پژوهش حاضر به قیاس تحلیلی پیکره بندی فضایی خانه های بومی در نمونه بُشرویه در جنوب خراسان در دوره های صفویه، قاجار، پهلوی و بعد از انقلاب پرداخته است. در این پژوهش فرض بر این است که پیکره بندی فضایی خانه که تا اوایل پهلوی دارای تداوم و استمرار بوده از اواخر این دوره دچار تغییرات شگرفی شده است. این تحقیق از گونه پژوهش موردی با استفاده از روش تحقیق ترکیبی شامل روش های توصیفی، تحلیلی و در نهایت استدلال منطقی می باشد. به این ترتیب موضوع پژوهش با استفاده از مشاهده و برداشت میدانی، مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و تهیه پرسشنامه و شبیه سازی به وسیله نرم افزار تخصصی نحو فضا (Ucl Depth Map) و قیاس تطبیقی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پیکره بندی و سازمان فضایی خانه ها در دوره های صفویه تا اوایل پهلوی دارای تداوم و استمرار بوده و فرهنگ سکونت بومی نقش مهمی در شکل گیری انواع فضا و نحوه سازمان دهی آن داشته است. لذا می توان اذعان نمود که در دوره های صفویه، قاجار تا اوایل پهلوی الگوها و شیوه های سازمان دهی فرم و فضا که مورد استفاده طراحان بومی بوده نسبتاً مشابه و خلاقیت، در مرحله ارائه راه حل برای نقاط ضعف احتمالی یا تغییرات در شیوه زندگی و پیدایش نیازهای جدید بروز می کرده است. لذا تداوم و استمرار در پیکره بندی و سازمان فضایی خانه های بومی مشاهده می شود. از اواخر دوره پهلوی پیکره بندی فضایی خانه ها دچار تغییرات شده و تداوم و استمرار در پیکره بندی فضایی موجود تا قبل از این زمان، در دوره های بعدی از میان رفته است که این خود می تواند بر فرهنگ سکونت بومی و نظام رفتاری ساکنان بومی اثر گذار باشد.