تحلیلی بر توان های بالقوّه برندسازی بندرانزلی، با تأکید بر مؤلفه های کالبدی و فضایی، از منظر تصاویر ذهنی سهامداران برند مکانی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
در دو دهه اخیر، برندسازی شهری، به عنوان راهبردی کلان جهت مدیریت حُسن شهرت شهری و اصلاح تصاویر مکانی، در راستای نیل به ارتقاء جوانب متنوع رقابت پذیری شهری، از سوی مدیران و سیاست گذاران شهری مورد توجه قرار گرفته است. لیکن بنا به دلایل متعدد، این رویکرد کمتر در مدیرت شهرهای ایران تجلّی یافته است. تحقیق پیش رو، در روش توصیفی - تحلیلی، همراه با مطالعات کتابخانه ای و میدانی، کوششی جهت سنجش ظرفیت های بالقوه برندسازی شهر بندرانزلی از منظر مخاطبان بیرونی برند احتمالی مکانی می باشد. در اثبات فرضیه اصلی و پرسش نخست این تحقیق، مبتنی بر آزمون فریدمن با مقدار آماره X 2 محاسبه شده (435/73) و درجه آزادی 4، با 95 درصد اطمینان، نتایج نشان از آن داشت که ظرفیت ها و توان های بندرانزلی، از منظر تصاویر ذهنی مخاطبان بیرونی، قابلیت مبدل شدن به یک فرایند برندسازی شهری را دارد. در پاسخ به پرسش دوم این تحقیق نیز، این نتیجه حاصل شد که عناصر کالبدی و فضایی بندرانزلی، از منظر میزان یادآورسازی نام بندرانزلی، در تصاویر ذهنی مخاطبان بیرونی دارای اثرات همسان نیستند. لذا تأثیرات آن ها نیز در فرایند برندسازی بندرانزلی یکسان نخواهد بود. پاسخ به پرسش دوم با روش تاپسیس، نشان از آن داشت که عناصر طبیعی یا مصنوع مرتبط با سواحل دریا و تالاب از مهمترین مؤلفه های کالبدی و فضایی می باشند که تصاویر ذهنی مخاطبان بالقوّه برند بندرانزلی را از نام این شهر، شکل داده اند. همچنین هویت رقابتی برند بندرانزلی منطبق بر سه فعالیت کلان اقتصادی با اولویت های "بازرگانی و حمل ونقل دریایی"، "گردشگری" و "صید و صنعت شیلات" است که امکان رقابت با سایر برندهای شهری را می یابد.An Analysis of the Potential Abilities of Branding of Bandranzli, with an Emphasis on the Physical and Spatial Components, from the perspective of the mental images of the local stockholders of the brand locator
The leading research in the descriptive-analytical method, along with library and field studies, is an attempt to measure the potential capacity of branding of Bandar Anzali from the perspective of an external audience of a potential spot brand. In support of the first hypothesis of this study, based on the Friedman test with the calculated X2 statistic (73.435), and with a degree of freedom, 4, with 95% confidence, we concluded that the capacities and capabilities of the Antarctic, from the perspective of the mental images of the external audience, Becoming a branding city process. In the second hypothesis of this study, we also concluded that the elemental and spatial elements of Antarctica, in terms of the reminder of the name of Antarctica, do not have the same effects in the mental images of the external audience. Therefore, their effects will not be the same in the process of branding. Testing the second hypothesis by the topsis method has shown that natural elements or artifacts associated with seas and lagoons are the most important physical and spatial components that shaped the imagery of the potential audience of the Bandar Anzali brand from the city's name. Also, the competitive identity of an Anbar brand is consistent with three macroeconomic activities with the priorities of "Commercial and Maritime Transportation", "Tourism" and "Fishing and Fishing Industries" to compete with other urban brands.