محیط مصنوع یک بسترساز وقوع رفتار و تعامل اجتماعی است که میزان بسترسازی آن متاثر از کیفیات آن است، داشتن معیارهایی جهت ارزیابی کیفیت گزینه های طراحی شهری و مقایسه کیفیت چند فضای شهری که بر بُعد اجتماعی تأکید دارد همواره از مسائلی بوده است که از دیدگاههای مختلف به آن پرداخته شده و معیارهایی جهت حصول به آن ارائه شده است، این دیدگاهها به صورت مجزا واجد جامعیت لازم نیستند و هر کدام از زاویه ای به موضوع نگریسته اند، بااین وجود اشتراکاتی دربین دیدگاهها وجود دارد؛ لذا وجود معیارهایی جامع و مدوّن جهت ارزیابی طراحی هاو فضاهای شهری امری مهم و ضروری می نماید. این پژوهش با هدف بررسی کیفیت فضای شهری جهت ارتقای فضای کیفی محله دارآباد تهران به رشته تحریر در آمده است. روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و شامل مطالعات میدانی و اسنادی است که در6 بخش تدوین شده است، در ابتدای این پژوهش به بررسی مختصری از مفاهیم فضا و فضای شهری و در بخش دوم به ارتباط میان محیط مصنوع (فضای شهری) و تعاملات اجتماعی پرداخته شده است، سپس در بخش سوم به فعالیت های موجود در فضای شهری اشاره نموده و نقش کیفیت فضای شهری را در ایجاد بستری جهت برقراری تعاملات اجتماعی مورد بررسی قرار داده و در بخش چهارم و پنجم پس از بررسی کیفیات فضای شهری از دیدگاه اندیشمندان شهری با چند کیفیت اصلی و فرعی به اجماع رسیده و در بخش پایانی نیز با ارائه 5 معیارو 13 زیر معیار به ارزیابی چندمعیاره کیفیت فضای شهری توسط فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) در نمونه موردی مد نظر به منظور سنجش مدل تحلیلی مورد نظر پرداخته شده است. نتیجه پژوهش، ایجاد فضاهای لازم در محله که به نسبت شاخص ها دچار کمبود فضاهای عمومی و کاربری های مربوطه هستند را لازم و ضروری می داند.