آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۵

چکیده

ادراک عمومی از حقوق شهروندی نشات گرفته از عوامل متعددی است که تا حد زیادی به برداشت های حسی و شناختی شهروندان مرتبط می باشد. پژوهش حاضر به بررسی این ابعاد و عوامل موثر بر آن و ارتباطش با مفهوم جنسیت می پردازد و با بررسی وضعیت ادراک زنان از نظریه حق بر شهر لوفور در بستر شهر قزوین، احتمال وجود تفاوت های جنسیتی در بهره مندی از این حق را نیز مورد بررسی قرار می دهد. حجم نمونه 390 نفر از دوجنسیت در شهر قزوین و انتخاب نمونه با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای توام با طبقه بندی صورت گرفته است . برای این منظور از روش آماری رگرسیون لجسیتک اسمی دو وجهی و با در نظر گرفتن مؤلفه های تأثیر گذار بر حق بر شهر در نرم افزارR استفاده گردید. نتایج نشان می دهد جنسیت نقش مهمی در میزان ادراک این مهم داشته و شهروندان مرد به احتمال 27 درصد، بیش از شهروندان زن ، ادراک بهره مندی از حق بر شهر را دارند. همچنین می توان به این نتیجه رسید که در میان ابعاد بررسی شده، بعد آسودگی فیزیکی بیشترین تمایز در میزان رضایتمندی داشته است که نشان می دهد فضاهای شهر قزوین احساس امنیت زنان را به اندازه مردان تأمین نمی کند.

right to the city and sexual differences challenges (case study: Qazvin city)

Citizens' emotional and cognitive perceptions lead to a general perception of citizenship rights. Our focus in this research is to study the factors that affect, and are related to gender. Gender was considered as a determining factor in the perception of urban spaces to examine the possibility of gender differences in the enjoyment of the right to the city. The population of this study is 390 citizens of Qazvin city that were selected by proportional stratified-sampling, and by combining inappropriate cluster sampling and proportional classification. The data analysis was done by R, using two-way logistic regression and ordinal regression, and the results show that gender plays an important role in citizens' perception of the right to their city. A male citizen of Qazvin is about 30 percent more likely than a female citizen of Qazvin to have a sense of entitlement to the city. Among the analyzed factors, physical convenience had the highest gender gap in terms of citizen satisfaction, which can be largely prevented by increasing the determinant components in cities, and It also increased satisfaction with the right to the city. Furthermore, the dimension of physical comfort was the most differentiated between men and women in terms of satisfaction, indicating that Qazvin, does not provide as much security for women as men.

تبلیغات