از منظر عرفانی، همه اسماء الهی در مقام کمون و بطون، اسم ذات اند. مسئله تحقیق حاضر بررسی و تعیین صفت قدرت الهی، از نظر صفت ذات یا صفت فعل بودن آن است. اگر بپذیریم قدرت از صفات ذات است، باید این مسئله را حل کنیم که صفت ذات همیشه باید ظهور داشته باشد در حالی که قدرت در همه زمان ها ظهور ندارد. شبهه ای که گاه از نظر عرفانی اینگونه پاسخ داده شده که صفت قدرت می تواند صرفاً وجود داشته باشد ولی در کمون و بطون مانده است. ملاّهادی سبزواری به علّت تمایلات عرفانی مورد دوم را می پذیرد. این پژوهش بر اساس منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی و تحلیلی نظریه ملاّهادی سبزواری را تقریر و تبیین کرده است. یافته های تحقیق حاضر حاکی از آن است که حکیم سبزواری در مسئله «قدرت الهی» مبتنی بر تعریف لزوم مختار بودن در فعل یا ترک فعل، به یکی از دو مشکل موجَبیت خدا یا انقلاب در ذات بر نمی خورد بلکه با نگاه عرفانی، به قدیم بودن تجلّی ذاتی یعنی قدیم بودن صفات چهارگانه حیات و علم و قدرت و ربوبیت می رسد و این قِدَم ذات است نه قِدَم فعل.