آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴

چکیده

زمینه: تعارضات زناشویی در پنج سال نخست زندگی افزایش می یابد و به کارگیری مداخلات تأثیرگذار برای کاهش این تعارضات ضروری است. هدف: پژوهش حاضر با هدف هم سنجی تأثیر مداخلات درمان حالت روان بنه و درمان متمرکز بر هیجان بر الگوهای ارتباطی همسران تازه ازدواج کرده متعارض انجام گرفت. روش: طرح این پژوهش کاربردی، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری همسران متعارض کمتر از شش سال ازدواج بود که در سال 1398 میان ماه های خرداد تا شهریور به مراکز مشاوره پیوند زندگی و اندیشه در شهرستان آستارا مراجعه کرده بودند. از میان آن ها 30 زوج (60 زن و شوهر) با نمونه گیری در دسترس و گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسش نامه الگوهای ارتباطی(Christensen & sullaway,1984)  و مصاحبه بالینی بود. درمان حالت روان بنه، طی 12 جلسه90 دقیقه ای و درمان متمرکز بر هیجان طی 10 جلسه120دقیقه ای اجرا گردید و پس از سه ماه پیگیری، برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره با اندازه گیری مکرر و SPSS-24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان حالت روان بنه، الگوی ارتباطی سازنده متقابل را به صورت پایدار افزایش داده (01/0> P) و الگوی توقع-کناره گیر را کاهش می دهد(01/0> P). درمان متمرکز بر هیجان الگوی سازنده متقابل را افزایش داده (01/0> P) و الگوی اجتناب متقابل (05/0> P) و توقع-کناره گیر(01/0> P) را کاهش می دهد. درمان حالت روان به صورت کارآمدتری الگوی سازنده متقابل را افزایش داده (01/0> P) و الگوی توقع-کناره گیر را کاهش می دهد(01/0> P) و درمان متمرکز بر هیجان در کاهش الگوی اجتناب متقابل مؤثرتر بود (01/0> P). نتیجه گیری: مداخلات درمان حالت روان بنه و درمان متمرکز بر هیجان را می توان برای بهبود الگوهای ارتباطی زوجین متعارض به کار بست.

Comparison of Effect of Schema mode therapy and Emotion-Focused Therapy on Communication Patterns in New Married Couples Involved in Conflict.

Background : Marital conflicts increase in the first five years of life and effective interventions are essential to reduce these conflicts. Objective : This study aimed to compare the effect of schema mode therapy  and emotion-focused therapy on communication patterns in new married couples involved in conflict. Method : The design of this applied research was experimental with a pretest-posttest with a control group. The statistical population included all couples with marital conflicts who were married for less than 6 years and referred to the private centers of counseling and psychological services (Peivand-e-Zendegi & Andishe) in the city of Astara in 2019. 30 couples (n=60) were divided into two experimental groups and a control group by available sampling and random assignment. The Communication patterns questionnaire (Christensen & Sullaway, 1984) and clinical interview were the instruments in this study. schema mode therapy  (12 sessions of 90 minutes) and emotion-focused therapy (10 sessions of 120 minutes) were implemented. After three months of follow-up, repeated measurement variance analyses were used for the analysis of the hypotheses. Findings : The findings indicated, schema mode therapy increases mutual constructive communication patterns (P>0/01) and reduces the demand-withdraw patterns (P>0/01) in couples. The emotion-focused therapy increases mutual constructive patterns in couples (P<0.01) and reduces mutual avoidance (P<0.05) and demand-withdraw patterns (P<0.01) in them. In addition, schema mode therapy increases more effectively the mutual constructive pattern (P<0.01) and decreases the demand - withdraw pattern (P<0.01) than emotion-focused therapy is more successful than schema mode therapy in reducing mutual avoidance patterns (P<0.01). Conclusion: Schema mode therapy  and emotion-focused therapy interventions can be used to improve communication patterns in couples involved in conflict.

تبلیغات