زمینه و هدف: خانواده به عنوان زیربنای شخصیت و رفتارهای بعدی کودک شناخته می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اختلال نافرمانی مقابله ای، خودمهارگری، و سبک های دلبستگی در کودکان با و بدون والد معتاد انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان 7 تا 12 ساله، با و بدون والد معتاد شهر تهران در سال 1398 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 62 کودک (31 کودک با والد معتاد و 31 کودک با والد غیرمعتاد) بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه علایم مرضی کودکان (گادو و اسپیرافکین، 1984)، مقیاس ارزیابی خودمهارگری (کندال و ویلکاکس، 1979) و پرسشنامه دلبستگی (کولینز و رید، 1990) بود. تحلیل داده ها با نسخه 24 نرم افزار SPSS و با استفاده از روش آزمون t برای گروه های مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری انجام شد. یافته ها: یافته های به دست آمده در این پژوهش نشان داد که بین کودکان با و بدون والد معتاد در متغیرهای اختلال نافرمانی مقابله ای، خودمهارگری، و سبک های دلبستگی (ایمن، اجتنابی و دوسوگرا) تفاوت معنادار وجود دارد (0/05 < p) و کودکان با والد معتاد، نمرات بالایی در اختلال نافرمانی مقابله ای، سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا، و نمرات پایینی در خودمهارگری و دلبستگی ایمن به دست آوردند (0/05 < p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که در کودکان با والد معتاد، اختلال نافرمانی مقابله ای بالا بوده و از سبک دلبستگی ناایمن و خودمهارگری پایین تری برخوردارند. بنابراین ضروری است توجه بیشتری نسبت به اثرات شیوه های تربیتی و فرزندپروری و پیامدهای آن شود.