آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۹

چکیده

وقوع سوانح از عمده عوامل تغییر در مکان شناخته می شوند که در رابطه عاطفی بین فرد- مکان اختلال جدی وارد می کنند. تبعات این اختلال با تغییر در دلبستگی به مکان به شکل اضطراب و فقدان بروز می یابد که فرایندهای متأخر بازسازی سکونتگاه ها به دنبال کاهش این پیامدهای روانی است. با توجه به نقش بازسازی در بازآفرینی حس دلبستگی به مکان به عنوان سرمشقی برای عمل در جریان بازسازی سکونتگاه پس از سوانح، این پژوهش به دنبال تبیین نظریه، بر اساس درک و ارزیابی عوامل اختلال در دلبستگی به مکان در زلزله 1382 از دید ساکنان محلات مسکونی بم است. این پژوهش برمبنای ماهیت کیفی به روش پژوهش مردم نگاری همراه با مشاهدات میدانی و مصاحبه عمیق با ساکنان، با رویکردی میدان محور صورت گرفته است. تحلیل داده ها و تبیین نظریه نیز به روش «نظریه زمینه ای» انجام شده است. در این مطالعه با 40 نفر از ساکنان قدیمی محلات امامزاده زید و قصر حمید مصاحبه انجام شده که پیش از وقوع زلزله نیز در محلات مذکور ساکن بوده اند. بر اساس یافته های این پژوهش مهم ترین عوامل درک شده اختلال در دلبستگی به مکان در اثر وقوع زلزله بم به زعم ساکنان، از دست دادن عناصر هویت شهری چون ارگ و نخلستان ها و از بین رفتن حس خانه بوده که در سطح محلات با کاهش روابط اجتماعی خویشاوندی و همسایگی و تنزل هویت محله به دلیل تخریب کالبدی محله، توسط ساکنان تفسیر و معنا شده است. در نهایت ساکنان بمی اختلال در دلبستگی به مکان را به منزله نوعی «نوستالژی گذشته محله» ادراک و تفسیر کرده اند که در آن ها منجر به بی انگیزگی نسبت به محله موجود شده است. در این تجربه برخلاف تصور رایج امر بازسازی در ساخت کالبدی مسکن برای بازماندگان، بر اهمیت بازسازی عناصر هویت شهری همراه با تأمین زیرساخت های لازم برای ارتقای کیفیت زندگی و روابط اجتماعی در محله و احیای هویت محله ای در امر برنامه ریزی و طراحی بازسازی پس از بروز سوانح تأکید می شود.

تبلیغات