آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۷

چکیده

خانه اصلی ترین مکانی است که انسان در تمام دوران زندگی اش با آن سروکار دارد. نخستین و مهم ترین جهانی است که آدمی درطول حیات خویش در آن سکنی می گزیند و شخصیت می یابد. هم چنان که انسان در حال رشد، تحول و شکوفایی است، خانه نیز فراتر از یک چهار دیواری خنثی، به تجربه در می آید و به نمادی از خود مبدل می شود. خودی که همواره در حال تغییر و تحول است. از این منظر، خانه مکانی برای «شدن» است، نه «بودن». همچون ساکن رشد می کند، شخصیت می یابد و این گونه در پیوند عمیق با ساکن قرار می گیرد. در راستای تحقق این امر، پژوهش حاضر، خانه ای «خوانش پذیر» را پیشنهاد می کند که تازه ترشدن آدمی در طول دوران، موجب خوانش های نوینی از آن می شود و می تواند با ساکن در دوره ها و حالات مختلف ارتباط برقرار کند. چنین خانه ای با فراهم کردن امکان تفاسیری متنوع و خلاقانه برای مخاطبانش به آیینه ای بدل می شود که در هر زمان هر بیننده به لحاظ شفافیت آن، عکس خود را در آن می بیند، با آن به گفت وگو می نشیند و نه تنها «درخانه » بلکه «با خانه» زیستن را تجربه می کند. لذا این پژوهش با هدف تبیین «عوامل مؤثر بر شکل گیری مسکن خوانش پذیر» در قالب تحقیقی از نوع کیفی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و تحلیل دیدگاه ها و نظریه های مرتبط، ابتدا به بحث «خوانش» پرداخته و با بررسی چگونگی فرایند ادراک و خوانش مکان، هم زمان دو مشخصه ی «تعین وقاعده مندی» و «عدم تعین و رازآمیزی» را در «خوانش پذیری» مسکن مهم می شمرد. از این منظر معانی بالقوه ای که در مسکن جاری هستند بایستی در حدی باشند که هم احتمال و پیش بینی آن ها با توجه به الگوهای عام و از قبل شناخته شده را بدهند (تعین) و هم به سبب پرسش انگیزی آفرینش معنای جدید را ممکن سازند (عدم تعین). درادامه پس از تبیین این دو مشخصه، براساس نسبت درست بین این دو، عوامل مؤثر برخوانش پذیری مسکن بیان می شود. براین اساس آشنایی، خوانایی و هم افزایی لایه های معنا در بخش تعین مسکن و عواملی چون معانی چندگانه و معانی عمیق هستی بخش در بخش عدم تعین و رازآمیزی مسکن معرفی شده اند. در این راستا، غنای حسی، تنوع و پیچیدگی فضاها و جزءفضاها در ارتباط با حضور معانی چندگانه و سکوت کالبد، حضور فضاهای سرنمونی و عناصر آشنایی زدا در ارتباط با معانی عمیق هستی بخش بیان شده اند.

تبلیغات