زیبایی نزد ابن سینا همان وجود و کمال محض و علم از اوصاف و کمالات وجودی است. ذات باری با ادراک ذات زیبای خویش، مسرور به ذات و این عشق و ابتهاج، علت ماسوا می شود. نویسندگان این پژوهش با روش توصیفی انتقادی و با رویکرد تحلیل زبانی و هرمنوتیک اصولیون شیعی، به دنبال یافتن پاسخی برای این مسئله اند که در إلاهیات سینوی دو صفت از اوصاف الهی یعنی علم و زیبایی چه نسبتی با یکدیگر و با ذات دارند و از سوی دیگر نسبت این دو چه تأثیری در خوانش ما از إلاهیات سینوی دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که ظاهر عبارات ابن سینا در تبیین کیفیت ارتباط اوصاف با ذات به ویژه در دو صفت مورد نظر یعنی علم واجب به زیبایی اش دارای تناقض است که جز از طریق قائل شدن به مراتب در ساحت واجب، قابل رفع و رجوع نیست. اما همین قائل شدن به مراتب، إلاهیات سینوی را به هستی شناسی عرفانی نزدیک می کند.