند. مسأله، مسأله حضور در محضر است و مشاهده جمال محبوب، گویى گوینده از خود در این محضر بیخود شده و جواب دعوت را تکرار مىکند و دنباله آن، سلب شریک به معناى مطلق آن مىنماید که اهل اللَّه مىدانند، نه شریک در الوهیت فقط. گرچه سلب شریک در آن نیز شامل همه مراتب تا فناى عالم در نظر اهل معرفت است و حاوى جمیع فقرات احتیاطى و استحبابى است مثل «الحمدلک» و «النعمة لک» و حمد را اختصاص مىدهد به ذات مقدس، همچنین نعمت را، و نفى شریک مىکند و این نزد اهل معرفت، غایت توحید است و به این معناست که هر حمدى و هر نعمتى که در جهان هستى تحقق یابد، حمد خدا و نعمت خداست بدون شرک1. جهات معنوى حج بسیار است و مهم آن است که حاج بداند که کجا مىرود و دعوت کى را اجابت مىکند و میهمان کیست و آداب این میهمانى چیست و بداند هر «خودخواهى» و «خودبینى»، با «خداخواهى» مخالف است و با هجرت الىاللَّه مباین و موجب نقض معنویت حج است2. مراتب معنوى حج، که سرمایه حیات جاودانه است و انسان را به افق توحید و تنزیه نزدیک مىنماید، حاصل نخواهد شد، مگر آن که دستورات عبادى حج به طور صحیح و شایسته و مو به مو عمل شود و حجاج محترم و روحانیون معظم کاروانها تمام همّ خود را صرف در تعلیم و تعلم مناسک حج کنند و بر مسألهدانان است که از همراهان خود مواظبت کنند که خداى نخواسته تخلف از دستورات نشود. و بعد سیاسى و اجتماعى آن حاصل نمىگردد، مگر آنکه بعد معنوى و الهى آن جامه عمل پوشد و لبیکهاى شما جواب دعوت حق تعالى باشد و خود را محرم براى وصول به آستانه محضر حق تعالى نمایید و لبیکگویان براى حق، نفى شریک به همه مراتب کنید و از «خود» که منشأ بزرگ شرک است به سوى او - جل و على - هجرت نمایید. و امید است براى جویندگان، آن موتى که دنبال هجرت است حاصل آید و اجرى را که على اللَّه است دریافت نمایند و اگر جهات معنوى به فراموشى سپرده شود، گمان نکنید که بتوان از چنگال شیطان نفس رهایى یابید. و تا در بند خویشتن خویش و هواهاى نفسانى خود باشید، نمىتوانید جهاد فى سبیلاللَّه و دفاع از حریماللَّه نمایید3. 2 - ابعاد سیاسى و اجتماعى حج اى مسلمانان جهان که به حقیقتِ اسلام ایمان دارید! بپا خیزید و در زیر پرچم توحید و در سایه تعلیمات اسلام، مجتمع شوید و دست خیانتِ ابرقدرتان را از ممالک خود و خزائن سرشار آن کوتاه کنید و مجد اسلام را اعاده کنید و دست از اختلافات و هواهاى نفسانى بردارید که شما داراى همه چیز هستید. بر فرهنگ اسلام تکیه زنید و با غرب و غربزدگى مبارزه نمایید و روى پاى خودتان بایستید و بر روشنفکران غربزده و شرقزده بتازید و هویت خویش را دریابید که روشنفکران اجیر شده، بلایى بر سر ملت و مملکتشان آوردهاند که تا متّحد نشوید و دقیقاً به اسلام راستین تکیه ننمایید، بر شما آن خواهد گذشت که تاکنون گذشته است. امروز زمانى است که ملّتها چراغ راه روشنفکرانشان شوند و آنان را از خود باختگى و زبونى در مقابل شرق و غرب نجات دهند که امروز روز حرکت ملتهاست و آنان هادى هدایت کنندگان تاکنونند. بدانید که قدرت معنوى شما بر همه قدرتها چیره، و قریب یک میلیارد جمیعت شما با خزائن بىپایان، مىتواند تمام قدرتها را در هم شکند. نصرت کنید خدا را تا نصرت دهد شما را. اى اقیانوس بزرگ مسلمانان! خروش بر آورید و دشمنان انسانیت را درهم شکنید که اگر به خداى بزرگرو آوردید و تعلیمات آسمانى را وجهه خود قرار دهید، خداى تعالى و جنود عظیم او با