آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷

چکیده

تهور دیوان بین المللی دادگستری در صدور رأی تاریخی سال 1986 و محکوم کردن فعالیت های نظامی و شبه نظامی بزرگ ترین ابرقدرت دنیا در نیکاراگوئه، نقطه عطفی در مواجهه ارگان اصلی قضایی ملل متحد با قدرت های بزرگ جهانی بود. در دهه سوم ریشه کن سازی استعمارگری، تهوری هم ازاین دست لازم بود تا این نهاد قضایی بین المللی بتواند با ابتکارات حقوقی خود، حکم به نامشروع بودن تسلط بریتانیا بر مستعمره اقیانوسی چاگوس بدهد. باوجوداین و صرف نظر از ابعاد سیاسی نظریه مشورتی جدایی چاگوس از مجمع الجزایر موریس، این نظریه حاوی ظرایف متعدد حقوقی است که شایسته توجه می نماید. تحقیقِ پیش رو، دو محور حقوقی اصلی این نظریه مشورتی را در کانون بررسی قرار داده است. نخستین موضوع، بررسی روش شناسی دیوان در چگونگی احراز حق تعیین سرنوشت به عنوان یک قاعده عرفی بین المللی و زمان دقیق شکل گیری این قاعده است که از منظر نویسنده با تحدیدِ دامنه عنصر عینی عرف و بسطِ حوزه تعیین کنندگیِ عنصر ذهنی عرف همراه بوده است. این امر اماره بارز دیگری از فاصله گرفتن دیوان از اصول کلاسیک استقریی در فرآیند احراز مؤلفه های عرف بین المللی را به دست می دهد. در همین ارتباط دومین موضوع موردِبررسی در این مقاله، بررسیِ هنر دیوان بین المللی دادگستری در چگونگی برقراری ارتباط بین عناصر هنجاری نظام حقوقی بین المللی برای تعیین گستره مفهومی و غایتِ قاعده عرفی حق تعیین سرنوشت می باشد.

The Narrowing and Widening of the Elements of CIL Analysis of ICJ advisory Opinion on the legal consequences of the separation of Chagos Archipelago from Mauritius in 2019

The International Court of Justice's boldness in condemning U.S. military and paramilitary activities in Nicaragua (1986) has been regarded as a turning point in an evolving confrontation between the great powers and the UN judicial body. Now, in the third decade of the eradication of colonialism, the International Court of Justice has made another historical decision against another great power, declaring the illegality of the UK's continued presence in Chagos Archipelago. In addition to the political aspects of Chagos's Advisory Opinion, there remain several legal issues which deserve attention. This research analyzes two important legal issues in this regard. The first issue is to examine the ICJ methodology in determining the existence of the right to self-determination as an international customary rule. The author argues that ICJ has done this by contraction of the objective element of customary international law (CIL) and expansion the significance of the subjective one.

تبلیغات