نویسندگان: حسن ملک

کلید واژه ها: نیکلاس لومان پدیدارشناسی شوتس پارسونز معنا

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۱۷۳-۱۸۵
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۱۰۹

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

این مقاله به ایضاح نظریه سیستمی نیکلاس لومان جامعه شناس آلمانی می پردازد، که هم دوره شوتس و پارسونز بوده و موضع گیری متفاوتی در خصوص سیستم های اجتماعی اتخاذ می کند. از دیدگاه لومان سیستم های اجتماعی بر ساختارها بنا نشده اند، بلکه بر عناصر تعاملی و ارتباطی رویداد-محور (معمولا به" کنش" تقلیل می یابد) بنا شده اند، که تنها برای یک لحظه وجود دارند و سپس محو می شوند. بنابراین اصطلاح ساختار تنها جایگاهی فرعی و انشعابی در نظریه سیستمی لومان دارد. ساختارهای معنادار توسط اسنادهای معنادار اجتماعی تجربه و کنش، تولید و بازتولید می شوند. از منظر لومان رویدادهای ارتباطی در مقایسه با ساختارها از نوعی تقدم " وجود شناختی"[1] برخورداراند. به همین دلیل است که او از نظریه نظام های اجتماعی رویداد محور[2] خود، به عنوان نظریه فراساختارگرایی یاد می کند. ساختارها در کنش اجتماعی به عنوان انتظارات معنادار از انتظارات حضور دارند. فراتر از آن انتظارات، ساختاری وجود ندارد که بتوانیم در جهان مفروض پدیدار شناختی تجربه کنیم. به این پرسش که آیا ساختارها در طول زمان ثابت هستند و یا اینکه تا چه اندازه بر جامعه منطبق می شوند، نمی توان پاسخی نظری داد؛ بلکه می بایست به طور تجربی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. [1] Ontological [2] Event- based systems

تبلیغات