در جریان تعامل فلسفه با آموزه های دینی، مسائل بسیاری تولید شده است. ازجمله مباحث جدیدی که در چند دهه اخیر مورد توجه بوده، مسئله تکامل برزخی و اخروی نفوس است. از یکسو، بر اساس مبانی و تصریحات جمهور فلاسفه و نیز ظاهر سخنان صدرالمتألهین، استکمال نفوس پس از مفارقت از بدن عنصری محال است. از سوی دیگر، ظاهر آیات و روایات بر استکمال نفوس در عوالم فوق طبیعت دلالت میکند. اینگونه اختلافات، محققان و اندیشمندان را به چاره اندیشی واداشته است. مقاله حاضر که به روش تحلیلی استدلالی نگاشته شده، میکوشد بر اساس اصول رایج فلسفی و نیز با التفات به رویکرد عرفانی ملاصدرا، به این پرسش که «آیا نفس پس از مفارقت از بدن تغیّر و حرکت میپذیرد؟» از دو راه متفاوت پاسخ دهد. بررسیها در این پژوهش نشان میدهد که بر اساس مبانی حکما، تغیّر احوالِ نفوس پس از مرگ، امری مقبول و از باب ترتب صور بر یکدیگر و اظهار ملکات و صور کسب شده در عالم طبیعت است. همچنین بر اساس خوانش عرفانی از حکمت متعالیه، تحولات عوالم فوق طبیعت، قطعی و از سنخ همین تحولات اینجهانی است، اما در این دیدگاه تحول و حرکت بمعنای رایج فلسفی نیست بلکه عبارتست از خروج از اجمال و کمون به تفصیل و ظهور. به این ترتیب، در پژوهش حاضر هم با تحفظ بر اصول فلسفی و هم با ارائه تعریفی جدید از حرکت، از ظواهر نقلی دال بر حرکت، تبیینی معقول ارائه شده است.