مفهوم قلمرو از جمله عوامل تأثیرگذار بر کیفیت ارتباط انسان با محیط است و سازماندهی آن موجب تأمین برخی از نیازهای انسان از قبیل هویت، انگیزش و امنیت می شود. پیشینه نظری موضوع نشان می دهد که دو دسته عوامل مرتبط با کالبد و رفتار کاربر در بستری اجتماعی- فرهنگی برمحدوده قلمروها تأثیر می گذارند. بنابراین با توجه به عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری قلمروها، محدوده قلمروهای کالبدی، تحت تأثیر عوامل مرتبط با کالبد و محدوده قلمروهای رفتاری، تحت تأثیر رفتار کاربران است. پژوهش حاضر با انطباق قلمروهای کالبدی و رفتاری در سه دوره مسکن حاشیه کویر ایران، به دنبال تعیین مفهوم و محدوده قلمرو ها در هر دوره می باشد. برای این منظور عقدا به عنوان نمونه ای مناسب از شهرهای حاشیه کویری ایران انتخاب شد. روش پژوهش، کیفی است. در سطح تدابیر از پرسشنامه های کیفی، مصاحبه های عمیق و ثبت مشاهدات استفاده شده و یافته های حاصل با استفاده از روش استدلال منطقی تحلیل شده اند. نتایج پژوهش علاوه بر مشخص کردن محدوده قلمروها در هر دوره و تغییرات آن در طول سه دوره، نشان می دهد که ساکنان حاشیه کویر، عوامل کالبدی و مرزهای فیزیکی را ساز و کار تأمین قلمرو خصوصی فرد نمی دانند و از ابزارهای کلامی و زبان بدن برای تأمین و نظارت بر قلمرو خصوصی خود استفاده می کنند. در مورد قلمرو خصوصی خانواده نیز این مردم هنوز ترجیح می دهند به صورت فصلی و چند عملکردی از فضاهای باز و نیمه باز استفاده کنند و بی توجهی به این موضوع موجب حذف بسیاری از کارکردها و یا تغییر آن ها شده و شیوه زندگی مردم را به اجبار تغییر داده است. قلمرو خصوصی گروه نیز چندان تحت تأثیر تقسیمات فضایی مسکن امروز نیست و متناسب با میزان صمیمیت افراد با یکدیگر و شرایط آسایش محیطی و امنیت فضاها شکل می گیرد. به صورت کلی مطالعات انجام شده در این پژوهش تلاش کاربر را در جهت حفظ رفتارهای جاری در فضا با وجود تغییرات کالبدی نشان می دهد و بر لزوم توجه مضاعف به رفتارهای ساکنان در تعیین محدوده قلمروها تأکید می نماید.