آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۵

چکیده

خیزش نظامی چین یکی از مهمترین رخدادهای تاریخ مدرن روابط بین الملل است. این کشور بیش از دو دهه است که با در پیش گرفتن سیاست های عقلایی در دو حوزه ی داخلی و بین المللی به پیشرفت های عظیمی نایل آمده است. کسب این موفقیت ها در ترکیب با قابلیت های وسیع این کشور، آن را به قدرتی بزرگ و تاثیرگذار و یکی از کاندیداهای ابرقدرتی در قرن بیست و یکم تبدیل ساخته است. از آنجا که ایالات متحده خود را تنها ابرقدرت جهان مدرن فعلی می داند، خیزش چین بیش از هر چیز می تواند چالش هایی را برای هژمونی ایالات متحده ایجاد نماید؛ که این مساله خود ضرورت پاسخگویی و واکنش ایالات متحده را به همرا دارد. مقاله ی حاضر ضمن ارزیابی پیشرفت های نظامی چین در سالهای اخیر و همچنین بررسی تاثیرات و نتایج این پیشرفت ها به دنبال پاسخ به این پرسش می باشد که، سیاست آمریکا برای مقابله با خیزش نظامی چین چه می باشد؟ فرضیه ای که در این مقاله به دنبال ارزیابی آن هستیم این است که، رشد و توسعه ی اخیر نظامی چین بیش از هر چیز نشانشگر تمایل چین به کسب هژمونی جهانی می باشد، از این رو با خیزش چین و تثبیت جایگاه جهانی آن در نظام جدید بین المللی، طی دهه های آتی، تضاد اساسی منافع ایالات متحده و چین بیش از پیش علنی شده و این برخورد منافع ورای اختلاف ایدئولوژیک، در نهایت به رقابت منافع استراتژیک بین آمریکا و چین در منطقه آسیا- پاسیفیک و یا حتی در جهان منتهی می شود. و از آنجایی که این مساله با سیاست های آمریکا همخوانی ندارد، لذا ایالات متحده با پیگری دو استراتژی مهار و مشارکت به این معمای امنیتی واکنش نشان خواهد داد.

تبلیغات