ردّ پای داستان قرآنی ابراهیم (ع) در مژگان سیه حافظ (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
تأویل پذیری، یکی از بارزترین ویژگی های شعر حافظ، محسوب می گردد. در این میان، غزل 354 با مطلع «به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم...»، از جمله غزلیّاتی است که با نگاهی تأویلی، با داستان حضرت ابراهیم (ع) و اسماعیل(ع) در سوره صافّات قابل تطبیق است. تعبیر «قصر حور العین» در غزل 354 که برگرفته از آیات سوره صافّات، ص، واقعه و رحمن است، نشانه، ردّ پا و پل ارتباطی است که از یک سو، ذهن مخاطب را با داستان حضرت ابراهیم و اسماعیل(ع) در سوره صافّات پیوند می دهد و از سوی دیگر، میان ابیات غزل، بست و پیوند و هماهنگی ایجاد می کند. بر اساس این تأویل و تحلیل در می یابیم که حافظ، هنرمندانه و با زبان غزل، میان «قصر حور العین« و«قاصِراتُ الطَّرْفِ عِینٌ»، «فرهاد» و «ابراهیم»(ع)، «غوغای خیال خواب دوشین» و «یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرى فِی الْمَنامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ ما ذا تَرى»، رخنه در دین و «فَراغَ إِلى آلِهَتِهِمْ» و «ما تَنْحِتُونَ»، چشم بیمار و إِنِّی سَقیمٌ و... ارتباط واژگانی و معنایی ایجاد کرده است و در حقیقت، تعابیر، مضامین و بن مایه های اصلی غزل را از داستان قرآنی گرفته و آنها را با ساختار هنری و ادبی غزل هماهنگ کرده است و در نتیجه از خلال این تأویل از یک سو، مفهوم و معنای دیگرگون و جدیدی از مفردات، تعابیر و ابیات غزل می توان ارائه داد و از سوی دیگر میان ابیات غزل ارتباطی منطقی تر و وحدتی اندام وار می توان ایجاد کرد که فهم ابیات را آسان تر می کند. در این مقاله ارتباط میان غزل و داستان قرآنی تبیین و تحلیل می گردد و در کنار دیگر معانی و شروحی که تاکنون از این غزل ارائه شده، تحلیل، ترجمان و تأویل دیگرگونی را به استناد اثرپذیری حافظ از آیات قرآن کریم، نشان داده می شود.The Trace of Koranic Story of Ibrahim in Hafiz's "Black Eyelashes"
One of the most outstanding characteristics of Hafiz' poem is its amenability. Among all, sonnet 354 beginning with "with your black eyelashes you brought me thousand doubts', taking an impressionist view, is one of the sonnets that can be compared and contrasted with the story of Ibrahim and Ishaelm (peace be upon them) in the Surah of Safat. The interpretation of "ghasre" (the palace of houri) in sonnet 354 derived from Surahs of Safat, Sad, Vaghea, Rahman is a clue on the one hand, links the audience mind with the story of the Holly prophet Ibrahim and Ishmael (peace be upon them) in the Surah of Safat, and on the other hand it causes a harmony and link among the couplets of the sonnet. Based on this amenability and contrast, it is found out that Hafiz artistically has created a semantic and lexical link between his sonnet and story of Ibrahim. In fact he has been under the influence of the story in the creation of his sonnet and has accorded it with the artistic and literal nature of sonnet. Consequently created by this amenability, a different meaning can be excluded considering single lexicon, expressions and couplets of the sonnet. On the other hand, a more logical relation and a stronger consolidation can be made among the couplets of the sonnet that facilitates understanding of the couplets. In this article it is aimed to clarify and analyze the relationship between the sonnet and the Koranic story, it is also meant to demonstrate a different analysis and interpretation with reference to Hafiz's amenability from The Holy Koran verses, in addition to other meanings and expositions presented till now.