معماری سنتی ایرانی نمونه ای از معماری سرآمد و توجه همه جانبه به مسائل فنی و اقلیمی، در کنار سایر مفاهیم بومی و فرهنگی است. به عنوان نمونه عنصر "شباک" نه تنها حافظ محرمیت و پوشش دهنده نمای ساختمان بوده، بلکه تأثیر بسزایی در تأمین نور فضای داخلی و بهره وری و مصرف هوشمندانه انرژی داشته و ایده ای برای دستیابی به معماری سرآمد است. هدف اصلی این پژوهش، تجزیه و تحلیل کارکردهای اقلیمی عنصر شباک، و بهینه سازی فرم و شکل آن، بر اساس مشخصات معماری اقلیم گرم و خشک ایران است. در این راستا، پژوهش حاضر، باهدف ارتقا کیفیت و عملکرد شباک، با تغییر ابعاد و نحوه پراکنش روزنه ها روی پوسته شباک، به بررسی بهینه ترین حالت ممکن برای دریافت نور روز و کاهش مصرف انرژی پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و علاوه بر مطالعات میدانی، بررسی داده ها با نرم افزار راینو و پلاگین های گرس هاپر، لیدی باگ و هانی بیو درنهایت کدنویسی و بهینه سازی با الگوریتم ژنتیک انجام شده و شرایط تابش خورشیدی در تهران و برای ساختمانی با کاربری اداری، طراحی و مورد تحلیل قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد که فرم هندسی روزنه در دریافت نور مؤثر بوده و بیشترین میزان دریافت مربوط به فرم هندسی ترکیبی است؛ از طرفی در تمامی نمونه ها، تغییر در پراکنش روزنه ها بر مبنای طرح بهینه، موجب افزایش کمیت و کیفیت روشنایی و کاهش مصرف انرژی به صورت سالیانه است. این اطلاعات می تواند، در جهت بهره برداری بهینه از این سنت، متناسب با معماری امروز راهگشا باشد.