ابن تیمیه (بنیان گذار مکتب سلف در جهان اسلام) از جمله شخصیت هایی است که در برخورد با آرای مخالف نظر خود، با محکوم کردن آنان به تکفیر، ایشان را به توبه توصیه نموده و در صورت امتناع، حکم به قتل آنان می دهد. در این میان، شیعیان نیز از جمله کسانی هستند که به تکفیر محکوم شده اند. مسئله تحقیق برآن است که چگونه ابن تیمیه باوجود منابع دست اول و متواتر، درجوامع روایی اهل سنت که در اثبات حقانیت مذهب شیعه وجود دارد، به تکفیر و منحط بودن این مکتب می پردازد. پژوهش پیش رو، با بهره گیری از روش تحقیق کتابخانه ای و با رویکرد تحلیلی توصیفی، صورت پذیرفته و یافته های تحقیق در واکاوی اندیشه ابن تیمیه نشان می دهد که وی، یا اصلاً مصداقی برای ادعای خود ارائه نمی دهد و به کلی گویی می پردازد و یا اگر مصداقی ذکر می کند، شیعه را از جاعلان حدیث معرفی نموده که از روایات ضعیف بهره جسته اند. این در حالی است که منابع روایی و تاریخی اهل سنت، مشحون از استناداتی است که اندیشه او در باب تکفیر شیعه را به چالش می کشد.