پایان جنگ سرد و پیدایش لحظه ی تک قطبی، سبب شکل-گیری مناظره ای پرمشاجره شده است، حول این که چگونه می توان غیبت یک ائتلاف توازن بخش علیه ایالات متحده را توضیح داد. تمرکز نزدیک به هژمونیک قدرت در یک کشور، همیشه دیگر قدرت های بزرگ را به سوی یک ائتلاف توازن بخش سوق داده است، که توسط نظریه توازن قدرت به عنوان یک قانون آهنین مورد توجه قرارگرفته است. چرا هیچ توازن بخشی علیه ایالات متحده بر نمی خیزد؟ چرا به رغم پیش بینی نظریه ی توازن قدرت، دیگر قدرت ها علیه تمرکز نزدیک به هژمونیک قدرت ایالات متحده دست به ائتلافی توازن بخش نزده اند؟ پاسخ این است که در یک جهان اتمی هدف توازن (تضمین بقای دولت ها) می تواند تحت شرایط تک قطبی به دست آید و مانع تجدید یک توازن قدرت در سیستم شود.