این مقاله در دو بخش تنظیم شده است. بخش اول به دنبال بررسی رویکرد انتقادی عابدالجابری در بررسی میراث عربی-اسلامی می باشد در این بخش با روش کتابخانه ای به توصیف ابعاد مختلف نظریه جابری پرداخته ایم. او برای بنیاد نظریه خود سه مدخل اساسی تعریف می کند: اول نقد رویکردهای لیبرالی، مارکسیستی و بنیادگرایانه در بررسی میراث، دوم تعریف عقل و عقلانیت و سوم فرآیند روش شناختی جهت بررسی میراث می باشد. جابری بعد از این سه مدخل به نقد عقلانیت عربی-اسلامی در دو سطح تکوین تاریخی و بافت ساختاری و در سه حوزه معرفت، سیاست و اخلاق می پردازد. در بخش دوم با مبنای روش شناسی بنیادین به بررسی نظریه جابری در دو سطح عوامل معرفتی منطقی و عوامل وجودی اجتماعی پرداختیم. بر این مبنا نتیجه گرفتیم که مواضع هستی شناسی و معرفت شناسی جابری در مسیر روش شناسی های برساختی تفسیری حرکت می کند و حوزه های معرفتی که مبتنی بر استقلال سوژه هستند را فعال می کند. در نتیجه مبانی فکری جابری و روش شناسی که وی برای رسیدن به نظریه خود طی می کند در بستر عقلانیت های غربی است.