هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای حافظه فعال بر انعطاف پذیری شناختی و خودتنظیمی هیجانی در دانش آموزان ابتدایی بود. این پژوهش از نوع مطالعه شبه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر ابتدایی شهر ماکو در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 3621 نفر بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه سبک های عاطفی (ASQ) و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (WCST) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری در برنامه spss انجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که آموزش راهبردهای حافظه کاری منجر به تفاوت معنی دار بین گروه ها در انعطاف پذیری شناختی و خودتنظیمی هیجانی شده است (05/0>p). با توجه به یافته ها، آموزش راهبردهای حافظه فعال توانسته است به دانش آموزان این توانایی را بدهد که فرایندهای انعطاف پذیری شناختی و خودتنظیمی هیجانی خود را بهبود دهند.