پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای تعارض والد-فرزندی در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و نمویافتگی عاطفی در دختران نوجوان انجام شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دختران دوره متوسطه دوم در شهر کاشان در سال تحصیلی 99-1398 بودند. از این جامعه آماری 250 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های الگوهای ارتباطی خانواده فیتزپاتریک و ریچی، نمویافتگی عاطفی سینگ و بهارگاوا و تعارض والد-فرزند اشتراوس استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار است. بعد جهت گیری گفت وشنود بر نمونایافتگی عاطفی تأثیر منفی معنی دار و جهت گیری همنوایی بر نمونایافتگی عاطفی تأثیر مثبت معنی دار دارد. جهت گیری گفت وشنود خانواده به صورت منفی و جهت گیری همنوایی به صورت مثبت بر تعارض والد- فرزندی تأثیر دارد. تعارض والد-فرزند رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و نمویافتگی عاطفی نوجوانان را واسطه گری می کند. جهت گیری گفت وشنود تعارض والد-فرزند را کاهش می دهد و از آن طریق منجر به افزایش نمویافتگی عاطفی می شود. در صورتی که جهت گیری همنوایی از طریق افزایش تعارض والد-فرزندی، نمویافتگی عاطفی دختران را کاهش می دهد. بنابراین الگوهای ارتباطی خانواده و تعارض والد-فرزند در نمویافتگی عاطفی دختران نقش تعیین کننده دارند.