سرآغاز عدالت اجتماعی ریشه در عدالت فضایی و محیطی دارد. با توجه به این که خدمات شهری به مثابه ی نوعی کالای عمومی محاسبه می شود که برآورد و مکان یابی صحیح آن ها در حوزه مدیریت شهری است؛ بنابراین نمی توان بخشی از جامعه شهری را از آن محروم کرد. محرومیت از این خدمات یا دسترسی به آن ها با هزینه ی بیشتر، توان و امکانات بخشی از جامعه را که معروض این بی عدالتی شده است در یک رقابت نابرابر مستحیل می کند. کلان شهر تبریز همچون اغلب شهرهای بزرگ کشور بستر نابرابری فضایی مناطق از بهره مندی از خدمات عمومی شهری است. بنابراین در این تحقیق مناطق شهرداری تبریز از منظر خدمات عمومی مورد بررسی قرار می گیرد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. در این راستا پس از تعیین شاخص ها، مناطق شهرداری تبریز با استفاده از مدل تاپسیس فازی، سطح بندی شد و الویت های برنامه ریزی برای هر منطقه با توجه هر شاخص ارائه شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که شهر تبریز از سطح عدالت فضایی مناسبی در پراکنش این خدمات برخوردار نیست. منطقه ی 2 در شرایط مطلوبِ کاملاً برخوردار قرار دارد در حالی که مناطق 4 و 10 از این شرایط برخوردار نیستند. مناطق شهری 8، 5 و 6 در محدوده ی طبقه بندی برخوردار و مناطق 3، 1 و 7 نیمه برخوردار می باشند. این مسایل، توجه ی ویژه ای را در پراکنش خدمات در دو منطقه ی 4 و10 - که حدود یک سوم جمعیت را در خود جای داده اند- می طلبد. بنابراین مدیریت شهری تبریز نیازمند توجه به مناطق محروم در شاخص های مرتبط است.