تحلیل ساخت و معنا در مصباح الهدایه و نسبت آن با گفتمان عرفانی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
سخن کاوی و تحلیل گفتمان به تجزیه و تحلیل پیوندهای درونی متن که ساختار آن را تشکیل می دهد، می پردازد. در درک این پیوندهای درونی، تحلیل ساختار و هماهنگی معنایی اجزا و عناصر متن ضروری است؛ زیرا منجر به خوانش عمیق اثر ادبی می شود. برای رسیدن به این هدف نگارندگان به بررسی ساخت متنی مصباح الهدایه که از جمله متن های ادبی گفتمان مدار برجسته قرن هشتم ه.ق و نثر آن آراسته به گفتمان عرفانی است، در دو مقوله ساخت مبتدا- خبری و انسجام پرداخته اند. در مبحث ساخت مبتدا- خبری نشان داده اند که ساختار به کارگیری اطّلاعات در این کتاب دارای انعطاف پذیری زیادی نیست؛ امّا فضای حاکم بر آن فضای حرکت و سلوک است. پیام اصلی نویسنده کتاب نیز این است که دینداری – یعنی همان اصل اساسی- ای که برای سلامت جامعه قرن هشتم -که دچار انحطاط اخلاقی و فساد شده و از دین فاصله گرفته- از ضروریّات است. در مبحث انسجام نیز به بررسی متن در سه بخش دستوری، واژگانی و پیوندی پرداخته شده؛ در بخش دستوری کارکردهای انسجام عبارتند از ارجاع، جانشینی و حذف که کاربرد فراون آن در متن باعث جلوگیری از ملالت و دلزدگی در خواننده و همچنین ترغیب وی برای خواندن متن شده است. در بخش انسجام واژگانی نیز تکرار و هم آیی که نقش مهمّی در القای معانی، زیبایی آفرینی، تأثیرپذیری بیشتر و همچنین یکپارچگی معنای متن و زنجیره انسجامی آن دارند، تبیین گشته اند. در مبحث عناصر پیوندی ادوات پیوندی بین جملات متن در عوامل ربط افزایشی، سببی، تقابلی و زمانی تشریح شده است و در نهایت این نتایج به دست آمده که بسامد مؤلّفه های افزایشی و سببی بیشتر از سایر عوامل پیوندی کاربرد دارد که این خود می تواند به دلیل تأثیرپذیری از موضوع مورد بحث و همچنین اقناع مخاطبان باشد. روش کار در این مقاله دستور کار مایکل هالیدی و رقیّه حسن است.An Analysis of the Structure and Content in Mesbaholhedayeh and its relation with Mystical Discourse
Discourse and conversational analysis pay attention to the analysis of the text. Literary text like any other work for the reproduction and dissemination of specific conversation can be analyzed. Mesbaholhedayeh as an example of literary text with its conversational structure belongs to 8th century (A. H.). It has a mystical discourse and includes a prose focusing on religious orientation toward human life which was deteriorated in 8th century (A.H.). The main aim of the study has been to see how the discourse elements in three areas of grammatical, lexical and textual components have come together to create a coherent mystical text. In grammatical part of the study the cohesion elements like ellipses and references and substitutions have been reviewed. In lexical part of the work, the authors have treated the repetition and homophones in the text . In the textual part of the study the authors have been concerned with relationship of the points in the text through causal, additional and contrastive transitional markers . The findings of the study show that the relational markers like additive and causal markers which help to improve the cohesion of the text have been more used than the other markers. These markers have more effect to convince the readers of the text. The theory of texture by Michael Halliday and Roughieh Hassan is used to underlie the study.