آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶

چکیده

هدف: افسردگی ازجمله مشکلات شایع با پیامدهای گوناگون اقتصادی، اجتماعی و روان شناختی هستند. از این رو، هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی شفقت درمانی و درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر خود انتقادی و افسردگی مبتلایان به افسردگی اساسی بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مراجعه کننده به مراکز مشاوره روان شناختی شهر نیشابور سه ماهه اول سال 1398 بودند که از میان آن ها 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش 1 و 2 (هر گروه 15 نفر)، و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش اول درمان درمان مبتنی بر شفقت، گروه دوم درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی را دریافت کردند و گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه خودانتقادگری و عدم خود اطمینان بخشی گیلبرت و همکاران (2004)، پرسش نامه افسردگی بک (1996) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل مالتی وریت استفاده شد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن بود که شفقت درمانی و درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی باعث بهبود خود انتقادی و افسردگی مبتلایان به افسردگی اساسی می گردد. هم چنین، اثربخشی شفقت درمانی بر کاهش این مسائل روان شناختی، بیش تر از درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی می باشد. بحث و نتیجه گیری: هر دو درمان بر کاهش خود انتقادی و افسردگی موثر بوده است، اما شفقت درمانی نسبت به درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی برتری معناداری داشته است (P<05/0).

تبلیغات