آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۵

چکیده

با فروپاشی شوروی و تبدیل ساختار قدرت جهانی از دوقطبی به تک قطبی، بار دیگر مناطق به عنوان خرده سیستم های تأثیرگذار اهمیت بالایی یافت؛ بر این اساس ایالات متحده نیز تلاش کرد تا با اولویت بندی خرده سیستم های منطقه ای بپردازد که در این مسیر خاورمیانه هم به نظر ژئوپلیتیکی و هم از نظر قطبیت انرژی جهان از اهمیت بالایی برخوردار بود. بر این اساس تعیین سلسله مراتب قدرت در خاورمیانه با توجه به دوری و نزدیکی به کانون قدرت جهانی انجام پذیرفت که این توزیع قدرت تلاش کرد تا به نزدیک کردن عربستان سعودی به عنوان بازیگر مورد حمایت ایالات متحده به مرکز و به حاشیه راندن ایران پس از انقلاب 1979 بپردازد. از سوی دیگر قطب های قدرت منطقه ای مانند جمهوری اسلامی نیز حاضر به پیرامونی شدن در ساختار قدرت منطقه ای نبود بنابراین، این امکان که توزیع قدرت مطلوب ایالات متحده در منطقه به هم بخورد افزایش می یافت که درنهایت ایالات متحده را به سوی تقویت عربستان سعودی سوق داد. بر این اساس سؤال اصلی این است که ایالات متحده از چه ابزارهایی برای تقویت عربستان سعودی استفاده کرده است؟ که پاسخ این سؤال را می توان در سه متغیر «تداوم روابط بر اساس منافع و تهدیدات مشترک»، «گستره و ماهیت روابط نظامی» و «وابستگی متقابل اقتصادی» جستجو کرد.

تبلیغات