دنیای بازی های رایانه ای، جهانی بسیار زیبا و جذاب است که میلیون ها انسان را در سرتاسر جهان مجذوب خود کرده، هرروز نیز بر مخاطبان آن افزوده می شود. با وجود این، یک پرسش اساسی در ذهن برخی کاربران این بازی ها وجود داشته که هدف اصلی ساخت این بازی ها چیست؟ آیا تنها برای سرگرم کردن انسان ها تولید می شوند یا اهداف دیگری در پس آن وجود دارد؟ موقعیت مکانی، داستان و شخصیت پردازی برخی از بازی ها باعث شده که برخی از مخاطبان درباره هدف ساخت این بازی ها دچار تردید شوند. این مقاله برای پاسخ به همین سؤال نوشته شده و در دو بخش به بررسی این بازی ها می پردازد: بخش اول، نبرد در کشورهای اسلامی که مربوط به بازی هایی است که داستان آن در کشورهای اسلامی اتفاق می افتد. بخش دوم به نبردهای آینده می پردازد؛ یعنی بازی هایی که داستان آن درباره جنگ هایی است که در آینده نزدیک اتفاق می افتد. در این مقاله، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده و مهم ترین نتیجه آن، این است که این بازی ها به ارتقای قدرت نرم آمریکا کمک کرده و توانسته اند مخاطبان را تحت تأثیر قرار داده و باورهای آنان را تغییر دهند. همچنین، این بازی ها برای سیاست های غرب و به خصوص آمریکا زمینه سازی می کنند و آنها را مشروع جلوه می دهند.