دانسته های کنونی از میراث باغ سازی شیراز به باغ های نامدار و برجسته دیوانی و حکومتی محدود شده و داده های اندکی از دیگر باغ های آن برجای مانده است. از این میان، باغ سالار جنگ (مینوی سالار) از ناصرالدین کوپال شیرازی نمونه درخور توجه و ازیادرفته ای است که ارزش بررسی و پژوهش دارد. هدف این پژوهش بازیابی این باغ بر پایه خاطرات ترنس اودانل است که نزدیک به 10 سال (49-1338 خورشیدی) را در آن گذرانده است. توصیفات وی شرحی از طرح کاشت، در باغِ روزگار قاجار و پهلوی در اختیار می گذارد. پژوهش کنونی گامی نخست در شناخت مجموعه باغ های تاریخی منطقه قصرالدشت (بردی) است که تاکنون بدان پرداخته نشده است. بر این اساس شناخت ویژگی های هندسی – فضایی، بازخوانی طرح کاشت و فهم شیوه آبیاری باغ مورد توجه بوده است. افزون بر این به باغ به مثابه مکانی برای رخدادهای گوناگون زندگی فردی- اجتماعی نیز نگریسته شده است. روش پژوهش، ترکیبی شامل راهبرد تفسیری- تاریخی و نمونه موردی است که در رویکردی استنتاجی و تحلیلی پیش می رود. یافته های پژوهش ضمن بخش بندی مراحل توسعه و ویرانی باغ به چهار پرده، نشان می دهند که باغ، حاصل آمیختگی دو دسته از دوگانگی های الف) مفهومی و ب) کارکردی است؛ ماهیّت پاردوکس گونه باغ در تضاد میان مالکین و ساکنین باغ، تضاد میان شخصیت ادبی بنیان گذار آن و برخی عادات و خصوصیات او و سرانجام تمایز میان باغ و مزرعه قابل شناسایی است. همچنین باغ حاصل ترکیب دو ساختار باغ های حکومتی و الگوی باغ های میوه است که از دو محور عمود برهم شکل یافته و برخلاف رسم معمول، کوشک بر تقاطع دو محور طولی و عرضی مکان یابی نگردیده است. همه این ها سرانجام سبب می گردد گونه ای باغ در حومه شهر از مکانی برای تفریح و خوش گذارانی به باغی، باارزش تولیدی تبدیل شود. بدین سان باغ سالار جنگ به سامانه ای یکپارچه از زیست اجتماعی، اقتصادی و طبیعی بدل می گردد که نشان از تنیدگی زیبایی شناسی باغ با جنبه کارکردی و تولیدی آن دارد.