معماری روستایی ایران به لحاظ ماهیت کارکردی و پاسخ گو بودن به نیازهای انسانی، مجموعه ای همگن را با هویت کالبدی خاص تشکیل می دهد که هویت آن از مفهوم سکونت و شیوه زیست در روستا نشئت می گیرد. با ورود تکنولوژی به عرصه زندگی روستایی و تغییرات ساختار اجتماعی و اقتصادی، الگوی معماری مسکن روستایی دستخوش دگرگونی و تحول گردیده است و امروزه اکثر خانه های روستایی با شرایط اقلیمی و زیستی و سبک زندگی روستایی متناسب نیستند. در این میان، معماری بومی و اصیل روستایی ارزش های پایداری دارد که می تواند پس از شناسایی و تحلیل، به عنوان الگویی مناسب در طراحی مسکن امروزی روستا استفاده شوند. از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر، دستیابی به الگوی طراحی مسکن روستایی است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی تحلیلی است. برای این منظور، پس از مطالعه منابع کتابخانه ای در حوزه مسکن روستایی، ابتدا عوامل مؤثر در شکل گیری مسکن روستایی مشخص شده اند و سپس به وسیله مطالعات میدانی، در روستای طزره دامغان بررسی شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند در روستای طزره، عوامل اقتصادی و نوع معیشت خانواده در مساحت و تعداد ریزفضاهای توده و حیاط و ورودی تأثیرگذارند و وجود فضای معیشتی طویله، امکان انعطاف پذیری مسکن روستایی را در گذر زمان فراهم کرده است. همچنین عوامل اجتماعی و فرهنگی در فرم نما، سلسله مراتب ورودی، نحوه قرارگیری توده نسبت به حیاط و تعداد خانوارهای ساکن یک خانه مؤثرند. عوامل محیطی حاکم بر روستای طزره نیز در جهت گیری توده، شکل گیری پلکانی توده و حیاط، تعداد و وسعت بازشوها، تعداد طبقات، حوزه بندی فضاها و نوع مصالح تأثیرگذارند. در ادامه، پنج الگوی شاخص مسکن روستای طزره معرفی شده اند و سپس مشخصه های کالبدی عملکردی در ریزفضاها و اجزای معماری این الگوها تحلیل گردیده اند. در نهایت، با تحلیل الگوهای شاخص معماری قدیم روستای طزره، استخراج الگو در قالب چهارچوبی کالبدی عملکردی ارائه شده است که با توجه به محیط اقلیمی روستا و نظام اجتماعی و اقتصادی روستاییان است و می تواند برای طراحی مسکن معاصر روستا استفاده شود.