واکاوی دو رویکرد «ساختارگرایی» و «اهمیّت گرایی» در شناسایی «تعهدات عام الشمول» حقوق بین الملل (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
یکی از مفاهیم کلیدی که در توسعه حقوق بین الملل نقش مهم داشته است، مفهوم تعهدات عام الشمول بوده است. این تعهدات از آن جهت که از ارزش های بنیادین جامعه بین المللی حمایت می کنند، از سایر تعهدات حقوق بین الملل متمایز بوده و برخلاف تعهدات دوجانبه و متقابل حقوق بین الملل، به تمامی دولت ها تعلق داشته و براین اساس تمامی دولت ها در رعایت آنها دارای منفعت حقوقی هستند. علیرغم اینکه درباره مفهوم تعهدات عام الشمول به عنوان بخشی از بدنه حقوق بین الملل، کمتر تردید شده است، ضوابط شناسایی و محتوای آن همواره محل بحث بوده است؛ از این رو، چیستی این تعهدات و ارائه راهکاری دقیق برای شناسایی آن یکی از مسائل مناقشه برانگیز و دشوار حقوق بین الملل به شمار می آید. این مقاله در پی پاسخگویی به این سؤال است که «با توسل به چه رویکردهایی می توان تعهدات عام الشمول را در پهنه حقوق بین الملل مورد شناسایی قرار داد؟». روش بررسی این پژوهش، تحلیلی-توصیفی می باشد و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. با هدف زدودن ابهامات در خصوص چگونگی شناسایی تعهدات عام الشمول، دو رویکرد «ساختارگرایی» و «اهمیّت گرایی» به عنوان رویکردهای پیشنهادی در این راستا مورد واکاوی قرار خواهند گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد رویکرد «اهمیّت گرایی» با ارائه دو راهکار، نخست شناسایی تعهدات عام الشمول بواسطه قواعدآمره حقوق بین الملل و دوم، شناسایی تعهدات عام الشمول از طریق قواعد عرفی حقوق بین الملل (تعهدات عام الشمول غیرآمره)، برای این منظور مناسب تر است.Analysis of "Structural" and "Material" Approaches Towards Identification of Erga Omnes Obligations
The concept of Erga Omnes obligations, because of protecting the fundamental values of the international community, are distinct from other obligations of their importance in general international law and contrary to bilateral and reciprocal obligations of classical international law, belong to all States and therefore all States have a legal interest in their protection. One of the key concepts that play an important role in the development of international law has been the concept of Erga Omnes obligations. These obligations are distinct from bilateral and reciprocal obligations of classical international law, and belong to all States and therefore all States have a legal interest in their protection. This article seeks to find answer to the following question: "What approaches can be applied to identify Erga Omnes obligations in the realm of international law?" The research explores two approaches to identifying Erga Omnes obligations in the realm of international law; first, according to the structural approach, non-bilateral obligations, the violation of which does not harm any particular stats, is considered Erga Omnes. Second, according to the material approach to identifying Erga Omnes obligations, an obligation will be considered an Erga Omnes when it has a material element, which is protecting the fundamental values of the international community. This approach can be find in the proceedings of the International Court of Justice. In material approach, Erga Omnes obligations can be identified through either Jus Cogens norms or dispositive norms (customary Erga Omnes obligations) of international law