این مقاله تفسیر تحلیلی تصویر ماهی/ دوماهی در هنر ایران است. تصویری که از کهن ترین دوران تاریخی تا دوران متأخر در سراسر جهان تکرار می شود. این نقش از سویی بازنمود صورت فلکی حوت است و در نجوم کهن کاملاً شناخته شده است و از سوی دیگر با نقشی در فرش ایران موسوم به ”ماهی درهم“ کاملاً مشابه است. برای این اصطلاح متأخر توصیف های متعددی از سوی پژوهشگران ایرانی ارائه شده است، ولی هیچ کدام آن را با صورت فلکی حوت مرتبط ندانسته اند. از این رو نه تنها آیکون دوماهی که در پژوهش های مرتبط با حوزه مطالعات فرش، سفال و ... ”ماهی درهم“ نام گذاری شده است، به پرسش کشیده می شود، بلکه کوشیده می شود با روش آیکون نگاری که برای شناساندن ساختار نمادین این گونه تصاویر امروزه در جهان شناخته شده است به تفسیر این تصویر بپردازیم. همچنین تلاش می شود تا از طریق تحلیل ساختاری دوگانگی چنین نقشی، به شبکه ارتباطی میان نمادها آن گونه که در جهان شناسی جهان باستان در انطباق جهان کبیر و صغیر مطرح است، برسیم. برای نیل به این هدف، در این مقاله پس از پژوهش در تاریخ تصویری چنین نقشی و پیوند متون مرتبط با آن، به ارتباط واژه ماهی و ماهیچه در زبان فارسی و دیگر زبان های هند و اروپایی و به تبیین و مستندسازی نظام نمادین ساختاری چنین نمادی پرداخته می شود.