آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶

چکیده

مشهور است که چشم انداز تأمل گرا در روابط بین الملل معاصر، بازتاب دهنده امر اجتماعی/ معنایی است. از این منظر، چشم انداز مذکور با تأمل در باب فرایند نظریه پردازی، به تعهدات فرانظری معطوف شده است. نویسنده با روی آوردن به رویکرد فلسفی و بهره جستن از بصیرت های هوسرل و هَیدگر، به ویژه دو پنداشت نیّت مندی و زمان مندی، می کوشد با اتخاذ نگاهی انتقادی، فرانظریه روابط بین الملل معاصر را واسازد. استدلال نویسنده آن است که در تحول چشم اندازهای نظریه پردازی در روابط بین الملل، متا-فیزیک چشم انداز خِرَدگرا که مبتنی بر بازی بی پایان حاکمیت و آنارشی در نظام بین الملل آنارشیک متشکل از دولت های دارای حاکمیت بود، به متا- فیزیک چشم انداز تأمل گرا مبتنی برتأملات فرانظری با محوریت وجوه سه گانه هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی، تحول یافته است. فرضیه این مقاله، آن است که فرانظریه/ متا-فیزیک روابط بین الملل معاصر برای نظریه پرداز تعلیق شده و می توان به جای نظریه، به نظریه پرداز معطوف شد. نتیجه آنکه فهم نظریه پرداز از معنای روابط بین الملل معاصر، مشروط به اشتراک افق زمانی هستندگیِ وی در کنار دیگر انسان ها/ هستندگان بوده و تبعاً شناخت وی نیز از آنها خارج از این حیث زمانی نیست. در این پژوهش، گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای انجام و روش تحیل محتوا برای تحلیل داده ها استفاده شده است.

تبلیغات