از فلسفه زیبایی تا انسان شناسی زیبایی شناسی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف: زیبایی و زیبایی شناسی سیر تحول و تطور تامل برانگیزی در تاریخ جهان دارد، بطوری که فرهنگ های شناخته شده پیش از تاریخ مکتوب مانند چین، مصر، ایران، آفریقا و اروپا مصادیق آن را منش ها، رفتارها و فضیلت های انسانی می دانستند و از سویی دیگر زیبایی را با ساخته ها، عملکردها، مهارت ها، مخلوقات و اشیاء طبیعی؛ جانوران، درختان و شکل های صخره ها توصیف می کردند. اما تاریخ زیبایی در غرب پر از فراز و نشیب است و از یونانیان باستان که زیبایی را محصول تفکر و اندیشه هنرمند می دانست تا آگوستین فیلسوف غربی در قرون وسطی که در توصیف زیبایی از آموزه ابتکاری «افاضه» از هستی مطلق شکل می گیرد، نظریه زیبایی در زیبایی شناسی قرون وسطی، به شکلی نسبتا تصنعی به منزله جانشینی برای علائق زیبایی شناختی مفید و منشا اثر بود. سال1790م کتاب مهم امانوئل کانت[1] فیلسوف آلمانی و چهره شاخص در فلسفه مدرن قرن هیجدهم به نام نقد قوه حکم منتشر شد که امروزه یکی از مهم ترین منابع زیبایی شناسی شناخته می شود. وی در دوره ماقبل انتقادی تفکر خود رساله کوچکی با عنوان ملاحظات در باب امر زیبا و امر والا[2] (1764)نوشت که در آن عمدتا به تاملات اجتماعی و انسان شناختی می پرداخت. کانت منکر اصول ذوق بود و اعتقاد داشت، احکامی که در مورد زیبایی صادر می کنیم، فقط متکی بر لذت بوده و تماما ذهنی است و صرفا برای مطالعات تجربی (انسان شناسی یا تاریخ) کارکرد دارد، کانت در مبحث استتیک تغییرات گسترده ای را بوجودآورد و آن را به یک نظریه مرتبط با هنر و زیبایی تبدیل کرد.( ماسیکا،2011: 3) در نقد کانت، حس پایین تر از شناخت و درک قرار می گیرد و ذوق مبتنی بر پایه اخلاقی نیست و حکم به زیبایی چیزی، حکم ذوقی است و وی ذوق قوه داوری را درباره زیبایی می داند. تا اواخر قرن نوزدهم بر اثر نظریات کانتی در فرهنگ و مطالعات غربی هنر و آثار هنری مصداق زیبایی شناسی بود و همچنین درک زیبایی نیز به ارزش ها با تجربه حسی از اشیا یا حوادث بستگی داشت. در اواخر قرن با رواج مطالعه انسان شناسی هنر مباحث زیبایی شناسی نیز همزمان مطرح شد و افق دیدگاه جدیدی در مباحث زیبایی شناسی پدید آمد. نظریه زیباشناختی کانت نظامند و جامع بود، وی تجربه و احکام را در مورد زیبایی طبیعی و هنر را به مفاهیم اساسی معرفت شناسی، ما بعدالطبیعه و اخلاق ربط می داد. تداوم این میراث در زیبایی شناسی بعد از او کاملا به چشم می خورد، هدف این پزوهش واکاوی سیر تحول فلسفه زیبایی تا انسان شناسی زیبایی شناسی است و پرسش آن بر این مبناست که چه تحولات تاریخی در اندیشه و فلسفه زیبایی از دوره باستان تا انسان شناسی زیبایی شناسی روی داده است؟ روش شناسی: روش تحقیق این پژوهش، تحلیلی- توصیفی با رویکردی کیفی با محوریت تحولات تاریخی براساس منابع مکتوب است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که مهم ترین تحولات پدیدآمده در قرن نوزدهم انسان شناسی با دو نگرش تطورگرایانه و اشاعه گری (گسترش) در سال های1880-1930توام است، بطوری که نگرش تطور گرایی بر رشد قدرت(ذاتی) زیبایی شناسی در انسان متمرکز است و رشد یا عدم آن را منوط به اصول سلسله مراتبی و مرحله ای است و اشاعه گرایی بر گسترش مولفه های زیبایی در جوامع مختلف تاکید دارد تا اینکه با ظهور انسان شناسی زیبایی شناسی در دوران معاصر به مولفه های زیبایی بومی و جامعه خالق در پژوهش ها بیشتر توجه شد و زیبایی از منظر جامعه خالق مورد نقد و بررسی قرار گرفتFrom the philosophy of beauty to the anthropology of aesthetics
Purpose: Beauty and aesthetics have a thought-provoking course of evolution and development in the history of the world, in such a way that the known cultures before written history such as China, Egypt, Iran, Africa and Europe considered its examples to be human characters, behaviors and virtues, and on the other hand, beauty was constructions, functions, skills, creatures and natural objects; Animals, trees and rock shapes were described. But the history of beauty in the West is full of ups and downs, and from the ancient Greeks, who considered beauty to be the product of the artist's thinking, to Augustine, the western philosopher in the Middle Ages, who described beauty from the innovative doctrine of "Afaza" of absolute existence, the theory of beauty in The aesthetics of the Middle Ages, in a relatively artificial way, served as a substitute for the useful aesthetic interests and the origin of the work.In 1790, the important book of Immanuel Kant, a German philosopher and a leading figure in the modern philosophy of the 18th century, called Critique of the Power of Judgment, was published, which is known as one of the most important sources of aesthetics today. In the pre-critical period of his thinking, he wrote a small treatise entitled Considerations on the Beautiful and the Noble (1764), in which he mainly focused on social and anthropological reflections. Kant denied the principles of taste and believed that the judgments we issue about beauty are only based on pleasure and are completely subjective and only work for empirical studies (anthropology or history). Kant made extensive changes in the subject of aesthetics and made it It became a theory related to art and beauty. (Masika, 2011: 3) In Kant's criticism, sense is lower than knowledge and understanding, and taste is not based on moral foundation, and the judgment of the beauty of something is a judgment of taste, and taste is the power of judgment. knows about beauty. Until the end of the 19th century, as a result of Kant's theories, in Western culture and studies, art and works of art were examples of aesthetics, and the understanding of beauty also depended on the values with the sensory experience of objects or events. At the end of the century, with the spread of the study of anthropology of art, the topics of aesthetics were also raised at the same time, and a new perspective appeared in the topics of aesthetics. Kant's aesthetic theory was systematic and comprehensive, he related experience and judgments about natural beauty and art to the basic concepts of epistemology, metaphysics and ethics. The continuation of this legacy in aesthetics after him is clearly visible, the purpose of this thesis is to analyze the evolution of the philosophy of beauty to the anthropology of aesthetics, and the question is based on what historical developments have occurred in the thought and philosophy of beauty from the ancient period to the anthropology of aesthetics?
Methodology: The research method of this study is analytical-descriptive with a qualitative approach centered on historical developments based on written sources.
Findings: The findings show that the most important developments in the 19th century of anthropology are related to the two attitudes of evolutionism and diffusion (expansion) in the years 1930-1880, so that the evolutionism approach focuses on the growth of the (intrinsic) aesthetic power in humans, and its growth or lack thereof depends on hierarchical principles. And it is a stage, and diffusionism emphasizes on the expansion of the components of beauty in different societies, until with the emergence of aesthetic anthropology in the contemporary era, more attention was paid to the components of native beauty and the creative society in researches, and beauty was criticized from the perspective of the creative society