پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای انگیزش تحصیلی در رابطه میان باورهای هوشی با پایداری تحصیلی دانشجویان انجام شد. روش این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از میان آن ها تعداد 360 نفر (257 زنو 103 مرد) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به مقیاس های پایداری تحصیلی کلارک و ملکی (2019)، نظریه های ضمنی هوش عبدالفتاح و ییتس (2006) و انگیزش تحصیلی لپر (2005) پاسخ دادند. نتایج نشان داد رابطه باور هوشی افزایشی با انگیزش تحصیلی درونی و پایداری تحصیلی معنادار است اما بین باور هوشی ذاتی با انگیزش تحصیلی درونی و پایداری تحصیلی رابطه ی معناداری مشاهده نشد. همچنین، رابطه انگیزش تحصیلی درونی با پایداری تحصیلی مستقیم و معنادار است اما بین انگیزش تحصیلی بیرونی با پایداری تحصیلی رابطه معنادار مشاهده نشد. به علاوه، نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخورداراست و مؤلفه ی باور هوشی افزایشی می تواند پایداری تحصیلی را به طور مستقیم و معناداری پیش بینی نماید و انگیزش تحصیلی درونی دارای نقش واسطه ای در رابطه میان باور هوشی افزایشی با پایداری تحصیلی است. بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که تقویت باور هوشی افزایشی دانشجویان میتواند موجبات افزایش انگیزش تحصیلی درونی آنها را فراهم آورد و از این طریق منجر به افزایش پایداری تحصیلی آن ها گردد.