مدل یابی معادلات ساختاری اهمال کاری بر اساس سرمایه روان شناختی با اثر تعدیل کنندگی تفکر انتقادی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل اهمال کاری کارکنان بر اساس میزان سرمایه های روان شناختی (تاب آوری، خودکارآمدی، امید و خوش بینی) با اثر تعدیل کنندگی تفکر انتقادی در کارکنان بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع طرح های همبستگی و روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بانک پارسیان در سال 1399-1400 با حجم 2600 نفر بود و 300 نفر نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش، پرسش نامه اهمال کاری سازمانی صفاری نیا و همکاران (1390)، مقیاس سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران (2007) و پرسش نامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-25 و نرم افزار لیزرل انجام شد. طبق نتایج به دست آمده بار عاملی مسیر مستقیم تاثیر متغیر سرمایه روان شناختی بر متغیر اهمال کاری معنادار نبود، اما با میانجی گری متغیر تفکر انتقادی این مسیر معنادار شد. سپس به جهت اصلاح مدل، مسیرهایی که بار عاملی آنها معنادار نبود، حذف گردید. در نهایت مدل اصلاح شده دارای برازش مطلوب و مناسبی بود. در مدل نهایی همه بارهای عاملی معنادار بودند که نشان از رابطه قوی بین متغیرهای مشاهده شده و متغیرهای مکنون داشت. با توجه به نتایج می توان اظهار داشت هر چقدر فرد از سرمایه روان شناختی و تفکر انتقادی بیشتری بهره داشته باشد، میزان اهمال کاری وی کمتر خواهد بود.A Structural Equation Modeling of Procrastination, based on Psychologi-cal Capital with the Moderating Effect of Critical Thinking
The aim of this study was to develop a model of employee procrastination based on the amount of psychological capital (resilience, self-efficacy, hope and optimism) with the moderating effect of critical thinking in employees. The research method was descriptive and was a correlational design and structural equation modeling method. The statistical population included all employees of Parsian Bank in 1399-1400 with a volume of 2600 people and 300 samples were selected by stratified sampling method. Measurement tools were Saffarinia et al's organizational procrastination questionnaire (2011), Luthans et al's psychological capital scale (2007) and Ricketts critical thinking questionnaire (2003). Data analysis was performed using SPSS25 software and LISREL software. According to the results, the factor load of the direct path of the effect of the psychological capital variable on the procrastination variable was not significant, but with the mediation of the critical thinking variable, this path became significant. Then, in order to modify the model, the paths whose factor load was not significant were removed. Finally, the modified model had a good fit. In the final model, all factor loads were significant, which showed a strong relationship between the observed variables and latent variables. According to the results, it can be said that the more psychological capital and critical thinking a person has, the less procrastination he will have.