این مقاله با کاربست نظریه چرخه قدرت در پاسخ به این سوال که آیا پاندومی کرونا، امکان انتقال قدرت از غرب به شرق و شکل گیری یک نظم نوین جهانی مبتنی بر ارزش های شرقی با محوریت چین را دارد یا خیر؟ چنین استدلال می کند که با عنایت به روندهای موجود مبنی بر افول نسبی قدرت قاعده ساز و هژمونیک ایالات متحده در عرصه بین المللی و نیز خیزش چین به عنوان یک عنوان یک قدرت نوظهور در عرصه بین المللی دارد، به نظر می رسد نظام بین الملل شاهد دوره گذار و انتقال قدرت از غرب به شرق است. هرچند این انتقال قدرت یک روند تدریجی است و چین در حال حاضر از تمامی وجوه و قابلیت های لازم برای تبدیل شدن به یک قدرت هژمون برخوردار نیست. یافته این پژوهش حاکی از آن است، چین برای ارتقای خود به یک کنشگر قاعده ساز در صدد تحمیل ارزش های سیاسی خود به جهان پیرامونی نیست و این مهم را از طریق پیشرفت در حوزه اقتصادی و نیز افزایش توان تکنولوژیک و نظامی خود دنبال می کند.