شماست4. از همه ابعاد آن مهجورتر و مورد غفلتتر، بعد سیاسى این مناسک عظیم است که دست خیانتکاران براى مهجوریت آن بیشتر در کار بوده و هست و خواهد بود. و مسلمانان امروز و در این عصر، که عصر جنگل است، بیشتر از هر زمان، موظف به اظهار آن و رفع ابهام از آن هستند، زیرا بازیگران بینالمللى با اغفال مسلمین و عقب نگهداشتن آنان از یک سو و عمّال سودجوى آنان از سوى دیگر و غفلتزدگان نادان از طرفى و آخوندهاى دربارى یا کج فهم از سوى دیگر و متنسکان جاهل از یک طرف، دانسته یا ندانسته پشت در پشت هم ایستاده و در محو این بعدِ سرنوشتساز و نجات دهنده مظلومان، در فعالیت هستند. و لازم است متعهدان و بیداران و دلسوزان براى غربت اسلام و مهجوریت این بعد، در احکام اسلام به ویژه حج که این بعد در آن ظاهرتر و مؤثرتر است، با قلم و بیان و گفتار و نوشتار به کوشش برخیزند، خصوصاً در ایام مراسم حج که پس از این مراسم عظیم انسانها مىتوانند در شهر و دیار خود با توجه به این بعد عظیم، مسلمانان و مظلومان جهان را بیدار و براى خروج مظلومان جهان از تحت فشارهاى روز افزون ستمگران مدعى حمایت از صلح، به حرکت وادارند. و پرواضح است که اگر در این کنگره عظیم جهانى که همه اقشار ملتهاى مظلوم اسلامى از هر مذهب و ملت و داراى هر زبان و مسلک و هر رنگ و قشر، ولى با زىّ واحد و لباس مشابه، دور از هر آلایش و آرایش اجتماع نمودهاند، مسائل اساسى اسلام و مسلمین و مظلومان جهان از هر فرقه حل نشود و حکومتهاى مستکبر و زورگو سرجایشان ننشینند، از اجتماعات کوچک منطقهاى و محلى کارى بر نخواهد آمد و راه حل فراگیرى به دست نخواهیم آورد5. باید بدانند که حج ابراهیمى، محمدى - صلىاللَّه علیهما و آلهما - سالهاست غریب و مهجور است، هم از جهات «معنوى و عرفانى» و هم از جهات «سیاسى و اجتماعى». و حجاج عزیز تمامى کشورهاى اسلامى باید بیت خدا را در همه ابعادش از این غربت درآورند، اسرار عرفانى و معنویش به عهده عرفاى غیر محجوب. و ما اینک با بعد سیاسى و اجتماعى آن سر و کار داریم که باید گفت فرسنگها از آن دوریم. ما مأمور به جبران مافات هستیم. این کنگره سراپا سیاست که به دعوت ابراهیم و محمد - صلىاللَّه علیهما و آلهما - برپا مىشود و از هر گوشه دنیا و از هر فجّ عمیق در آن اجتماع مىکنند، براى منافع ناس است و قیام به قسط است و در ادامه بتشکنىهاى ابراهیم و محمد است و طاغوت شکنىها و فرعون زدودنهاى موسى است، و کدام بت به پایه شیطان بزرگ و بتها و طاغوتهاى جهانخوار مىرسد که همه مستضعفان جهان را به سجده خود و ستایش خویش فرا خوانند و همه بندگان آزاد خداى تعالى را بنده فرمانبردار خویش دانند6؟. مکه و منى قربانگاه عاشقان است و اینجا محل نشر توحید و نفى شرک؛ که دلبستگىِ به جان و عزیزان نیز شرک است. به فرزندان آدم درس آموزنده جهاد در راه حق را داد که از این مکان عظیم نیز فداکارى و از خود گذشتن را به جهانیان ابلاغ کنید. به جهانیان بگویید «در راه حق و اقامه عدل الهى و کوتاه کردن دست مشرکان زمان باید سر از پا نشناخت و از هر چیزى حتى مثل اسمعیل ذبیحاللَّه گذشت که حق جاودانه شود». این بتشکن و فرزند عزیزش بتشکن دیگر سید انبیا محمد مصطفى - صلىاللَّه علیه وآله وسلم - به بشریت آموختند که بتها هر چه هست باید شکسته شود و کعبه که امّالقُرى است و آنچه از آن بسط پیدا کرده تا آخرین نقطه زمین، تا آخرین روز جهان باید از لوث بتها تطهیر شود. بت هر چه باشد، چه هیاکل، چه خورشید، چه ماه و چه حیوان و انسان و چه بتى بدتر و خطرناکتر از طاغوتهاى در طول تاریخ از زمان آدم صفىاللَّه تا ابراهیم خلیلاللَّه تا محمد حبیباللَّه - صلىاللَّه علیهم و آلهم اجمعین - تا آخرالزمان که بتشکن آخر، از کعبه نداى توحید سر دهد. مگر ابرقدرتهاى زمان ما و بتهاى بزرگ نیستند که جهانیان را به اطاعت و کرنش و پرستش خود مىخوانند و بازور و زر و تزویر، خود را به آنان تحمیل مىنمایند؟ کعبه معظمه، یکتا مرکز شکستن این بتهاست. ابراهیم خلیل در اول زمان و حبیب خدا و فرزند عزیزش مهدى موعود روحى فداه - در آخر زمان از کعبه نداى توحید سر دادند و مىدهند. خداوند تعالى به ابراهیم فرمود: «وَ اَذِّنْ فِى النّاسِ بِالْحَجّ یَأتُوکَ رِجالاً وَ عَلى کُلِّ ضامِرٍ یَأتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیق» و فرمود: «و طَهِّرْ بَیْتىِ لِلطَّائِفینَ وَالْقائِمینَ وَالرُّکّع السُّجُودِ» و این تطهیر از همه ارجاس است که بالاترین آنها شرک است که در صدر آیه کریمه است و در سوره توبه مىخوانیم: «وَ اَذانٌ مِنَاللَّهِ وَ رَسوُلِهِ اِلَى النّاسِ یَوْمَ الحَجّ الاَکْبَرِ اَنَّ اللَّهَ بَرئٌ مِنَ الْمُشرِکینَ وَ رَسوُلُهُ» و مهدى منتظر در لسان ادیان و به اتفاق مسلمین از کعبه ندا سر مىدهد و بشریت را به توحید مىخواند. همه فریادها را از کعبه و مکه سر مىدهند و ما باید از آنها تبعیت کنیم ونداى «توحید کلمه» و «کلمه توحید» را از آن مکان مقدس سردهیم و با فریادها و دعوتها و تظلمها و افشاگرىها و اجتماعات زنده و کوبنده در مجمع مسلمین در مکه مکرمه بتها را بشکنیم و شیاطین را که در رأس آنها شیطان بزرگ است در عقبات رَمْى کنیم و طرد نماییم تا حج خلیلاللَّه و حبیباللَّه و ولى اللَّه مهدى عزیز را بجا آورده باشیم والا در حق ما گفته مىشود «ما اَکْثَرَ الضَجیج وَ اَقَلَ الحَجیج». امید است حجاج محترم بیتاللَّه الحرام از هر فرقه هستند و اهل هر مذهب مىباشند در مواقف و مشاعر محترمه دستهجمعى براى پیروزى اسلام بر کفر جهانى دعا کنند و براى بیدارى مسلمانان و حکومتهاى آنان فریاد کنند و دعاى بلیغ نمایند. شاید به برکت دعا در محیط وحى و محل کسر اصنام جاهلیت، خداوند تبارک و تعالى بر مسلمین تفضل کند و مجد و عظمت صدر اسلام را به آنان برگرداند و دست اجانب و جهانخواران را از بلاد آنان کوتاه فرماید و ابر رحمت و غفران خود را بر سر عموم مسلمین بباراند. «انه عفواً عفوراً»7. 3 - حفظ وحدت مسلمین دل میقات در هواى زائرانى مىتپد که از کشور «لاشرقیه ولا غربیه» آمدهاند تا با تلبیه و لبیک لبیک، دعوت خداوند را به سوى صراط مستقیم انسانیت اجابت کنند و با پشت پا زدن بر مکتبهاى شرقى و غربى و انحرافات ملىگرایى، فرقهزدایى نموده، با همه ملتها بدون در نظر گرفتن رنگ و ملیت و محیط و منطقه، برادر و برابر، غمخوار یکدیگر باشند و تحکیم وحدت کنند و با «ید واحده» بر دشمنان بشریت و زورگویان جهانخوار بتازند8. از ملّىگرایى خطرناکتر و غمانگیزتر، ایجاد خلاف بین اهل سنّت و جماعت با شیعیان است و القاء تبلیغات فتنهانگیز و دشمنىساز، بین برادران اسلامى است و بحمداللَّهتعالى در انقلاب اسلامى ایران هیچ اختلافى بین این دو طایفه وجود ندارد و همه با دوستى و اخوت در کنار هم زندگى مىکنند. و اهل سنت که در ایران جمعیتش بیشمارند و در اطراف و اکناف کشور زیست مىکنند و داراى علما و مشایخ بسیار هستند، با ما برادر و ما با آنها برادر و برابریم9. امروز چاره چیست و براى شکستن این بتها چه تکلیفى متوجه مسلمانان جهان و مستضعفان مىباشد؟ یک چاره که اساس چارههاست و ریشه این گرفتارىها را قطع مىکند و فساد را از بن مىسوزاند، وحدت مسلمانان بلکه تمامى مستضعفان و دربند کشیده شدگان جهان است و این وحدت که اسلام شریف و قرآن کریم بر آن پافشارى کردهاند، با دعوت و تبلیغ دامنهدار باید بوجود آید و مرکز این دعوت و تبلیغ، مکه معظمه در زمان اجتماع مسلمین براى فریضه حج است که ابراهیم خلیلاللَّه و محمد حبیباللَّه شروع و در آخرالزمان حضرت بقیةاللَّه - ارواحنا لمقدمهالفدا - تعقیب مىکند. به ابراهیم خلیلاللَّه خطاب مىشود که مردم را به حج بخوان تا براى شهود منافع خود از همه اقطار بیایند. این منافع جامعه است، منافع سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى. بیایند و ببینند تو که بر آنان پیغمبرى، عزیزترین ثمره حیات خود را در راه خدا تقدیم کردى و همه ذریه آدم باید به تو تأسى کنند، ببینند که بتها را شکستى و آنچه جز خداوند بود به دور افکندى، شمس باشد یا قمر، هیاکل حیوانات یا انسانها و گفتى و از روى حقیقت گفتى «وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذى فَطَرَالسَّمواتِ وَالاَرْضَ حَنیفاً مسلماً وَ ما اَنَا مِنَالْمُشْرِکینَ» و همه باید به پدر توحید و پدر پیامبران عظیمالشأن تأسى کنند10. 4 - وظایف حجّاج محترم لازم است برادران ایرانى و شیعیان سایر کشورها از اعمال جاهلانه که موجب تفرق صفوف مسلمین است احتراز کنند و لازم است در جماعات اهل سنت حاضر شوند و از انعقاد تشکیل نماز جماعات در منازل و گذاشتن بلندگوهاى مخالف رویه، اجتناب نمایند و از افتادن روى قبور مطهره و کارهایى که گاهى مخالف شرع است جداً اجتناب کنند. نیابت از سعى براى نماز طواف، صحیح نیست. باید هر کس خودش به هر نحو مىتواند نماز بخواند و مجراست از گرفتن نایب و مزاحمت به نمازگزاران اجتناب نمایند. طواف را به نحو متعارف که همه حجاج به جا مىآورند، به جا آورند و از کارهایى که اشخاص جاهل مىکنند احتراز شود و مطلقاً از کارهائى که موجب وهن مذهب است باید احتراز شود11. به خواهران و برادران محترم کشورهاى اسلامى، قبل از هر چیز این نکته را باید عرض کنم که صورت حج، این عبادت بزرگ را که براى انجام آن مشرف مىشوید، به صورتى شایسته و موافق دستور الهى انجام دهید و مسائل آن را نزد علماى اعلام با دقت فراگیرید. مبادا خداى ناخواسته پس از انجام حج و گذشت وقت، معلوم شود که خللى در آنها وارد شده و موجب بطلان حج گردیده و زحمتهاى شما هدر رفته است. حضرات آقایان علماى محترم کوشش فرمایند که زائران محترم را به وظایف خود آشنا نمایند تا صورت حج، مطابق شرع مطهّر انجام گیرد. و از مهمات در همه عبادات، اخلاص در عمل است که اگر خداى نخواسته کسى عملى را براى خودنمایى و عرضه به دیگران انجام دهد و خوبى عملش را به رخ دیگرى بکشد، عمل او باطل است. و حجاج محترم مواظب باشند که رضاى غیر خداوند را در اعمال خود شرکت ندهند12. پاورقىها: - 1 - صحیفه نور، ج 19 ، ص 42 . 2 - همان، ص 199 . 3 - همان، ص 42 . 4 - همان، ج 13 ، ص 83 . 5 - همان، ج 19 ، ص 43 . 6 - همان، ج 20 ، ص 18 . 7 - همان، ج 18 ، ص 87 . 8 - همان، ج 19 ، ص 197 . 9 - همان، ج 13 ، ص 81 . 10 - همان، ج 18 ، ص 90 . 11 - همان، ج 9 ، ص 176 . 12 - همان، ج 19 ، ص 199 .