معرفت شناسی سهراب سپهری در «سوره تماشا»
آرشیو
چکیده
«سوره تماشا» نام شعری است از «سهراب سپهری» که در عین سادگی، تابلوی زیبایی از معرفت شناسی اوست. شاعر در این شعر از سوگندهای آغازین بعضی از سوره های قرآن مجید الهام گرفته و شعر خود را اینگونه آغازکرده است: »به تماشا سوگند / و به آغاز کلام / و به پرواز کبوتر در ذهن». تمام هستی، آیات سوره تماشا و نشانه های حق است، از این رو می گوید: «زیر بیدی بودیم/ برگی از شاخه بالای سرم چیدم، گفتم / چشم را باز کنید آیتی بهتر از این می خواهید؟«. آنانکه چشمشان بسته و جیبشان پر از عادت بود پیام رسولان را برنتافتند و آینه دل آنان را شکستند و در نتیجه خواب خوش ایشان با در رسیدن عذاب خداوندی آشفته گردید. در این نوشتار، سعی شده با تحلیلی مختصر از سوره تماشا و تطبیق آن با اندیشه شاعران بزرگی چون حافظ و مولانا به اندیشه های معرفتی «سهراب سپعری»، مندرج در این سروده زیبا، اشاره گردد.“Soureh Tamasha” and Sohrab Sepehri's idiology
“Soureh Tamasha” is the name of a poem by Sohrab Sepehri, projecting a simple as well as beautiful image of his ideology. The poet gets inspiration from a number of the Quranic chapters as to trigger his poem with such oaths as “I swear to sightseeing”, “I swear to speech ability” and “I swear to the bird of thought flottering in mind”. The universe is full of tokens of God, and those tokens are illustrated in the poem "Soureh Tamasha". Here is an example:
Resting in the shadow of a willow,
I picked leaves off the branch I was below.
Hey, I said, open your eyes and behold,
T's best God's token to put in my ode.
Those who kept dreaming of traditions with their eyes and ears closed at the divine message of prophets jumped off their dreams as the bell of torture tolled. This being the gist of “Soureh Tamasha”, the article briefly analyzes the poem and compares and contrasts Sepehri's ideology with those of such great poets as Hafiz and Mowlavi.