آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱

چکیده

نوشتار حاضر با طرح این سؤال که سازمان ملل متحد با توجه به نظریه قدرت نرم در مقطع بعد از 11 سپتامبر 2001، چه کارکردی در سیاست خارجی ایالات متحده داشته است، به این پاسخ رسیده است که سازمان ملل از ابتدای تأسیس بهترین وسیله اعمال ارزش­های آمریکا و حفاظت از منافع این کشور در عرصه بین­المللی است و جایگاه مهمی در راستای قدرت نرم، تحقق اهداف موردنظر و مشروعیت بین­المللی در سیاست خارجی ایالات متحده داشته است. ایالات متحده در این مقطع پس از خروج نیروهای خود از عراق، توانست در سطوح مختلف این کشور نفوذ و حضور داشته باشد. به طوری که، همانند بسیاری از کشورهای خاورمیانه، تحت تأثیر قدرت نرم ایالات متحده قرار گرفت و سیاست خارجی ایالات متحده در آینده نیز از قدرت نرم عقب نشینی نکرد. راهبرد امریکا بعد از خروج نظامی از عراق تغییر یافت و از سمت و سوی جنگ سخت به جنگ نرم سوق پیدا کرد و با نفوذ مؤسسات و نهادهای مدنی و اجتماعی و عمدتاً با ابزارهای دموکراسی­سازی و حمایت از حقوق بشر و ترویج فکر آزاداندیشی صورت گرفت. در واقع آمریکا پس از 11 سپتامبر 2001 تاکنون، برای پیشبرد ارزش­های خویش در قالب برقراری دموکراسی و حقوق بشر و مبارزه با تروریسم خود را هژمون خیرخواه معرفی کرده است تا جایگاه و نقش سازمان ملل در سیاست خارجی آمریکا بصورت ابزاری برای دست یابی به اهداف و منافع ملی آن کشور براساس مداخله­گرایی گسترش یابنده و چندجانبه­گرایی سمبلیک دربیاید.

متن

تبلیغات