آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۲۴

چکیده

اتکا به مطلوبیت عینی و اندازه گیری میزان شادمانی و رضایت فرد بر اساس انتخاب های وی، مربوط به انسان اقتصادی و تعریف محدودی از انسان می باشد که سال ها توسط تئوری های مرسوم در اقتصاد به عنوان پیش فرض در خصوص انسان ها مورد پذیرش قرار گرفته است. مطالعات گوناگون نشان دهنده انحراف واقعیت و داده های تجربی از پیش بینی تئوری های استاندارد در زمینه شادمانی می باشد، بنابراین اتکا به مطلوبیت عینی به تنهایی ما را به درک درستی از شادمانی و رضایت خاطر افراد نمی رساند. در این پژوهش ساختاری برای شادمانی معرفی می شود تا علاوه بر در نظر گرفتن وجوه اقتصادی، تأثیر زمینه های دیگر نیز روی دریافت افراد از شادمانی یا مطلوبیت ذهنی مشخص گردد. در حقیقت در این مطالعه براساس نگرش اقتصاد رفتاری، بازنگری دوباره به مطلوبیت و شادمانی داشته و براساس داده های جمع آوری شده از 192 دانشجو در مقاطع مختلف، به تأیید ساختاری برای شادمانی پرداخته شده که در این ساختار شادمانی از سلامت روان انسان ها استفاده شده است و مشخص شده که سلامت اقتصادی، سلامت اجتماعی و سلامت فیزیکی نیز بر روی سلامت روان افراد مؤثر بوده است. در حقیقت این مطالعه یک پژوهش میان رشته ای می باشد که در آن به دنبال گسترش تئوری های مرسوم اقتصادی از طریق جایگزینی انسان واقعی به جای انسان اقتصادی و تکیه بر ویژگی های روانشناختی وی خواهیم بود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که منشأ شادمانی افراد، سلامت روان آنها می باشد و در سلامت روان، مهم ترین تأثیر به ترتیب مربوط به سلامت فیزیکی، سلامت اجتماعی و سپس سلامت اقتصادی می باشد. در حقیقت درآمد یا عوامل اقتصادی که از دیدگاه اقتصاد مرسوم عامل اصلی کسب مطلوبیت و شادمانی افراد است، تنها یکی از عوامل تعیین کننده سلامت روان می باشد که شادمانی از آن نشأت می گیرد.

The Pursuit of Happiness: the Structure of Happiness Based on Economic and Non-Economic Factors

Relying on the objective utility and measuring the level of happiness of people based on their choices is related to homo-economicus and a limited definition of human, which has been used as a presupposition by conventional theories in economics for years. Many studies show the deviation of reality and experimental data from the predictions of standard theories about happiness. In this study, we will try to introduce a structure for happiness so that in addition to considering the economic aspects, the effect of other fields on people's perception of happiness or subjective well-being can be determined. Based on the attitude of behavioral economics, we have re-examined utility and happiness, due to the data collected from 192 students in different grades of university. We have confirmed a structure for happiness, which is related to the psychological well-being. Economic well-being, social well-being and physical well-being also affects happiness indirectly through psychological well-being. This study is interdisciplinary research, which seeks to expand the conventional economic theories by replacing the real human being instead of the homo-economicus. The results show that the main source of people's happiness is their psychological well-being, and in psychological well-being, the most important factor is physical well-being. The second and third order goes to social well-being and economic well-being. Income or economic factors, which is the main in determining people's happiness in conventional prospect, is only one of the determining factors of psychological well-being, which happiness originates from.

تبلیغات