درحالی که در نظامات و دکترین حقوقی و سیاسی بین المللی تأکید زیادی بر قراردادها و عرف های بین المللی به منظور کنترل بین المللی تسلیحات و پیشبرد صلح می شود؛ اما از آغاز هزاره سوم نقش دیپلماسی پیشگیرانه به وضوح از اهمیت بیشتری در این راستا برخوردار شده است و دیپلماسی پیشگیرانه به عنوان اصلی ترین نمود دیپلماسی در عصر حاضر در حقوق و روابط بین الملل مطرح است. از همین روی، مقاله حاضر با استناد به اسناد بین المللی؛ به ویژه در سطح سازمان ملل متحد، درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که ظرفیت های دیپلماسی پیشگیرانه در کنترل بین المللی تسلیحات چیست و مکانیزم ها و راهکارهای های آن برای پیشبرد صلح کدام اند. در پاسخ به این سؤال، استدلال اصلی مقاله آن است که نقش دیپلماسی پیشگیرانه در کنترل بین المللی تسلیحات در سه مقطع زمان صلح، بحران و وقوع مخاصمات مسلحانه قابلیت ارزیابی دارد. در زمان صلح، بر کارکردهای دیپلماسی پیشگیرانه در زمینه اعتمادسازی، نهادسازی و هشدار اولیه، در زمان بحران بر حقیقت یابی، مدیریت بحران و استقرار پیشگیرانه نیروها و در زمانِ وقوع مخاصمات مسلحانه بر خلع سلاح طرفین مخاصمه و نابودی تسلیحات آنها و ترمیم اقتصاد کشور یا منطقه آسیب دیده برای پیشگیری از ورود مجدد به مخاصمات مسلحانه و به کارگیری فزاینده تسلیحات تاکید می گردد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات و داده های مورد نیاز بر مبنای روش کتابخانه ای و فیش برداری تهیه شده است.