برخی از باستان گرایان ادعا می کنند که اسلام، دینی انحصارگرا است، اما در ایران باستان به ویژه آخرین سلسله باستانی ایران یعنی عصر ساسانیان، آزادی و تسامح در مواجهه با عقاید دینی مخالف وجود داشته است. مسئله این پژوهش بررسی این ادعا است که آیا حقیقتاً در ایران عصر ساسانی پلورالیسم دینی وجود داشته و تکثرگرایی آنها در این دوره چگونه بوده است؟ پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با مطالعه میان رشته ای (تاریخی کلامی) صورت گرفته و یافته های تحقیق نشان می دهد که در ساختار حکومت ساسانی بویژه دستگاه موبدان در این عصر به سبب حاکمیت دین زرتشتی و انحصارگرایی آنان، نه تنها باوری به پلورالیسم دینی بمعنی کثرت گرایی در معرفت شناختی یا حقیقت شناختی یا وظیفه شناختی و یا نجات و رستگاری نداشتند، بلکه حتی به پلورالیسم دینی رفتاری نیز معتقد نبودند و التزامی به آن نداشتند و سختگیری های اجتماعی و دینی گوناگونی نسبت به پیروان سایر ادیان روا می داشتند.